سپهری از روزی میگوید که یک مشکل اداری داشته است و به او میگفتند کار شما انجام نمیشود. وقتی زنگ تفریح، سر کلاس در حال نماز خواندن بود، یکی از دانشآموزانش میگوید شما چند روز است انرژی و شادی قبل را ندارید، من برایتان دعا میکنم. ۲ روز بعد به سپهری زنگ میزنند و همان فردی که گفته بود کار شما به هیچ عنوان انجام نمیشود، میگوید: مشکلتان حل شده است و باقی کارهای اداریتان را خودم انجام میدهم. او این گرهگشایی را نتیجه دعای خالصانه و پاک دانشآموزان میداند و میگوید: پاداش شغل معلمی از سمت خدا میرسد.
محله دانشجو یادگار خانههای اهدایی حسینآقا ملک در سال ۱۳۳۸ به حدود۳۵۰۰ نفر از فرهنگیان مشهد است. روند توسعهای محله دانشجو به اواسط دهه۶۰برمیگردد؛ آنزمان مردم شروع به ساختوساز خانه در این محدوده کردند. زمینها قطعههای۵۰۰متری بود. نام «دانشجو»هم از اواخر دهه۷۰روی محله نشست.

دانشجو، نام یکی از محلههای ناحیه 2 منطقه 11 است که قدمت چندانی ندارد اما به عنوان یک محله برخوردار شناخته میشود. در اینجا میخواهیم مروری داشته باشیم بر هویت این محله از قدیم تا به امروز و اینکه چگونه تشکیل شده است.
خودش را مصداق عبارت لقمان را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بیادبان میداند و میگوید: وقتی با همکارانم صحبت میکنم میبینم که بیشتر آنها خاطراتی از معلمانشان دارند که باعث پیشرفت یا افول زندگیشان شده است. بنابراین همیشه به خودم تلنگر میزنم که حتی اگر روزی بیحوصله باشم، یک حرف یا رفتار اشتباه من میتواند تأثیری ماندگار و جبران نشدنی روی دانشآموز داشته باشد بنابراین همیشه مراقب رفتارم هستم.
آموزش مجازی سبب شده دانشآموزان کمتر از دفتر و قلم و بقیه لوازم استفاده کنند که همین باعث کاهش شدید فروش ما شده است. از طرفی ما علاوه بر نوشتافزار خیلی از وسایل آموزشی دانشجویان رشتههای معماری و عمران را هم میفروختیم که فروش آنها هم با توجه به نوع برگزاری کلاسها و تعطیلی کارگاههای آموزشی کمتر شده است. این روایت یکی از کاسبها درباره حال و هوای این صنف است.
سید عبدالرضا حسینینسب، پزشک جراح و متخصص چشمی است که علاوه بر ویزیتها و جراحیهای رایگان بیشماری که آمار آنها را نمیداند، در ساخت و احداث ۲۰مدرسه در مناطق محروم کشور نیز مشارکت کرده است. همیاری در ساخت 100منزل مسکونی برای خانوادههای سیلزده از دیگر فعالیتهای اوست. او به برکت مال حلال و کار خیر اشاره میکند و میگوید: اینکه میگویند هر پولی در راه خیر صرف کنید چند برابرش به خودتان باز میگردد یک واقعیت است و آنقدر برای من تکرار شده که هر بار کمکی به بیمار یا غیربیمار میکردم منتظر بودم ببینم چطور از جای دیگری خدا برایم روزی میفرستد.
محمدحسین خوشدل دامدار ساکن محله دانشجو میگوید: من از محل فروش ۱۰ واحد آپارتمان، این مزرعه را راهاندازی کردم و تصمیم دارم در آینده از محل سود آن به صورت داوطلبانه و خیرخواهانه یک مدرسه یا بیمارستان برای مردم بسازم. اکنون هم کارم را با همین ۱۵۰ رأس گوسفندی که دارم ادامه میدهم، اما اگر سرمایه گذار پیدا شود به خودم میبینم که بتوانم گوشت استان را تأمین کنم. خوشدل در نظر دارد طی سالهای آینده، زمینی را در محله دانشجو خریداری و به قصابی تبدیل کند تا در آن، به طور مستقیم گوشت گوسفندان خودش را برای فروش عرضه کند.
قرار گرفتن در یک مسیر متفاوت که میتوانست سبب رشد او شود و اردویی که بیشتر از انتظار برایش خاطرهساز شد او را به ادامه حضور در این مسیر ترغیب میکند. شناکردن در استخر کشاورزی، برگزاری مسابقه زو در مسجد، بازی کردن فوتبال و والیبال با بچههای روستا و ... لحظههای شادی را در اولین اردوی جهادی برای او رقم زده بودند. از طرفی دیگر هنگام رنگآمیزی مدرسه میدیده که چطور روستاییان برایشان دعای خیر میکنند. این اردو بعد از 3روز تمام میشود و آنها به خانههایشان برمیگردند اما از آن موقع جواد مصمم میشود که فعالیتهای جهادی را ادامه دهد.