دوباره راهی محله زارعین یا همان ایوان قدیم شدهایم تا روبهروی بنایِ بلند ایوان، این ویرانه تاریخی شهرمان مشهد، بایستیم و در هر دَم، بر غفلت مسئولان، آهِ حسرتی فرودهیم؛ چراکه محال است در فضای چهارضلعیِ گنبددار و ایوانچههای این کهنترین مصلای برجایمانده در شهر باشیم و افسوسِ خیلی چیزها را نخوریم. یکی از افسوسها از بیتوجهی مسئولان سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستیوگردشگری به بناهای تاریخی است وقتی میبینیم که خودروهای شخصی، بدون احتیاط، در نزدیکترین فاصله به بنا، توقف کردهاند.
آن وقت است که با خودمان میگوییم صدرحمت به برخی طرقیها که چشمشان به اینجا هست که اگر بنا باشد به «میراثی»ها امید ببندیم، چهبسا روزی که به سرشان بزند تا به اثری سَر بزنند که در سال ۱۳۱۸ آن را در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رساندهاند، با تَلی از خاک مواجه شوند.
همهچیز آنقدر رهاشده بهنظر میرسد که به خیالمان میآید اگر اهالی نباشند، ممکن است غارتگرانی که روزی برای دزدیدن اشیای قیمتی و سنگِقبرهای تاریخی، پایشان به اینجا باز شد، دوباره نیمهشبی در لباس خرابکار بیایند و اینبار با فروریختن بنا، حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ سال از تاریخمان را به یغما ببرند.
باید از این فضا برویم؛ چراکه هرچه بیشتر در هوایِ ایوانِ تخریبشده و سیاهشده نفس میکشیم، افکارِ پریشان بیشتری به سراغمان میآید. بهجرئت میتوان گفت که بخشی از این افکارِ پریشان، با ایجاد حریمی فیزیکی در اطرافِ «ایوان» کنترل خواهد شد؛ حریمی که به ساکنان و گردشگران (البته اگر اطلاعرسانی شود که مشهد به غیر از موزه نادری و آرامگاه فردوسی، مکان دیگری هم برای جذب گردشگران دارد. بگذریم که در مکانهای یادشده هم کار درخوری برای جذب گردشگران انجام نمیشود) گوشزد کند که از فاصلهای مشخص به بنا نزدیک نشوند؛ نه اینکه مثل حالا هر کُنجش، خلوتگاهی برای معتادان و جولان بازیِ «بالابلندی» نوجوانان باشد و در محترمانهترین حالت، دیوارهایی که سنگقبرهای متعلق به دو سیدِ جلیلالقدر به نامهای سیدجعفر و سیدجواد از یاران امامرضا (ع) را محصور کردهاند، جایی باشد برای آویختن لباسِ تیلهبازانِ قهار.
ما بارها با همین دلنگرانیها به اینجا آمده و با همین دلشورهها از اینجا رفتهایم. بهقول شاعر پرآوازه مشهدی، مهدی اخوانثالث:
سالها زین پیشتر، من نیز
خواستم کاین پوستین را نو کنم بنیاد
با هزاران آستینچرکینِ دیگر برکِشیدم از جگر فریاد
«این مباد! آن باد!»
بهگزارش شهرآرامحله، بیستمین برنامه مشهدگردی گروه چهارباغ، در محلات رباط و ایوان گذشت تا اعضای این گروه از نزدیکترین رباط به پایتخت معنوی ایران اسلامی و دومین مصلای این شهر بازدید کنند.
نخستین توقفمان در محله ایوان است تا از مصلای طرق که کهنترین نمونه برجایمانده از این بنا در شهر مشهد است، بازدید کنیم. در این بازدید نیمروزه رضا سلیماننوری، کارشناس ارشد ایران شناسی و خراسانپژوه، راهنمایمان است تا به تشریح تاریخچه این آثار ملی ثبتشده بپردازد.
بهگفته این خراسانپژوه، بنای تاریخی ایوان از نظر معماری، الگویی برای بنیان نهادن مصلای پایینخیابان بوده و در سال ۸۳۷قمری با ترکیب یک ایوان بلند مرکزی و دو ایوانچه در طرفین و اتاقهای گوشوار ساخته شده است.
ایوان یا مصلای طرق در ۲۰بهمن۱۳۱۸ به شماره ثبت۳۳۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
در انتهای ایوان نیز فضای چهارضلعی گنبدداری وجود دارد که بر دیوار انتهایی آن، محرابی دیده میشود. از تزیینات این بنای تاریخی ارزشمند، میتوان به کتیبه زیبای خط ثلث در ازاره فوقانی ایوان، قابها و کاربندیهای گچی اشاره کرد.
سلیماننوری درباره کاربری این بنا میگوید: برپایی نماز در اعیاد متبرکه ازجمله کاربریهای این بنای عهد تیموری بوده است. مصلی از آجر ساخته شده و گویا در گذشته، این بنا علاوهبر کاربری مذهبی بهعنوان یک سازه معماری زیبا مطرح بوده است.
با توجه به شواهد باستانشناسی که بهدنبال پیگردیهایی در مجاورت این بنا مشاهده شده، تقریبا مشخص شده است که مصلای طرق برروی خرابههای بنای آجری دیگری استقرار دارد که ماهیت سازههای آن معماری، مشخص نیست.
این کارشناس ایرانشناسی ادامه میدهد: ایوان یا مصلای طرق در ۲۰بهمن۱۳۱۸ به شماره ثبت۳۳۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، با این وجود آنگونه که باید، از آن مراقبت نمیشود و به همین دلیل مدتها جولانگاه افراد معتاد و بیکار بوده است که خسارات فراوانی به بنا وارد آوردهاند.
او همچنین به روایتهای محلی مرتبط با بنا اشاره و بیان میکند: بر اساس آنچه اهالی طرق میگویند، این بنا بارها هدف دَستبُرد قرار گرفته است؛ ازجمله روسها در زمان قبل از بمباران مسجد گوهرشاد و حمله به حرم مطهر، با حفاری در زیر پایه بنا، اشیایی از آن را سرقت کردهاند.
این خراسانپژوه همچنین به برخی آثار موجود در مجموعه اشاره میکند که نشاندهنده وجود آرامگاههایی در آن محدوده است؛ «بر اساس روایتهای محلی، دو سید جلیلالقدر به نامهای سیدجعفر و سیدجواد که فرزندان سیدموذونی از یاران امامرضا (ع) هستند، در این مکان دفن شدهاند.
همچنین اسناد تاریخی، بازگوکننده آن است که درویش یحیی و درویش شمسالدیننامی که هر دو دارای کرامات بودهاند، زیر ایوان که حالت بقعه دارد، دفن شده بودند.»
او ادامه میدهد: این دو تَن، براساس اسناد، فرزندان عارف بزرگ عهد سلجوقی، شیخ جعد جاسبی از اهالی دلیجان اصفهان هستند که سالهای سال در این محدوده به زائران حرم مطهر امامهشتم (ع) خدمت کردهاند و تا حدود ٥٠سال پیش هم آسیابی منصوب به درویش یحیی در نزدیک بقعه وجود داشته است.
سلیماننوری با اشاره به اینکه بر اساس مدارک موجود، عارف بزرگ، شیخنخودکی، بارها برای زیارت قبر این دو تَن به طرق آمده است، عنوان میکند: قدیمیهای محله که خود شاهد وجود سنگقبر این دو درویش در بقعه و همچنین سنگ قبرهای دیگری در اطراف ایوان بودهاند، میگویند سنگقبر این افراد در یکی از مراکز دینی موجود در طرق نگهداری میشود.
بازدید از کاروانسَرای رباط، دومین بخشِ بیستمین برنامه مشهدگردی چهارباغیهاست تا ضمن دیدن کاروانسَرایی بهجایمانده از دوره صفوی، با حوضانبار و حمام صفوی موجود در این مجموعه آشنا شویم.
راهنمای گروه چهارباغ با بیان اینکه رباط طرق آخرین منزلگاه تا رسیدن به مشهد بوده است، میگوید: طرق در سال ۱۲۹۸ هجریقمری دارای دو کاروانسَرا بوده که هر دو مربوط به دوره صفوی بوده است.
یکی از این کاروانسراها که به شاهعباس صفوی منسوب و درحال تخریب بوده است، بهدستور ناصرالدینشاه قاجار و بهوسیله اسکندربیگ فراشباشی، خراب و از مصالح آن، کاروانسرای تابستانی ساخته میشود.
درحالحاضر بهدلیل تخریب و محو کامل آثار کاروانسرای شاهعباس، از آن هیچ اطلاعی در دست نیست، اما کاروانسرای دیگر را که به شاهسلیمان صفوی نسبت دادهاند و درحقیقت الحاقی به کاروانسرای شاهعباس بوده و کتیبه بنای الحاقی، ساخت آن را به تاریخ ۱۰۸۰قمری نسبت میدهد، سالم باقی مانده است.
این کاروانسرا که در سال۱۳۶۳ ثبت ملی شد، به ابعاد حدود ۶/۳۳ متر طول و ۵/۲۸ متر عرض بهصورت مربعی ساخته شده است و در ضلع شمال، جنوب و شرق آن ردیفی از غرفههایی قرار دارد که جلوی آنها باز و برای اسکان مسافران در تابستان، کاربرد داشته است.
در ضلع غربی کاروانسَرای تابستانی، حوضانباری از دوره صفوی بهجای مانده است که از ردیف اتاقهایی که در اطراف آن وجود داشته، درحالحاضر بیشتر آنها تخریب شده است.
سلیماننوری درباره این مکان بیان میکند: حوضانبار در بیرون کاروانسرای شاهسلیمان قرار داشته و هماکنون ورودی آن در داخل کاروانسرای قاجاریه است و گنبد آن در خارج دیوار قرار گرفته است. همچنین سَردَر ورودی حوض انبار دارای تزیینات گچی رسمیبندی است که قسمتی از آن فروریخته است.
سال ۱۳۸۳، در جریان فعالیت باستانشناسی انجامشده در اطراف کاروانسَرای رباط، بقایای حمامی تاریخی کشف شد.
این خراسانپژوه درباره حمامی که در اواخر دوره صفوی و براساس روشهای معماری سنتی و بومی خراسان ساخته شده است، توضیح میدهد: ازجمله فضاهای شناساییشده این حمام، میتوان به هشتی اول یا سَربینه، هشتی دوم یا گرمخانه و دو مخزن آب گرم اشاره کرد.
در سَربینه حمام یک حوضچه هشتضلعی متناسب با فضای هشتضلعی سَربینه ساخته شده و آب از طریق لولههای سفالی از پاشویه به داخل حوضچه یادشده جریان داشته است. گرمخانه حمام نیز شامل یک فضای مستطیلی است که در طرفین فضای ستوندار میان آن، دو خزینه آب، ساخته شده است.
سلیماننوری با اشاره به ثبت رباط و ملحقات آن در فهرست آثار ملی میگوید: کشف این حمام در مجاورت رباط نشان میدهد که زائران حرم امامرضا (ع)، قبل از ورود به شهر مشهد، استحمام و غسل زیارت میکردهاند و بعد به پابوسی حضرت رضا (ع) میرفتهاند.
اردیبهشت ۱۳۹۲ با دستور رئیس سازمان میراثفرهنگی کشور، کاروانسرای رباط، تبدیل به موزه شد.
در آن زمان، معاون پیشین میراثفرهنگیِ رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایع دســتیوگردشــگری خراسان رضوی با بیان اینکه برای مکانیابی موزه زائر، مطالعات کارشناسی زیادی انجام شده است، گفت «رباط» به این دلیل مناسب است که کاربری اصلی این ساختمان در گذشته کاروانسرا بوده است و با طرحی که برای این ساختمان در نظر گرفته شده، هماهنگی دارد.
اما برخلاف افتتاح پرطمطراق آن روز و صحبتهای آقای معاون، در ابتدا، بعد از رفتن رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستیوگردشگری کشور، این مکان تعطیل شد و در این روزها هم فقط نامی از موزه زائر بر بخشی از آن گذاشته و تعدادی عکس در آن نصب شده است و هیچ برنامه مشخصی برای این موزه درنظر گرفته نشده و تبلیغاتی درباره وجود آن انجام نشده است.
پس از بازدید از مصلای تاریخی، اعضای گروه چهارباغ اقدام به جمعآوری زبالههای موجود در اطراف این بنای حدودا هفتصدساله کردند و در پایان با گرفتن عکسی یادگاری، حضورشان را در ایوان، ثبت نمودند.
* این گزارش سه شنبه، ۲۸ اردیبهشت ۹۵ در شماره ۱۹۳ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.