سرتیپ دوم خلبان محمدرضا قربانیفر همیشه آماده رزم بود و به همین خاطر دوستانش به او لقب «رضا کیف به دست» را داده بودند. رضا دوست داشت در عملیات پاکسازی اشرار شرق کشور در مقابل افرادی که جوانان را هدف قرار دادهاند و میخواستند همه را آلوده کنند، بایستد.
سهیلا نوریان، همسر شهید میگوید: یکبار استاندار وقت کرمان یک دستگاه تلویزیون تماشا به او هدیه داد. آن موقعها تلویزیون تماشا بسیار باارزش بود و تنها دلخوشی ما در سایت هوانیروز کرمان محسوب میشد، اما رضا از پذیرفتن این هدیه طفره رفت و گفت: «افراد بسیاری در انجام موفق این مأموریتها به من کمک میکنند، یا همه را تشویق کنید یا من هدیه شما را نمیپذیرم». عاقبت استاندار به خاطر رضا تمامی گروه انجام مأموریت را تشویق کرد و به همه یک تلویزیون تماشا هدیه داد.
بانو طیبه محمدی شاندیز مادر شهیدان حسن و حسین خزان گلاری است که در محله جاهدشهر سکونت دارد. این دو شهید بزرگوار ۵ سال با هم اختلاف سنی داشتند، یعنی حسین ۵ سال از حسن بزرگتر بود، اما همیشه در کنار هم و یار و یاور یکدیگر بودند. با هم در مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران در مقابل رژیم پهلوی حضور داشتند و بعدها همزمان با آغاز جنگ تحمیلی خانه و کاشانه را رها کرده و برای دفاع از عزت، ناموس و شرف مردم ایران جان خود را فدا کردند. حسین در زمان شهادت متاهل بود و با بانو عزت نادری زندگی میکرد. همسر شهید حسین خزان گلاری بعد از شهادت همسر، سالهای متمادی را با مادر همسرش زندگی کرده و او را هیچگاه تنها نگذاشته است.
آخر پاییز سال ۸۹۰ خورشیدی، کاروان پیاده ای خاص به مشهد رسید. در این کاروان که از اصفهان به مشهد آمده بود، شاه عباس صفوی و جمعی از سران حکومت حضور داشتند. در پسِ این اقدام شگفت انگیز، یک نذر شرعی و البته تدابیر سیاسی قرار داشت. حال که 5 سده از این ماجرا میگذرد، بد نیست مروری بر این سفر و اقامت سه ماهه شاه صفوی در مشهد داشته باشیم.
تا اواخر قرن پنجم هجریقمری، خبری از عزاداری رسمی و عمومی در مشهد نیست. اما در قرن ششم ابناثیر، خبر از برگزاری مراسم وعظی میدهد که روزهای جمعه برگزار میشده است.
ماجرا از این قرار است که 17دی را تا سال56 بهخاطر کشف حجاب رضاخانی، روز «آزادی زن» میخواندهاند اما از این سال به بعد، ورق برگشت.
محمد تقدیسیزاده از قاریان مسجد امام رضا (ع) واقع در الهیه ۲۵ است. با اینکه بیش از ۵ دهه از زندگیاش میگذرد، اما به قول خودش روزی نیست که تلاوت قرآن را از برنامههای زندگی خود کنار گذاشته باشد. او از 5سالگی در حسینیه خیاطها با محمدجواد پناهی آشنا شده و در ۳دهه اخیر پای ثابت جلسه «قرآن، محبان عترت» است. مجری گری در برنامه «به سوی ظهور» و خادمی در «مدرسه پریزاد» از دیگر فعالیتهای مذهبی و فرهنگی محمد تقدیسیزاده است.
اینکه میگویند سردار سلیمانی در دلها نفوذ کرده است، بیراه نیست. اینکه روز تشییع پیکرش خیابانهای مشهد در فشردهترین حالت ممکن قرار میگیرد، باورنکردنی نیست. کسی که در یک جبهه با بیرحمترین دشمن میجنگد و دستش را کوتاه میکند و در طرفی دیگر مهربانی و عطوفت برای ایرانیها به یادگار میگذارد، حتما میشود سردار دلها. کسی که حالا از خودش در ذرهذره خاک وطن و در نقطهنقطه دلهای مردم یادگاری بهجا گذاشته است، به این زودیها از یاد نمیرود.