خیریه

#من_کمک_می‌کنم
29نیاز برآورده شده، ٤٥نیاز در انتظار، 166نیکوکار عزیز و... . نگاهی گذرا که به سایت می‌اندازم با کلی عدد و رقم روبه‌رو می‌شوم. معلوم است می‌خواهند همه چیز روشن و شفاف باشد تا کوچک‌ترین شبهه‌ای در ذهنت ننشیند. سایت را که بالا و پایین می‌کنم می‌فهمم آدم‌ها و زندگی‌ها برایشان شبیه این اعداد و ارقام نیستند. پشت هر یک از این عددها داستانی وجود دارد. داستانی که می‌توانی در سایت بخوانی. پشت این سایت عام‌المنفعه و خیررسان که متعلق به جوانان محله است، یک گروه حرفه‌ای در حال فعالیت هستند. گروهی که جنس کارشان متفاوت است و به گفته خودشان در کشور نمونه ندارد.
حالا وقت کار نیست
بیشتر این کودکان تجربه شادی ندارند. برای برگزاری کاروان شادی سالن‌های فرهنگ‌سراها یا مجموعه‌های ورزشی را اجاره می‌کنیم. در این جشن‌ها آرزوی بچه‌ها را می‌پرسیم تا در برنامه بعدی آرزوی تعدادی از آن‌ها را برآورده کنیم. وقتی می‌بینند آرزویشان برآورده شده اشک شوق می‌ریزند و از خوشحالی فریاد می‌زنند. بیشتر بچه‌ها آرزوی دوچرخه یا رفتن به مدرسه را دارند؛ آرزوهایی ساده و کوچک که می‌شود برآورده کرد. تعدادی از بچه‌ها درخواست سرپناه و خانه دارند که برای برآورده‌کردن آن‌ها از خیران و خیریه ‌های بزرگ‌تر کمک می‌گیریم.
پرستاران، بیمارستان خیریه امام سجاد(ع) را زنده نگاه داشته‌اند
تمام تلاش کادر بیمارستان امام سجاد(ع) این است تا بیماری به دلیل شرایط مالی نامناسب آنجا را ترک نکند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا جایی که قانون اجازه می‌دهد هزینه‌های مالی را کسر کنند. بارها پیش آمده اتباع به بیمارستان مراجعه کردند و تنها با ارائه یک برگ عقدنامه درخواست زایمان داشتند. می‌توانند آن‌ها را پذیرش نکنند ولی وقتی می‌بینند از کشور دیگری هستند و مشکلات حاد و خاص خود را دارند، آن‌ها را بستری می‌کنند و ثبت احوال هم در این‌باره همکاری دارد و برای آن‌ها کارت‌ها یا مدارک موردنیاز را تهیه می‌کند. از لحاظ مالی نیز بارها پیش آمده است که پرستاران با پزشکان صحبت کردند تا هزینه جراحی یا عمل را کم کنند.
مهر پدری حاج محمود ثانوی برای ساخت مجموعه مسکونی «مهر مادر»
تا اواسط دهه هفتاد باغی سرسبز و آباد انتهای خیابان مهرمادر29 بود. خانواده مرحوم محمود ثانوی عطاران آخر هر هفته آنجا دور هم جمع می شدند و اوقات خوشی را می گذراندند، تا اینکه او تصمیم به انجام معامله ای پرسود با خدایش گرفت و همه وقتش را به پای بچه های یتیم و نیازمندان گذاشت. او هم بخش زیادی از ثروتش را وقف کرد و هم از سپیده دم تا نیمه های شب با افتخار به نیازمندان خدمت می کرد. حالا که او رفته، فقط خاطراتش برای ما باقی مانده است. او تصمیم گرفت با ساخت چندین واحد مسکونی در محل باغ خانوادگی ، مشکل شغل و نیاز مسکن مددجویان را برطرف کند.
مهد کودک «حاج‌آقا» برای شادی و نشاط بچه‌های این محل تلاش می‌کند
روحانی‌ای میان‌سال که خود 4فرزند قدونیم‌قد دارد از منطقه برخوردار مشهد کوچ کرده و به این نقطه کم‌برخوردار آمده است و برای محله‌اش علاوه‌بر ایجاد مهدکودک، هیئت مذهبی، جلسه قرآن، جلسات مشاوره خانواده‌، مؤسسه کمک به فقرا و مرکز ایجاد اشتغال محلی راه‌انداخته است. حجت‌الاسلام امیر فیض‌آبادی حتی جلوتر از شهرداری وارد عمل شده و برای خانه‌های کوچه‌شان پلاک زده است و در محله درخت‌کاری کرده است. در این راه علاوه‌بر همه کمبودهای مالی‌ای که داشته با مخالفان و حتی دشمنانی مواجه بوده است و گروهی به‌عمد از کارهای او جلوگیری کرده‌اند.
پورسینا؛ معدن مشاغل خانگی مشهد
خیابان پورسینا واقع در منطقه6 یکی از این مناطق است. جایی که آوازه زنان سخت‌کوش آن به همه جا رسیده است. زنانی که یک ارتش خاموش اقتصادی را تشکیل داده‌اند و در شرایطی سخت زندگی را پیش می‌برند. با کفش‌دوزی، چرم‌دوزی، قالی‌بافی، تهیه ترشی خانگی و... می‌گویم ارتش خاموش، چون این‌کار آن‌قدر بی سر و صدا انجام می‌شود که تلاشم مبنی بر پیداکردن آماری موثق در این زمینه بی‌نتیجه می‌ماند. در آمریکا یک‌پنجم اشتغال در حوزه مشاغل خانگی صورت می‌گیرد و در ایتالیا بخش جالب‌توجهی از صنایع در کارگاه‌های کوچک خانگی تولید می‌شوند اما اینجا مشاغل خانگی بی‌سروصداتر از هر جایی به حیات خود ادامه می‌دهند.
بازارچه‌ای برای حال خوش اهالی «رازی»
زمین مال شهرداری بود ولی کارهای مربوط به واگذاری اسناد آن در این سال‌ها انجام نشده بود. از شهردار جدید منطقه خواستیم از زمین مسجد بازدید کنند. با دیدن این وضعیت با ما همکاری کردند و به سازمان راه و شهرسازی نامه زدند. کاربری زمین در گذشته فضای سبز بوده و باید به مذهبی تغییر پیدا می کرد.خوشبختانه استانداری هم پیگیر شد و کارهای واگذاری زمین در حال انجام است.این بخشی از گفته‌های حجت‌الاسلام مسعود قاسمی درباره فرآیند ساخت مسجد است.