سعید اکرامی میگوید: در پانزدهسالگی به ذهنم خطور کرد که خودم هیئتی راهاندازی کنم. جلسات هیئت امامسجاد (ع) از همان سال۷۶ هر هفته دوشنبهشبها برقرار بود.
اینجا مسجد سیدالشهدا (ع) فخر داوودیها در خیابان شهیداصلانی۸۶ است که پساز باران سیلآسای روز چهارشنبه غرق در آب شده است. این اتفاق، ۲۲ خادم کشیک یکم چایخانه حرم مطهر رضوی را گرد هم جمع کرد تا به کمک هیئتامنای مسجد آنجا را تمیز کنند.
سیدرضا ظریفیان، متوجه میشود بچههای کلاس اول و دوم بهشدت ترسیدهاند؛ «بچه هفتهشت ساله کوچک است و در چنین شرایطی دنبال پدر و مادرش میگردد؛ برای همین تعدادی از آنها گریه میکردند و به زبان میآوردند که مادرشان را میخواهند.»
پویش مشهد مهربان با هدف جمعآوری کمکهای مردمی شکل گرفت، اما دستاوردش بیش از این بود. کاشتن بذر محبت در دل کودکان و نوجوانان، تنها بخشی از این دستاورد است.
حسین مرادی میگوید: بیشتر دانشآموزان، امکان شرکت در کلاسهای آموزشی یا جبرانی را ندارند؛ چون پرداخت هزینه این کلاسها از توان بیشتر خانوادهها خارج است.
علی پاکدل حدود چهارسال پیش کانون خادمیاران رضوی را در محله طبرسیشمالی راه انداخت تا به عشق امامرضا (ع) کارهای جهادیاش را توسعه دهد و خادم امام مهربانیها باشد.
عباس آقا فراش ثالثی که خادم حرم مطهر امام رضا(ع)، وقتی که دید با حقوق بازنشستگی نمیتواند کار خیر بزرگی انجام بدهد، تصمیم گرفت طبقه منزلش را به زائرسرا تبدیل کند.