باوجود نزدیک شدن به عید نوروز و ماه رمضان، سفره مردم خوشرنگی هرساله را ندارد، اگر اینروزها سری به بازار بزنید، خواهید دید که اسب سرکش گرانی و افزایش قیمتها همچنان میتازد و مردم هم هر چقدر میدوند به گرد پایش نمیرسند.
درچنین شرایطی راهاندازی مرکز عرضه مستقیم کالاهای اساسی در خیابان سجادیه7 که اقلام مورد نیاز شهروندان را با نرخ 15 تا 30درصد کمتر از عرف بازار ارائه میکند، اهالی را کمی دلگرم کرده است.
نیمه اسفند که میشود رختی نو بر تن شهر میکنند تا زیباییهایش به همه نوید آمدن بهار را بدهد. طراحی و ساخت المانهای نوروزی و نمادهایی از رسیدن فصل زیبای بهار، همین جامه زیباست. منطقه7 ورودی شهر مشهد است و زیباییهایش تنها اختصاص به شهروندانش ندارد و برای تمام زائران و مجاوران چشم نواز است. امسال هم مانند سالهای گذشته شهرداری منطقه7 با ارائه خدمات در حوزههای مختلف به استقبال بهار ۱۴۰1 رفته است.
انگار همه منتظرند تا المانی نصب شود و از زیباییاش حظ ببرند و عکسی به آلبومهایشان اضافه کنند. هر چند کمتر از 10روز تا عید نوروز در پیش داریم اما نمادهای زیبای نوروز یکی پس از دیگری نصب میشوند و بر زیبایی محلات میافزایند.
اگر گشت و گذاری در مناطق 7 و 8 بزنید که هر یک بهنوعی ورودی زائر هستند متوجه تغییر و تحولات نوروزی خواهید شد. در این گزارش علاوه بر معرفی گزیدهای از این زیباییها به سراغ هنرمندان این آثار رفتیم تا معرفی کارهایشان را از زبان خودشان بشنویم.
بنا بر سنتی که از گذشتههای دور وجود داشته آجیل شب عید به عنوان یکی از ملزومات سفره عید همیشه وجود داشته است. آجیلهای امروزی که شامل پسته، بادام هندی، تخمه ژاپنی و چند قلم تنقلات دیگر است کم کم جای پای خود را به سفره عید نوروز باز کردهاند. سابقه حضور آجیلهای امروزی در مغازههای آجیلفروشی به 40سال قبل برمیگردد در سالهای قبل از آن آجیل شب عید بیشتر شامل تخمه آفتابگردان، کدو، خربزه، هندوانه، توت خشک و درنهایت کشته سیب یا زردآلو بود. خبری از پسته، تخمه ژاپنی و بادام هندی نبود. معروفترین آجیل شب عید آن سالهای مردم مشهد نخود وکشمش بود که آن دو نیز تولید زمینهای کشاورزی مشهد بود.
به بهانه نزدیک شدن عید نوروز به سراغ آنهایی رفتیم که مویی در آسیاب روزگار سپید و حداقل 60-70 بهار را تجربه کردهاند. نوروزهایی که در عین سادگی و بیهیچ زرق و برقی عجیب صفایی داشت. چنان صفا و صمیمیتی که حتی گفتن و شنیدن از آن روزها هم دل را خوش میکند و مشتاق به شنیدن خاطرات. مثلا حال و هوای جبهه و خط مقدم درروزهای پایانی سال و لحظه تحویل سال دو حالت داشت. یا نزدیک عملیات و حمله بود که در این شرایط تمام همّ و غم بچهها آمادگی برای حمله بود.حالت دوم و در وضعیت عادی اولین کار سنگر تکانی برگرفته از خانه تکانی خودمان بود. بعد هم جور کردن سینهای سفره هفت سین که شامل سیمچین، سرنیزه، سنبه، سربند و ... بود.
اکنون ٣٠٠میلیون نفر در ١٢کشور مختلف دور سفره هفت سین مینشینند تا از صلح بگویند و آشتی، و از بهاری حرف بزنند که پایش را از تقویم سال بیرون گذاشته و با رشته جان، فرهنگ و هویت آنان درآمیخته است.
در مشهد هم همانند دیگر نقاط ایران، همه مردم به آداب و رسوم نوروز پایبند وعلاقهمند هستند. آنها چند روز دست از کار میکشند و خود را برای استقبال از ایام نوروز آماده میکنند، غرق در خوشی و سرور میشوند و با تهیه خوراکیهای متنوع از قبیل شیرینیها و آجیل، شادی را به زندگیشان میآورند و به قول خودشان برای پیوند با سرسبزی بهار، گندم و عدس سبز میکارند، به این صورت که در اواسط اسفندماه، عدس، گندم یا ماش را در بشقابی خیس میکنند و هنگام تحویل سال آن را در سفره هفتسین قرار میدهند. لباس نو میپوشند، اسپند دود میکنند، تخم مرغ میپزند و آنها را رنگ میکنند.