مهدی سیدی مینویسد: «این روستا در حاشیه شمال شهر مشهد و جوار موقوفات آستانقدس واقع بود. چون صحرایی موقوفه نبوده، نامش در وقفنامهها نیامده و قدمتش نامعلوم است».
در این گزارش مروری شده است بر روزگار کوچه راد (وحدت ۳/ ۱) با قدمتی قاجاری که ریشه در یک داستان قدیمی دارد.
۱۸ آذر سال ۱۳۵۷ به میدان جلوی شهرداری رسیدیم که ملاحظه شد مجسمه رضاشاه که مدت چهل سال در میدان، سوار بر اسب همچنان استوار بود، با همه استحکامش همچون موم، به دست مردم خرد شد.
کمیتهای ۸۰ سال پیش در مشهد تأسیس شد تا به آسیبدیدههای جنگ جهانی دوم کمک کند.
آیتالله شیرازی در زمره علمایی بود که بعد از سرکوب قیام مسجد گوهرشاد، همراه جمع زیادی از مجتهدان و مدرسان حوزه علمیه مشهد به تبعید فرستاده شد.
رضا صادقی میگوید: بسیاری از حسینیههای مشهد، دستخوش تغییر و معاصرسازی شدهاند. اما این تکیه با اینکه ۱۵۰ سال قدمت دارد، ساختار اصلیاش حفظ شده است که آن را بسیار خاص میکند.
بهلول گنابادی در خاطراتش نوشته است: فرار نواب احتشام راه را برای سربازها باز کرد و داخل ایوان مقصوره شدند و به نزدیک منبر رسیدند. بنده یقین کردم که ماندن در مسجد تا طلوع آفتاب برایم ممکن نیست. فورا از منبر پایین آمدم و به اطرافیان خود گفتم: «این سگها را از مسجد بیرون کنید.»






