حمیدرضا ابوالفضلی میگوید: من خیلی زودرنجم. بارها شده رنگهایم را دزدیدهاند یا حق و حقوقم را ندادهاند اما از هیچکدام به این اندازه ناراحت نمیشوم که ببینم کسی تصاویر را نگاه کند و با بیتفاوتی رد شود. نقاشی باید حس داشته باشد، مخاطب را کنجکاو کند و بتواند با او ارتباط بگیرد. برای همین اگر ببیند کسی به تصاویرش توجه نمیکند گمان میکند این ویژگیها را ندارد.
شاید نام ابوالفضل غلام حسین زاده به گوشتان نخورده باشد، همه او را با نام امیر قویدل می شناسند. نام او با بسیاری از فیلم های خاطره انگیز سینما که در دوران کودکی و نوجوانی دیده ایم گره خورده است. بسیاری از فیلم های او فراتر از نام های یک کارنامه هنری است و از آثار جریان ساز سینمای ایران به شمار می آید. قویدل یک سینماگر برجسته تاریخ سینمای ایران است که در مشهد به دنیا آمد و در محله سرشور بزرگ شد و رشد کرد.
عموماشاءا... پارسال در رشته فلوت چوبی بین آموزگاران سراسر کشور رتبه سوم را به دست آورده است. خیلی بیشتر از اینها میدانیم که او رابطه تنگاتنگی با بخش پرورشی مدرسه دارد و اجرای برنامههای مختلف را راهبری میکند؛ نمایش تعزیهخوانی و برنامههای ریز و درشت دیگری را هم. حتی میدانیم بخشی از وقت عموماشاءالله به اجراهای خیابانی همراه با گروه «مشهد مهربانی» صرف میشود.او خدمتگزار مدرسه شهیدمسعود اختری است. پیاش را میگیریم تا به خیابان شهیدابراهیمی16 میرسیم.
مبین چهاردهساله چند ماه است برای تحصیل در دبیرستان خواجهنصیر طوسی و آموختن تخصصی علم موسیقی به مشهد آمده است. ظاهر و رفتارش همچون دیگر دانشآموزان مدرسه است اما با همه نوجوانی، افکار و گفتارش همچون یک هنرمند باسابقه است. بزرگترین آرزویش توجه بیشتر مردم و مسئولان به موسیقی نواحی است و اینکه بتواند در موسیقی ایران حرفی برای گفتن داشته باشد، اما نگرانیهای بهحقی دارد: نگرانی از اینکه مردم کار او را دوست نداشته باشد نگرانی برای فراموش شدن سبک موسیقی نواحی که دهها سال پدربزرگش برای معرفی آن زحمت کشیده.
در قفسه های داروخانه دکتر جلالیان فرد هم جعبه های ریز و درشت داروست و هم عروسک های یک دختر هنرمند ، هم لوازم لوکس بهداشتی و هم قیچکی که پس از سال ها نوازندگی، حالا دارد دوران بازنشستگی اش را می گذراند، کنار هرکاره و سماور قدیمی و مجموعه ای از شیشه ها. در فضای بیرونی داروخانه، چندین نمایشگاه هم برگزار شده است. داروخانه دکتر جلالیان فرد هم «خانه» است و هم «دارو نگارخانه»، و همین ها باعث شده تا اینجا احتمالا متفاوت ترین داروخانه مشهد باشد.
علی پاکروان معلم بازنشستهای است که با علاقه 39سال تدریس کرده است و حالا در کنار تألیف کتاب، سعی در مشاوره دادن به افرادی دارد که تازه وارد عرصه نویسندگی شدهاند.او متولد سال1340 است. مدرک کارشناسی علوم تربیتی و کارشناسیارشد ادبیات دارد. این معلم بازنشسته تاکنون 18جلد کتاب تألیف کرده است.
احمد خوشنیت متولد سال١٣٦١ در دو سالگی به دلیل تزریق اشتباه آمپول، دچار فلج مغزی یا همان سیپی میشود. حالا اندامهای او اختلال حرکتی غیرپیشرونده دارند اما او در تمام این سالها سعی کرده بر محدودیتهایش غلبه کند.ورزشکار، بازیگر تئاتر، شاعر، خواننده، ترانهسرا و... همه اینها را در قسمت معرفی صفحهاش نوشته تا اینها معرف تواناییهایش باشد، نه مشخصات ظاهریاش. معتقد است با دست، بیدست، با پا، بیپا و... انسان در هر حالتی انسان است و باید بتواند نیازهای اولیهاش را برطرف کند، باید بتواند هر کجا که میخواهد برود.