
هجدهمین قرار چهارباغیها در کارخانه نخریسی و نساجی و برق خسروی- نخستین و بزرگترین کارخانه در خراسان و شرق کشور- گذشت؛ کارخانهای که بعد از تاسیس، حدود هزار کارگر را جذب کرد و در اقتصاد شهر مشهد اثر مطلوبی گذاشت و منشأ شکلگیری محله کوی کارگران در منطقه ۷ شد.
درهای کارخانه که به رویمان گشوده میشود، به حدود یک قرن پیش برمیگردیم؛ به تیرماه ۱۳۱۰. در آن زمان نامهای از وزارت دربار به نیابت تولیت، محمدولیخان اسدی میرسد که: «حسبالامر باید کارخانه نخریسی و پارچهبافی در مشهد دایر شود.»
این میشود که مبلغ ۵۰ هزار تومان از طرف رضاشاه و از محل حقالتولیه و ۵۰ هزار تومان هم از جانب آستانه مقدسه به این امر اختصاص داده میشود. بانک ملی و موسسات آلمانی نیز در حدود ۱۰۰ هزار تومان برای تاسیس کارخانه پرداخت میکنند، اما ۱۰۰ هزارتومان دیگر باید بر مبلغ ۲۰۰ هزارتومان سرمایه شرکت نخریسی اضافه شود تا کارخانه دایر شود که بانک ملی مامور انجام این کار است.
سرانجام در سال ۱۳۱۳ کارخانه، تاسیس میشود و بوق آن به صدا درمیآید. بوقِ کارخانه، هم خیلی طولانی بود هم قوی. صدای کشدارش که از دیگ بخار درمیآمد، یک شهر را اجیر میکرد. بعد از این صدا نهتنها کارگران که همه شهر بیدار میشدند تا خودشان را به محل کار برسانند.
مفهوم این صدا را همه مردم آن زمان که ساعت در خانه نداشتند، میدانستند؛ ساعت ۶:۳۰ و این یعنی اینکه اگر کارگران میخواهند پشت در کارخانه نمانند، باید عجله کنند.
اکنون ۶۶ هزار مترمربع، کل مساحت یکی از نخستین مراکز صنعتی و پیشرفته مشهد، ما را دربرگرفته است تا چشمی به ارتفاع میل کارخانه، بوق تاریخی آن و نمای کاملا صنعتی سالنها و انبارهایی که روزی پر از صدای رفتوآمد کارگران نخریسی بوده، بیندازیم و به روزگاری سفر کنیم که در آن زمان برای کمک به ایجاد توازن در واردات و صادرات مملکتی و توسعه صنایع داخلی میهنی، این کارخانه تاسیس شد.
دراین بازدید، علی ابراهیمی، مسئول روابطعمومی و سرپرست سیستمهای اطلاعاتی شرکت نخریسی و نساجی خسروی خراسان، بخشهای مختلف را تشریح میکند.
او میگوید: «شرکت سهامی نخریسی و نساجی و برق خسروی خراسان» که جزو اولین موسسات تمدنی جدید خراسان است، بهعنوان یکی از کارخانجات قدیمی آستان قدس رضوی تاکنون محل توجه مطبوعات داخلی و مهندسان کشورهای خارجی بوده است.
وقتی دراین کارخانه قدم میزنیم، گروههای انسانی مختلفی در ذهنمان تداعی میشود؛ اولین کارگران کارخانه نخریسی، نمایندگان کارگری کارخانه، اعضا و نمایندگان سندیکاهای کارگری، ورزشکاران، فعالان انقلاب اسلامی، بسیج و اعضای آن، کارشناسان، مدیران عامل و اعضای هیئتمدیره، فعالان انجمن اسلامی، اعضای شورای اسلامی کارگران، آزادگان، جانبازان و رزمندگان و کارکنان اداری کارخانه در زمانهای مختلف که هرکدامشان میتوانند تاریخ زندهای از خطرات و خاطرات این کارخانه باشند.
مفهوم بوق کارخانه را همه مردم آن زمان که ساعت نداشتند، میدانستند؛ ساعت۶:۳۰ و این یعنی کارگران باید عجله کنند
قبل از ورود به کارخانه، نمای بیرونی و درهای آن توجه همه را به خود جلب میکند. علی ابراهیمی برایمان توضیح میدهد که:، چون در اوایل دهه ۱۰، هنوز جوش الکتریک اختراع نشده بود، قسمتهای مختلف درهای بزرگ کارخانه با میخ و پَرچ ساخته شده و در ساخت آن هیچ جوشی بهکار نرفته است.
با این وجود هر لَت از درهای کارخانه، یکونیم تُن وزن دارد که از بالا به صورت چنگک روی کاسههایی که در داخل دیوارهای کناری تعبیه شده، ایستاده بودند. دیوارها از خشت خام ساخته شده و داخلش، فنرهای قوسیشکلی تعبیه شده است که وزن دَرها را تحمل کند.
البته درهای کارخانه نخریسی، سه سال پیش زیر نظر سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مرمت شد و در آن زمان هر لَت از درها را روی شمعهایی که پایین در و در داخل زمین تعبیه شده است، سوار کردند تا با توجه به رفتوآمد خودروهای سنگین به کارخانه، آسیبی به بنا نرسد.
ابراهیمی اضافه میکند: تابلوی فعلی کارخانه نخریسی، جزو بنای تاریخی آن نیست و این تابلو را سال ۱۳۹۳ از روی طرح کنگرههای دیوار و نماد میلهها ساختهایم که به معماری روسی میخورد.
آنطور که مسئول روابطعمومی کارخانه توضیح میدهد، اینجا دوبار مرمت شده؛ یکبار دَر کارخانه در سال ۱۳۹۲ و یکبار هم بخشهایی از ساختمانهای آن که بهصورت مرمت روکش و در سال ۱۳۶۷ بوده است.
ساختمان روبهروی دَر اصلی، جایی است که همه لوازم قدیمی و مهم کارخانه را میشود در آنجا دید. ابتدا آخرین پروندهها و نسخههای مکتوب کارخانه که تا سقف بایگانی شده است، اما برای دیدن بسیاری از اشیای مهم و دیدنی بازمانده از کارخانه باید از پلههای ساختمان بالا برویم.
در اتاق بالا، تابلویی بهچشم میخورد که نام همه مدیران عامل کارخانه در آن نوشته شده است. به استناد این تابلو، مهندس عزت وهابزاده نخستین و مهندس جلیل ارغند، شانزدهمین مدیرعامل اینجا بودهاند؛ البته مهندس خسروشاهی و مهندس ایوبی نیز بهترتیب هفدهمین و آخرین مدیران عامل شرکت هستند که نامهایشان در تابلو قید نشده است.
ابراهیمی میگوید: در میان مدیران عامل شرکت نساجی خسروی، بیشترین دوره مدیریت، مربوط به مهندس ارغند و کمترین دوره آن مربوط به مهندس منوچهر امیری بوده است.
او درباره یازدهمین مدیرعامل شرکت یعنی محمود فرخ بیان میکند: او شاعر و همدوره ملکالشعرای بهار و کسی بوده که در دوره مدیریتش، بیشترین تغییرات مطلوب در کارخانه ایجاد شده است. آثار مکتوبی از آن زمان در اسناد کارخانه موجود است که مهندس فرخ، اعیاد و مناسبتها را با شعر، تبریک میگفتند.
بعد از آشنایی با مدیران عامل کارخانه نخریسی و نساجی و برق خسروی خراسان، نوبت به دیدن اشیایی میرسد که بهمنظور نگهداری و مراقبت از آنها، از بخشهای مختلف کارخانه به این ساختمان منتقل شدهاند.
گاوصندوقهای قدیمی حسابداری، قفل دَر ورودی اصلی ساختمان، بوق نگهبانان شبگرد، پلاک دیگ بخار کارخانه که مربوط به سال ۱۹۲۲ است، لوستر اتاق مدیرعامل سابق و کلی اشیا و عکسهای قدیمی که همه در اینجا نگهداری میشود.
ابراهیمی درباره برخی از این لوازم که مربوط به سال ۱۳۱۳ به بعد و گذشتههای ماست، میگوید: این گاوصندوقها بسیار سنگین و قدیمی هستند که یکی از آنها انگلیسی و مربوط به سال ۱۹۳۵ است.
ابراهیمی میگوید: کل مساحت کارخانه نخریسی مشهد، ۶۶ هزار مترمربع است که ۲۵ هزار مترمربع زیربنا دارد؛ البته در سالهای گذشته بخشهایی هم به آن افزوده شده است.
به قسمتی از کارخانه میرسیم که بهگفته این کارشناس، پمپ بنزین مجموعه بوده. در این قسمت، مخزنی بسیار بزرگ وجود دارد که تا سال ۱۳۵۰ گازوئیل کارخانه را تامین میکرده است و هنوز ۳۰ هزار لیتر گازوئیل درون آن موجود است. از گازوئیل این مخزن برای سوخت ژنراتور و اتوبوسهای مجموعه که کارکنان را جابهجا میکردند، استفاده میشده است.
این مخزن بزرگ، با پیچ و مهره و بدون استفاده از جوش الکتریک شکل گرفته است.
سقف ساختمانی که این مخزن در آن قرار گرفته است، کاملا سالم و بدون نمزدگی است. آنطور که ابراهیمی تعریف میکند، حتی در زلزله شدید مشهد که گلدستههای حرم امامرضا (ع) آسیب دید، این مخزن آسیب ندیده است.
تقریبا نیمی از بخشهای کارخانه نخریسی را که نماهایی کاملا صنعتی دارد، پشت سر میگذاریم و به جایی میرسیم که متعلق به شرکت برق خسروی مشهد است؛ جایی که هم برق موردنیاز کارخانه و هم برق شهر را تامین میکرده است.
این ساختمان به انضمام ژنراتور اصلی و چند ژنراتور کوچک و توربین، شرکت برق را تشکیل میدهد. روبهروی ساختمان، استخری به عمق هفت متر وجود دارد که داخل آن سکوهایی بوده که لولههایی برای سیستم تبرید بهصورت مشبک روی آنها قرار میگرفته است. کنار استخر، حوضچهای قرار گرفته که سیستم تقطیر را در برمیگیرد؛ جایی که آب مقطر کارخانه را تامین میکرده است.
در مسافتی دورتر از استخر و حوضچه هم چاهی به عمق ۸۵ متر وجود دارد که تا پایین، دیوارچینی شده است. این چاه جایی قرار گرفته که با توجه به عمق کم آن میتوان آب زیادی از آن استخراج کرد و همیشه بالغ بر چهار اینچ آب دارد.
در این قسمت از کارخانه بازسازیای صورت نگرفته، فقط یکبار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، چاه و استخر لایروبی و روکش شده است.
علی ابراهیمی از ما میخواهد نگاهی عمیقتر به دوروبرمان بیندازیم و کارتون «پرین» و نماهایی را که آن کارتون خاطرهانگیز از کارخانه پنبه نشان میداد، به خاطر بیاوریم.
او میگوید: اگر میخواهید گذشته اینجا را در ذهنتان تصور کنید، به آن کارتون فکر کنید. همهچیز عین همان بوده است؛ کاملا صنعتی. روی زمین ریلهایی تعبیه شده بود که گاریهای دستی حامل پنبه را از آن عبور میدادند تا به سالن اصلی برسد. نخستین خط تولید هم، خط تولید پلات در سال ۱۹۳۵ بوده است.
شرکت برق خسروی که زیر نظر کارخانه نخریسی بوده، در زمره اولین تامینکنندگان برق قسمتی از شهر مشهد بوده است.
خانم شمسالملوک، نوه فتحعلیشاه، کسی بوده که اولین توربین برق را به مشهد و بست پایینخیابان اهدا میکند
ابراهیمی درباره نخستین توربین مشهد میگوید: خانم شمسالملوک، نوه فتحعلیشاه، کسی بوده که اولین توربین برق را به مشهد و بست پایینخیابان اهدا میکند. بعد از آن ژنراتورهای مختلف در سطح شهر گذاشته میشود و متولی آن زمان مشهد، تصمیم به تجمیع آنها میگیرد.
آن موقع میگویند صاحب ژنراتوری که بیشترین برق را تولید میکرده، متولی ژنراتورهای برق شهر شود. به این ترتیب در سال ۱۳۱۸ این مسئولیت را به آستان قدس میدهند و بعد از آن هم آستان قدس حدود ۴۰ درصد سهام نخریسی را افزایش میدهد که با نارضایتیهایی همراه میشود.
شرکت برق مشهد با مدیرعاملی محمود فرخ تاسیس میشود ولی هم دوره شرکت نخریسی و نساجی و برق خسروی خراسان بوده است که اسناد آن هم موجود است. در این شرکت، تمام سِتها از ساعت رومیزی تا ساعت دیواری و تجهیزات و تابلوها مربوط به شرکت aeg آلمان است. ساختمان برق خسروی، شناسنامهدار است و شناسنامه آن در آلمان.
شرکت aeg آلمان در مکاتباتی که با شرکت برق خسروی داشته است، اظهار تمایل کرده که تجهیزات اینجا را به موزه قدیمی مربوط به این شرکت که در شهر برمه آلمان است، منتقل کند ولی مدیر مجموعه قصد دارد طبق کمیسیون ماده ۵ آن را حفظ کند.
ابراهیمی میافزاید: این کارخانه علاوه بر فروش برق، فروش ارز نیز داشته و در آن زمان بهصورت هلدینگ اداره میشده است.
با اینکه قسمت کمی از کارخانه نخریسی مشهد در روند احداث خط یک قطارشهری تخریب شده، این اقدام شهری در از بین بردن بخشهایی از کارخانه و حتی قنات میراب بیتاثیر نبوده است. ورودی قنات میراب در نزدیکی ایستگاه هفدهشهریور مشرف به قطارشهری است و به همین دلیل حدود یک سال بعد از احداث قطارشهری، این ایستگاه دچار آبگرفتگی شد.
بنایی که بهعنوان ساختمان کارخانه مطرح است و سند کارخانه محسوب میشود، بهعلاوه زمین صنایع فلزی (بهدلیل اینکه تاسیسات تراش و ماشینهای ابزار و تعمیرگاهها و تاسیسات برق کارخانه در اینجا بوده است، به آن صنایع فلزی میگفتند) قبل از انقلاب، شیرخوارگاه و قبل از آن هم مهمانسرای کارخانه نخریسی بوده است. داخل این مجموعه، نیمطبقهای به سمت پایین با پنجرهای نورگیر دارد.
از داخل زیرزمین یکسو به آنطرف خیابان میخورد که این راه به دلایل امنیتی ایجاد شده است. در گذشته رجال سیاسی نیز به کارخانجات، رفتوآمد میکردند و کارخانهدارها هم جزو افراد سیاسی کشور محسوب میشدند. این راهِ فرار مخفی برای آنها بوده است تا در مواقع اغتشاش، از طریق آن رفتوآمد کنند.
بعد از آنکه ساختمان، شیرخوارگاه مجموعه شد، کارگران فرزندانشان را به آنجا میآوردند و سیستم کارخانه طوری طراحی شده بود که کارگران در زمان کار هیچ نگرانی نداشته باشند، حتی میوه و نان کارگران هم از باغها و نانوایی مجموعه تامین میشده است.
همچنین این کارخانه در چهار دوره، به کارگرانش زمینهای ۲۵۰ و ۱۵۰ مترمربعی واگذار کرده است که عامل پیدایش محله کوی کارگران و شهرک انقلاب شده است. مرحله نخست واگذاری زمینها در دوره مدیریت مهندس کفایی و مرحله دوم در دوره مدیریت مهندس فرخ بوده که قطعات ۲۵۰ متری به کارگران واگذار شده است.
سرانجام کارخانه نخریسی مشهد در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۸۵ رسما تعطیل و خط تولید آن به کارخانه نیشابور منتقل شد که در شهریور ۱۳۸۳ افتتاح شده بود.
* این گزارش سه شنبه، ۱۷ فروردین ۹۵ در شماره ۱۸۷ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.