روزنامه اطلاعات مینویسد: دهها نفر نامه مینویسند یا تلفن میکنند که ما حاضریم قلب خود را دراختیار پروفسور برنارد بگذاریم تا برای پیوند به انسانهایی که در آستانه مرگ قرار دارند، مورد استفاده قرار گیرد!
امروز کمتر نشانی از مزرعه قدیمی چهنو وجود دارد و چنین به نظر میرسد که تاریخ پرفرازونشیب آن در قالب نام کوچهای قدیمی که امروز از حدود عیدگاه تا قلب محله قدیمی سرشور امتداد پیدا کرده، خلاصه شده است.
سقف و ستون خوردن بیمارستان منتصریه حاصل یک اعتماد دوطرفه، وفای به عهد و قولوقراری است که حوالی ۱۱۲ سال پیش، میان دو عاشق گذاشته میشود؛ محمدحسنمیرزا منتصرالملک و همسرش، رابعهخانم قهرمان.
هیچکس مثل عباسعلی پاسبان جرئت سرمایهگذاری برای انتشار کتابهای قطور و پرحجم را نداشت؛ به همین دلیل کتابفروشیاش، گعده استادان دانشگاه بود و اهل فن.
سینما دیاموند که بعد از انقلاب هویزه نام گرفت، در زمان افتتاح یعنی ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۷ خورشیدی، با دو سالن اختصاصی و ۲ هزارو ۲۰۰ صندلی، مجهزترین سینمای خاورمیانه بود.
سکینهجبلی در نامهای به وزارت معارف مینویسد: مدت مدیدی است که شغل قابلگی را دارم و از طرف بلدیه جلوگیری شده است که باید تصدیق داشته باشید و داوطلبان باید بر طبق مقررات در مدرسه قابلگی تحصیل کرده باشند. من در این مدت بیست سال، یک نفر شاکی ندارم.
قدر مسلم آن است که مشهد، دستکم تا دوره تیموری، کارگاه کاشیسازی نداشته است و کاشیهای مربوطبه قبل از این دوره، در شهرهای دیگر ساخته و به مشهد حمل میشدند. کارگاه خاندان ابوطاهر در کاشان، در این دوره، یکی از مراکز مهم تولید کاشی در ایران بود.