«زرینه» مردی که چهارراهی به نام اوست؛ فرشفروش با اخلاق مشهدی بود که منشش؛ نامش را برای همیشه در تاریخچه اسامی معابر مشهد ماندگار کرد، تا جایی که با گذشت ۶۳ سال از فوتش نامش بر روی یکی از چهارراههای اصلی شهرهمچنان پابرجاست.
چهارراهی که در زمان حیات «حاجامین زرینه» به نامش میشود و حال با نداشتن تابلو و تغییر اسم آن در طول دورههای مختلف هنوز هم مشهدیها و حتی زائران در نشانی دادن از نام قدیمی و اصلی آن یعنی «زرینه» استفاده میکنند.
آنطور که در اسناد نظامالملکیها آمده، زمینهایی که خواجه نظامالملک وقف فرزندانش کرده است، از زیر نقارهخانه شروع میشد و تا شفتالوزار (دامنه کوهسنگی) ادامه مییافت.
«حسین عسکریپور صمدی» ۵۳ ساله که اکنون دبیر تربیت بدنی است، زمانی مسئول انجمن ورزش باستانی استان خراسان بوده و از خم و چم این ورزش چنان آگاه است که شاید بتوان گفت کمتر کسی مانند او در مشهد داشته باشیم. او درباره آداب زورخانه میگوید: گود زورخانه، همانطور که از اسمش پیداست گودال مانند است و برای به یاد آوردن گودال قتلگاه سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) است، چهار ضلعی نمادی از چهارگوشه قبر امام زینالعابدین، شش ضلعی از شش گوشه مقبره امام حسین (ع) و هشت ضلعی برای امام رضا (ع) است و ورزشکار از ضلع اول تا ضلع بالا که میخواهد برسد حدود ۴۰ تا ۵۰ سال طول میکشد.
می دانیم که با ورود حضرت رضا (ع) به ایران، یک تحول فرهنگی صورت گرفته است اما هیچ وقت نگفته ایم چقدر تحول هنری داشته ایم. ایشان از زمان ورود به خاک ایران تا زمان شهادتشان، منشأ تغییرات فرهنگی بسیاری می شوند و در واقع در خراسان، یک رستاخیز اتفاق می افتد که همه چیز از جمله هنر را تحت تأثیر خود قرار می دهد.هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران، در اقدامی تازه به جمع آوری نواها که محوریت آن امام رضا(ع) است، دست زده و توانسته بخش اعظمی از این تاریخ کهن فرهنگی و هویتی را که در ارتباط مستقیم با خراسان و مشهد است، جمع آوری و حفظ کند.
نمایش عروسکی- موزیکال «نازگل» که برای اکران در دهه فجر سال 98 تهیه شدهبود، داستان سه خواهر است که هر کدام از آنها نماینده یک قشر از جامعه هستند. «گل اندام» نماینده آدمهای معمولی و سادهلوح است، خواهر دومی «ماه گل» نام دارد. او نماینده آدمهای زرنگ و فرصتطلب است و اما «نازگل» که نقش اصلی داستان را برعهده دارد، نماینده انسانهای دلسوز و یاریرسان بوده که همیشه به فکر دیگران هستند. این نمایش که بازیگران آن را هنرمندان معلول و بچههای حاشیه شهر تشکیل دادهبودند، در هشتمین جشنواره تئاتر معلولان مناطق کویری و خلیج فارس رتبه برتر را به دست آورد.
نگاهی به کارنامه المانهای بهاری در سالهای گذشته فراز و نشیبهای مختلفی را نمایان میکند که حاکی از رویکردهای متفاوت شهرداری، بودجه اختصاص داده شده به ساخت این المانها و میزان استقبال هنرمندان از این جشنوارههاست. هر چند ویروس منحوس کرونا روی زیبایی شهر هم تأثیر گذاشت، اما مدیران شهری با کمک هنرمندان تلاش کردند تا بهاری زیبا را در شهر رقم بزنند.
سرتیپ دوم خلبان محمدرضا قربانیفر همیشه آماده رزم بود و به همین خاطر دوستانش به او لقب «رضا کیف به دست» را داده بودند. رضا دوست داشت در عملیات پاکسازی اشرار شرق کشور در مقابل افرادی که جوانان را هدف قرار دادهاند و میخواستند همه را آلوده کنند، بایستد.
سهیلا نوریان، همسر شهید میگوید: یکبار استاندار وقت کرمان یک دستگاه تلویزیون تماشا به او هدیه داد. آن موقعها تلویزیون تماشا بسیار باارزش بود و تنها دلخوشی ما در سایت هوانیروز کرمان محسوب میشد، اما رضا از پذیرفتن این هدیه طفره رفت و گفت: «افراد بسیاری در انجام موفق این مأموریتها به من کمک میکنند، یا همه را تشویق کنید یا من هدیه شما را نمیپذیرم». عاقبت استاندار به خاطر رضا تمامی گروه انجام مأموریت را تشویق کرد و به همه یک تلویزیون تماشا هدیه داد.