تصمیم گرفتیم یک روز، روی ولیچر بنشینیم و یک معلول را در انجام کارهای روزانهاش همراهی کنیم. پس مثل علیرضا، مصاحبهشوندهمان، شدیم و حتی دقیقهای از ویلچر جدا نشدیم.
اوایل دهه۷۰ نام پروین اعتصامی روی تابلوهای معابر ثبت شد، اما قدیمیها، هنوز هم آن را بهنام مقدم میشناسند. پیش از انقلاب، این محله بیشتر کاربرد تفریحی و جنگلی داشته است. هیچ ارتباطی میان این محله با بانوی شعر و ادب ایران وجود ندارد، اما برای نکوداشتش، نام پروین اعتصامی بر این محله گذاشته شد.

زمانی ظروف برنجی جزو وسایل مهم خانه و زندگیمان بود. هر گوشه خانه که پا میگذاشتیم چشممان به جمال یک تکه برنجی روشن میشد.
غلامحسن دلقندیمقدم، خیاط و پیرغلام محله پروین اعتصامی میگوید: من دل محکم و استوار خودم را از حضور در مراسمهای سالار شهیدان به دست آوردهام. باید عاشق اهل بیت (ع) بود.
طرح اولیه مجتمع جهانگردی محله پروین اعتصامی در جلسه توجیه گردشگری که سوئیسیها در دهه ۴۰ برای ایرانیان برگزار کردند، داده شد. در دوران قبل از انقلاب این محل در مسیر جاده ابریشم واقع شده بود.
میخواهند از «شادروان مهدی معتمدی» پزشک خیری بگویند که علم و حرفه برایش وسیلهای بود تا به درد مردم برسد. میخواهند دیگران را با گروه «نیکوکاران سلامت» آشنا کنند؛ گروهی که مهدی جانش را برای آن گذاشت.
علیاکبر مجیدی معین در ۶۱ سالگی به عنوان یک تاکسیرانِ خاص شناخته میشود. مسافرانش او را با مجلات و نشریات جدول میشناسند، اما شهرتی به نامِ «آقا جدولی» ندارد.
پدر و مادرم با حوصله و صبر زیاد، من را برای تماشای مسابقات مختلف ورزشی میبردند تا بفهمم به کدام رشته علاقه بیشتری دارم، با دیدن بازیهای والیبال، بسکتبال، فوتسال و رشتههای رزمی، متوجه شدم مبارزه دونفره را بیشتر دوست دارم.