امام رضا (ع)

همّتِ «همتی»؛ مردی که با دست خالی روزی ۳ هزار غذا به زائران می‌دهد
در آشپزخانه‌ای که به نام سرای بلور در پشت صحنه در حال توزیع ۳۰۰۰ پرس غذای روزانه بین زائران پیاده حضرت رضا (ع) هستند، انتظار دارم یکی با کت‌وشلوار روی سر خدمه بایستد و راهبری کند. اما جهت نگاه‌ها به سمت مردی می‌رود که روپوش آشپزخانه به تن دارد و در حال کشیدن برنج است. مردی که سادگی ظاهر و مهربانی چهر‌ه‌اش را وقتی بیشتر می‌فهمی که با او هم‌کلام می‌شوی. راننده وانت در سرای بلور است. هر سال اربعین راهی می‌شد تا اینکه گرانی‌ها و مخارج زندگی زورش به اشتیاق او چربید تا دیگر نتواند قدم در این راه بگذارد.
تنها پادشاه قاجار که زائر حرم امام رضا(ع) شد
ناصرالدین‌شاه یکی از مسافران نامدار تاریخ مشهد است که دوبار توفیق زیارت امام‌رضا (ع) نصیبش شد. اولین سفر او در سال ۱۲۸۶ ق بود که بعد از چند ماه سفر، وقتی به مشهد رسید ۳۳ روز در این شهر و نزدیک حرم مطهر ماند و دومین سفر او در سال ۱۳۰۰ ق رخ داد.
شب‌زنده‌داری زائران زیر نور شمع‌ها
نخستین خبر مکتوب را «اربلی»، نویسنده کتاب «کشف الغمه فی معرفه الائمه»، نوشته است که عمر آن به قرن هفتم هجری قمری می رسد. او در سطرهایی، ماجرای مسافری را حکایت می کند که شبانه وارد حرم می شود و از خادمان آستانه طلب چراغ می کند، اما هیچ نبوده تا به دستش دهند.
کهن‌ترین قرآن ترجمه‌شده جهان در مشهد
«قرآن قدس» که قدیمی‌ترین قرآن دارای ترجمه در جهان اسلام است و ‌اکنون در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود، از‌جمله نمونه‌های نفیس ترجمه به یادگار مانده از قرون اولیه اسلامی است. 
کهن‌ترین چاپخانه مشهد، یک ضرابخانه بود
ایرانیان ورود چاپخانه به کشور را در میانه قرن یازدهم تجربه می‌کنند. برابر اسناد تاریخی، نخستین کتابی که در ایران چاپ شده، «زبورداوود» یا «ساغموس» است که کشیشان ارمنی آن را در سال ۱۰۱۶ خورشیدی به زبان و خط ارمنی در ۵۷۲صفحه در جلفای اصفهان چاپ می‌کنند.
هندویی که کفشدار حرم شد
شاید عجیب‌وغریب به نظر برسد که یک خارجی کفشدار حرم مطهر شود و برای حضورش کفشداری جدیدی تأسیس کنند؛ اتفاقی که 175سال قبل افتاد و مرد سیاه‌چهره‌ای از هند به‌عنوان نخستین خارجی در مشهد، اداره کفشداری حرم مطهر را برعهده گرفت.
نخستین گنبد حرم مطهر رضوی را چه کسی ساخت؟
تاریخ جان گرفتن مشهد از یک باغ شروع می شود؛ باغی که پیکر مطهر حضرت رضا(ع) را در آن دفن می کنند تا پس از آن، خاک خراسان با عطری بهشتی در هم آمیزد. تاریخ نگاران وسعت باغ «حمیدبن قحطبه» را در حدود یک میل در یک میل نوشته اند که «عزیزالله عطاردی» آن را از «فلکه حضرت» امروز بزرگ تر توصیف می کند. پیکر حضرت در سردابی که درون همین باغ بوده است و دهانه‌اش را آب قنات سناباد تر می‌کرده، شسته می شود.