صندوق خاطرات

چراغ نانوایی، تنها روشنایی شب‌های محله مجیدیه در دهه ۸۰ بود
آخر مجیدیه تا همین چند‌سال پیش، یکشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها روز بازار‌محلی برپا می‌شد. ما همسایه‌ها قرار خریدهایمان را برای یکی از این دو روز تعیین می‌کردیم و گروهی به خرید می‌رفتیم.
میراث آینه‌کاری جعفر جام‌چی از نجف تا مشهد
جعفر جام‌چی از سال ۱۳۵۰ که همراه خانواده‌اش از عراق رانده شد و به ایران آمد و مشهد را برای سکونت انتخاب کرد، هنرش در شهر و دیار ما ثبت شد و سال ۱۳۸۶ هم توانست بخشی از آینه‌کاری حرم را انجام دهد.
مهربانی همسایه‌های کوچه بن‌بست شهیدباغبان ۶
همسایه‌های کوچه شهید‌باغبان۶ همراه و همدل در برنامه‌های خیریه مانند جمع‌وجور کردن جهیزیه و برگزاری مراسم عروسی برای زوج‌های کم‌بضاعت، کنار هم هستند و به‌خاطر همین ویژگی است که پایبند اینجا شده‌اند.
داستان پیشرفت ۲۰ ساله شهرک طلوع از نگاه علی‌اکبرزاده
علی‌اصغر علی‌اکبرزاده تعریف می‌کند: آب لوله‌کشی نداشتیم و آب را با تانکر برایمان می‌آوردند. یک‌بار مهمان از شهرستان داشتیم. از راه رسیده بودند و می‌خواستیم غذا درست کنیم. مهمان را ترک موتور نشاندم و با هم از شهرک ابوذر آب آوردیم.
صف‌‌های طولانی نفت محله بسکابادی به روایت محمد حقدادی
محمد حقدادی تعریف می‌کند: نبود گاز، زندگی‌ اهالی را دشوار کرده بود. یکی از مسئولان وقت، به‌صراحت گفت «بهتر است فکر گازرسانی به این شهرک را از ذهنتان خارج کنید.»، اما با همدلی مردم بالاخره موفق شدیم.
اولین نانوایی آزادشهر مشهد کجا بود؟
آقامحسن می‌گوید: نانوایی سنگک پدرم اولین نانوایی شهرک بود. من همه ایام هفته مستقیم از مدرسه به در مغازه می‌آمدم تا پای پاچال بایستم. آن زمان یکشنبه‌ها را خیلی دوست داشتم؛ چون روز تعطیلی نانوایی بود.
طبیعت، بزرگترین درمان‌گر زندگی فریبا شکیبا است
برای فریبا شکیبا طبیعت بهترین معلم و درمانگر بوده است. او خودش را در سفر شناخته و متوجه شده که در رویارویی با مشکلات تا چه حد توانمند است.