حرم مطهر - صفحه 77

تیک‌تاک، آوای ارادت ساعت‌های حرم برای زائرها
ردپای ساعت‌های حرم را اگر در دل تاریخ دنبال کنید، به دوره صفویه می‌رسید. این زمانی است که صنعت ساعت در ایران رواج یافته بود؛ دورانی که تاجران اروپایی ساعت‌های ساخت قاره سبز را به‌عنوان کالای لوکس به ایران وارد می‌کردند. حرم مطهر که نقطه آغاز بسیاری از نمودهای تمدن نو در مشهد بوده، در صنعت ساعت هم پیشتازی کرده است. صدای ساعت آستان حضرت رضا(ع) زنگ خاطرات بسیاری از مشهدی‌های کهن‌سال را روشن می‌کند. اکنون حرم دو ساعت بزرگ کهن در صحن انقلاب و آزادی دارد که هر کدام سرنوشت خاص خودشان را دارند و در همه رواق‌ها و صحن‌ها ساعت‌های دیجیتالی جای ساعت‌های عقربه‌ای و مکانیکی را گرفته است.
تاریخچه شمع‌افروزی در مشهد
شمع در مشهد یکی از ملزومات روشنایی حرم مطهر رضوی بوده است. چنانکه شمع‌ریزی یا شمع‌سازی یکی از صنایع‌دستی قدیمی این شهر است.
ساعت‌سازهای حرم؛ دست‌هایی که ساعت را به‌وقت ارادت کوک می‌کنند
نمی‌دانم نخستین ساعت‌ساز حرم که بوده است؛ این را هیچ‌کس نمی‌داند. در منابع مکتوب و شفاهی اثری از نام کسی که نخستین‌بار موظف شد مراقبِ تداوم ثبت وقت در حرم باشد، نیست. در میان اسناد، بیشتر از نام افراد، انگار جایگاه ساعت‌سازی در حرم مطهر مطرح بوده است. بااین‌حال، اگر از امروز شروع کنیم و به عقب بازگردیم، به سه نام وحیدی، عنبرانی و درودگر می‌رسیم که در چند دهه گذشته نگهبانِ زمان در حرم بوده‌اند.
سلام از «توحید»؛ خیابانی برای عرض ارادت زائران به امام رضا(ع)
برخی دست روی سینه می‌گذارند. بعضی‌ها دست‌هایشان حالت دعا دارد و زیر لب زمزمه می‌کنند. از خیابان توحید گنبد طلا پیداست. مگر می‌شود چشمت به گنبد بیفتد و از دنیا برای لحظاتی جدا نشوی. چشمانم را می‌بندم و من هم سلام می‌دهم.خیابان توحید برای ما مشهدی‌ها و بسیاری از زائران یادآور دل بستن‌ها و راز و نیازها در اوج شلوغی روزانه است. ما در دهه کرامت،‌ به نیابت از شما به این خیابان رفتیم سلام دادیم.
طبابت در صحن و سرا؛ 32 سال خدمت در درمانگاه حضرتی
در تمام دوره خدمتش در دارالشفای حضرت، صبح‌های زود قبل از رفتن‌ برای طبابت، اول خدمت آقا می‌رسید و عرض ادب می‌کرد‌. ظهر هم که کارش تمام می‌شد به حرم می‌رفت، سلام و عرض ادبی تقدیم می‌کرد. در یکی از زیارت‌ها وقتی پیش روی حضرت ایستاده بود، متوجه نگاه‌های ممتد زائری شد که هر از گاهی سرش را بالا ‌آورده و نگاهی از سر کنجکاوی به او می‌‌انداخت.‌ خواندن زیارت‌‌نامه که تمام شد آن زائر با شک و تردید به سمتش آمد. تهرانی‌بودن را از لهجه‌اش متوجه شد: «یک سؤال دارم. شما همان آقای دکتری نیستید که صبح من را ویزیت کردید؟» و او با لبخند گفت چرا من همانم.
وقتی خادم شدم، با امام رضا(ع)قهر بودم!
اگر کسی عنایت و الطاف الهی و محبت حضرت رضا(ع) را باور داشته باشد،‌ می‌داند حتی زمانی که حاجتش داده نشده،‌ خیر و حکمتی در آن است. فقط باید توکل به خدا کنیم و راضی به رضایش باشیم چراکه خدا از پدر و مادر به ما مهربا‌ن‌تر است و همان‌طور که گاهی ما خواسته‌ای داریم اما مادر با همه مهر و محبتش آن را به ما نمی‌دهد و می‌گوید به صلاحمان نیست، خدا نیز داده‌اش نعمت و نداده‌اش حکمت است. اکنون هم نه اینکه هیچ خواسته و مشکلی نداشته باشم ولی دیگر فهمیده‌ام که باید راضی به رضای خدا بود.
خیابان آیت‌الله طبسی ،کوچه کبوترخانه
از خیابان‌هایی که وقت مرور خاطرات زیارتی‌مان ردپای آن در ذهنمان پررنگ است، خیابان آیت‌الله طبسی است که با داشتن دید مستقیم به حرم‌مطهر، این روزها یکی از گذرهای اصلی تشرف و پاتوق عکاسی است. این خیابان پنج‌ساله که ساختش نیز پنج سال طول کشید، قراربود دوسطحی باشد؛ طبقه بالا ماشین‌رو و سطح زیرین تجاری. از همین رو موقتا روگذر آن در سال1396 به بهره‌برداری رسید تا طبقه زیرین آماده‌شود، اما این روزها با کش‌وقوس‌های به‌وجودآمده بر سر طرح جدید حریم رضوی که طبقه زیرین آن را برای فضای فرهنگی و گردشگری پیش‌‌بینی کرده، بخش دوم آن تعطیل است