علی اصغر تابشنژاد در تیم والیبال نوجوانان، جوانان و بزرگسالان خراسان بازی کرد. او پس از پذیرفتهشدن در دانشگاه، به عضویت تیمهای والیبال دانشگاه تهران و دانشگاه فردوسی مشهد درآمد و عضو مؤثر این تیمها در اوایل دهه۷۰ به شمار میرفت. این دبیر ورزش طی 22سال خدمتش در دبیرستان طرق فقط به فکر سلامت جسمی دانشآموزان نبود، بلکه به قلب و روح دانشآموزانش هم نفوذ کرده بود. این را لابهلای حرفهای دانشآموزان دیروز و امروزش و حتی همکارانش میتوان بهخوبی متوجه شد.
نام تروغ، تروق یا طرق بهعنوان یکی ازقدیمیترین روستاهای همجوارمشهد، دستکم از سال۵۰۳ قمری در متون تاریخی آمده است. این مزرعه که تا حدود سال ۱۳۸۷در پیرامون مشهد بود از آن زمان به شهر پیوست. طرق بهمعنای «راه» مسیر زائران از نیشابور به مشهد بوده است. بیشتر طرقیها از گذشته کشاورز و دامدار بودهاند.

21سال پیش این مشاغل به بعد از پلیسراه و خارج از محدوده شهری منتقل شدند. بنابراین شهرک زیرمجموعه بخشداری احمدآباد قرار گرفت، اما بعد از چندسال و با گسترش شهر، اصناف برای کسب مجوز باید به شهرداری منطقه7 و بخشداری احمدآباد مراجعه میکردند.
همین موضوع باعث شد تا واحدهای صنفی و صنعتی داخل شهرک نامهای به فرمانداری بزنند و خواستار تعیینتکلیف خود شوند. حسن موحدیان، فرماندار وقت، شهرک را زیرمجموعه شهرداری منطقه7 قرار داد و بخشی از مشکلات آنها حل شد. به این ترتیب نقشه شهرک صنفیصنعتی طرق در کمیسیون ماده5 به تصویب رسید و قطعات زمین شهرک را آستان قدس رضوی تقسیمبندی و واگذار کرد، اما عنوان «صنفیصنعتی» برای شهرک باعث شده است تا از قوانین دیگر شهرکها تبعیت نکند.
آنها یک گروه از معلمان مدارس طرق هستند که این ایام پرکارترین روزهای کاری خودشان را پشت سر میگذارند. معلمانی که با درک شرایط دانشآموزانشان باور دارند که نمیشود محصول شغلت آدمها باشند و نسبت به آنها بیتفاوت ماند. آنها در این ایام کرونا زده که دغدغه خانوادهها آموزش فرزندانشان است طرحی نو درانداختهاند تا فیلمهای آموزشی رایگان به دست کودکان طرقی برسد.
صدای اذان که بلند میشد چادر گلداری که برایش دوخته بودم، سرش میکرد و جلوتر از من به مسجد محله میرفت تا اینکه آن روز نحس فرا رسید. در خانه با همسرم مشغول صحبت بودیم که محدثه آمد و تکه نانی برداشت. بعد از آن دیدم دخترم سراسیمه به طبقه بالا میدود. ما به دنبالش رفتیم که دیدم چهره دخترم سیاه شده است. هرچه سعی کردیم دهانش را باز کنیم نتوانستیم.
آنها زمان پیروزی انقلاب به مشهد آمدند و در طرق ساکن شدند. محمدحسین پسر بزرگ خانواده سرش در لاک خودش بود. پسری که در گچکاری مسجد پیغمبر مشارکت کرد. محمدحسین سال ۶۰ به جبهه رفت و در سال ۶۱ شهید شد. محمدمهدی تازه به جبهه رفته بود که خبر شهادت برادرش را به او دادند. محمد مهدی هم سال ۶۳ به شهادت رسید. پسری که پیکرش پس از ۱۳ سال گمنامی به آغوش مادر بازگشت. حالا پس از ۳۶ سال دوری مادر به فرزندان شهیدش پیوست تا این هجران طولانی پایان یابد.
عشق به اسب در خانواده «خاکساری» موروثی است. سال1386 وقتی سارا متولد شد، پدرش پرورش اسب داشت و او با اسب و سوارکاری بیگانه نبود. تا اینکه در سال92 پدرش تصمیم به تأسیس یک باشگاه سوارکاری در مجاورت شهرک طرق گرفت. اینکار پدر زمینهساز علاقه و کسب مهارت سوارکاری در سارا شد به طوری که او توانست با اسب ترکمنی که خودش در تربیت آن نقش داشت در مسابقات سوارکاری شرکت کند.
دکتر علیاکبر حسنزاده پزشکی است که اولین مطبش را در طرق راه میاندازد و هنوز پس از بیست و چند سال در این شهرک حضور دارد. او علاوه بر اینکه پزشک خانوادگی است و گاهی پدر و پدربزرگ و نوه با هم به دیدارش میآیند، پزشک نمونه سال ۹۸ هم شده است. متولد سال ۴۵، رزمنده جبهه و جنگ و برادر شهید است. حسنزاده یک پزشک جهادی است که در بسیاری از مناطق محروم حضور داشته است و زمان زیادی از خدمتش را صرف نیازمندان میکند.