مهدیار عرب یکی از کم سن و سالترین مجسمهسازان دنیا است. در سه سالگی استعداد او کشف شد و در شش سالگی برای اولین بار در جشنواره مجسمه سازی ونیز شرکت کرد.
قرار شد در آموزشگاه خودم، ترم اول را برگزار کنیم تا ساخت و تجهیز دانشگاه فردوسی تمام شود. در همین احوالات انتخابات مجلس شد و رئیس دانشگاه تغییر کرد.
دیدهشدن مشهد بهعنوان یکی از مراکز هنرهای سنگی در سطح کشور، در علاقه مردم به هنر حکاکی روی سنگ، مؤثر بود. رسانهها هم در معرفی این رشته نقش داشتند.
علی اسدی تندیس حجمی رستم که برای مدتی در آرامگاه فردوسی قرار داشت را بیآنکه سفارشی از بنیاد و مؤسسه و نهادی گرفته باشد، ساخته بود.
میان صحبتهای شهروندانی که سرگرم روزمرگیها شدهاند بهسختی میتوان چند عبارت مستند از زندگانی پهلوانی بیرون کشید که نخستین اهداکننده بازوبند پهلوانی به حرم امامرضا (ع) بود.
هم زمان با غروب روز سه شنبه بود که آفتاب عمر استاد سیدمیرحسن ارژنگ نژاد (به اختصار حسن ارژنگ خوانده می شد) هم غروب کرد؛ یکی از چهره های بنام هنر مجسمه سازی ایران که آشنایان، او را به عنوان یکی از پیشگامان هنر مجسمه سازی ایران و از پیشکسوتان «هنرشهری» می شناسند.
مردی که یک قرن و یک سال در این جهان باقی بود تا فرصت هنرنمایی بیشتری داشته باشد برای خلق یادگارهایی که این روزها حکم نوستالژی و نمادهای خاطره ساز را برای بسیاری از ایرانیان دارد.
بیگمان یکی از خاطرهانگیزترین عکسهای آلبوم مشهدیها، شیرهای یالدار کوهسنگی است؛ محافظان طلایی این بوستان محبوب مشهدیها که 85سال است روی پلههای سنگی ایستادهاند. آنها همراهان دیگری هم داشتهاند که زمانی دورتادور استخر جانمایی شده بودند، مثل مجسمه نبرد پهلوان و نهنگ(گرشاسپ و تمساح) که درست پایین پای شیرها در حوضچه کوچکتری قرار گرفته بوده و در معدود عکسهای مردم باقی ماندهاند. شانس یارمان شده است که هنوز هم میتوانیم با شیرهای شهرنشین کوهسنگی دمخور باشیم.