هدفش را تحقیق، شناخت و ثبت فرهنگ و خردهفرهنگها، گویشها، آداب و رسوم و... عنوان میکند. دیدار با چهرههای شاخص فرهنگی و قدیمیهای هرمنطقه از قسمتهای اصلی سفرهای اوست. تمام وقایع و اتفاقات سفرش را ثبت میکند. بخش مهمی از سفرهایش را در دو دفتری که همواره به همراه دارد، مکتوب کرده است.
سفر سرشار از درس و تجربه است؛ برکتی که در سفر است در چیزی تجربه نکردهام. باید سفر کرد تا این لذت را دید و تجربه کرد. سفرهای امروز ما فقط با ماشین است؛ سفرهایی بدون بهرهبردن از طبیعت و انرژیهای آن.
اگر عازم شمال هستیم در طول سفر به مقصد توجه داریم و فقط درصورتیکه مجبور باشیم برای بنزینزدن، نیاز به سرویس بهداشتی، خستگی و... توقف میکنیم، غافل از اینکه سفر احتیاج به برنامهریزی دارد. اگر هم مقصد چیزی برای شما داشته باشد، زیباییهای مسیر را از دست دادهاید.
با یک برنامهریزی درست شما میتوانید از زیباییهای مسیر و آشنایی با فرهنگها، گویشها و... لذت ببرید. سفر احتیاج به انگیزه دیدن و لذتبردن دارد. کسی که لذت دیدن زیباییهای طبیعت را درک کرده باشد، این لذت را با چیز دیگری عوض نخواهد کرد.
همهچیز از سال ۱۳۸۳ شروع میشود. وقتیکه یک کمردرد قدیمی، تاب و توان مسافر ما را از بین میبرد. شنیدن اینکه او دیسک کمر دارد، کافی است تا تمام تلاش خود را برای بهدستآوردن توان ازدسترفتهاش بهکار بندد. برای بهبود کمردردش از سفرهای کوچک شروع میکند، اما لذت این سفرها او را اسیر و دلکندن از کوه و جنگل را برایش مشکل میکند.
حدود ۹ سال از آن روز میگذرد و حالا اتفاقات سفرها او را اسیر خودش کرده است. میگوید: گاهی در سفرها با مسائل و موضوعاتی مواجه میشوید که نه علم آنها را قبول میکند و نه عقل، اما اینها واقعیت هستند و این موضوعی است که جذابیت را در سفرها افزایش میدهد.
سفر را فقط با پای پیاده و بدون همسفر قبول دارد. دراینباره میگوید: نوع سفرهای من بهشکلی است که کمتر همسفری با من همراه است و همیشه تنها سفر میکنم. روی این موضوع تعصبی ندارم، اما تجربه این چندسال سفر به خودم ثابت کرده است که تنهاسفرکردن برایم جذابیتهای بیشتری دارد.
البته او به علاقهمندان به طبیعتگردی توصیه میکند که ضمن شناخت ویژگیهای محل سفرشان، به تجهیزات و آمادگی و وجود همسفرشان دقت کنند تا دچار مشکل نشوند. این علاقهمند به طبیعت در محله رضوی میگوید: سفرنامهنویس باید تنها سفر کند تا بتواند بهخوبی حوادث و وقایع سفرش را ثبت کند.
این چهره موفق محله رضاشهر در خیابان شهیدرضوی منطقه ما، سفر و طبیعتگردی را باعث طراوت و شادابی جسم میداند و عنوان میکند: روح سالم در جسم سالم است. شما تا بدنی سالم نداشته باشید بدون شک به روحی سالم و آسوده نیز دست نخواهید یافت.
این سفرنامهنویس محله ما درخصوص وسایل موردنیاز سفرهایش میافزاید: لباس مناسب مکانی که به آنجا سفر میکنید، تهیه کنید. حتما کولهپشتی با تجهیزات اولیه و مقداری آب و مواد خوراکی مقوی مانند خرما و کشمش با خود همراه داشته باشید. همواره سعی کنید که در مسیرتان به شناخت نسبی دست پیدا کنید و بهدنبال لذتبردن از محیط باشید تا تمامشدن سفرتان.
او به این موضوع معتقد است که باید سفر را با نوشتن یا عکس ثبت و ضبط کنیم و البته یادآوری میکند: از نوشتن یادگاری روی درختان یا ریختن زباله در طبیعت بپرهیزید.
این ساکن محله رضوی کوچکترین سفرهایش را هم در دفتر ثبت میکند و اطلاعات خوب و جامعی از مناطق مختلف ایران دارد. سفرنامه زیر به منطقه «سرایان» او نمونهای از سفرنامههای ثبتشده در دفترهایش است.
جمشیدی کوچکترین سفرهایش را هم در دفتر ثبت میکند و اطلاعات خوب و جامعی از مناطق مختلف ایران دارد
فرصتی دست داد تا از شهر سرایان در استان خراسان جنوبی دیداری داشته باشم. در اولین روز آذرماه راهی سپیدکوه و سیاهکوه در جنوبیترین بخش خراسان رضوی یعنی بخش کاخک شدم و پساز طی مسافتی به کوههای سربهفلککشیده اساطیری شاهنامه فردوسی رسیدم.
چندینبار این مسیر را رفته بودم و سیاهکوه را دیده بودم ولی سپیدکوه را نتوانستم از نزدیک ببینم تا اینکه راه صعود را پرسیدم و به پشت سیاهکوه رفته و سپیدکوه را که همچون دژی بلند استوار و پابرجا بود، مشاهده کردم.
به احترام شاهنامه و داستانهای اساطیری ایران، سر تعظیم فرود آوردم و پساز تحقیقاتی، راهم را ادامه دادم تا به روستاهای مصعبیکریمو، چرمه، آویز رسیدم.
شهرستان سرایان تا چندسال قبل جزو شهرستان فردوس بوده و اخیرا شهرستان مستقلی شده است. سرایان که شاید برگرفته از «سرابان» بوده است، مردمانی بسیار خونگرم و مهربانی دارد. دینشان اسلام و زبانشان فارسی است. روستا در حاشیه کویر واقع شده و مردمش از کشاورزی و دامداری امرار معاش میکنند. اخیرا کارخانههای صنعتی کوچکی هم در این شهرستان ساخته شدهاند.
سرایان از سه بخش مرکزی، ایسک و سهقلعه تشکیل شده و حدود ۳۵ هزارنفر جمعیت دارد. آب وهوایش در تابستان گرم و خشک و در زمستان سرد است.
روزهایی که من وارد سرایان شدم، مردم مشغول برداشت انار و زعفران بودند و کشاورزی شهرستان در سالهای اخیر به برکت حفر چاههای عمیق رشد خوبی داشته و اقتصاد مردم را دگرگون کرده است.
خودش فعالیت در موسسه را مهمترین برکت زندگیاش میداند و تمام تلاشش را برای بهتر و گستردهشدن فعالیتهای آن میکند. میگوید: تجربه سفرها و دیدن افراد مختلف با شرایط گوناگون، من را به موسسه کشاند طوریکه دیگر برای خودم نیستم. فعالیتهای انساندوستانهام در این موسسه، بهترین هدیه خداوند به من و خانودهام است.
مدیرعامل موسسه همیاران محک، هدف از شکلگیری این موسسه را اینگونه عنوان میکند: هدف من و دوستانم در این موسسه، محرومیتزدایی از روستاها و کمک به اقشار آسیبپذیر جامعه است و برای این هدف از همه توان و ظرفیتهایمان بهره گرفتهایم.
علی جمشیدی معتقد است: برای جلوگیری از آمدن روستاییان به شهرها باید روستاها را آباد نگاه داشت. آبادی روستاها یعنی کمکردن مهاجرت روستاییان به شهرها و کاهش حاشیهنشینی در شهرها.
جمشیدی فعالیتهای این موسسه را در چند محور تقسیم میکند و درباره فعالیتهای موسسه برای روستاییان و روستاها میگوید: در راستای آبادانی روستاها به بهبود شرایط آب روستا، آنالیز خاک، مشاوره کشاورزی و کمک به برداشت محصول و ... میپردازیم.
در راستای خودکفایی و کمک به اقشار آسیبپذیر جامعه نیز آموزش قالیبافی، تابلوفرش و ... در محور فعالیتهایمان قرار دارد تا بهعنوان کمکهزینهای بتوانند مخارج زندگی خود را با آن تامین کنند.
برگزاری کلاسهای رایانه، مشاوره خانواده، دو انجمن ادبی در هفته، کلاسهایی که با مشارکت شهرداری برگزار میشود و... از دیگر فعالیتهای مرتبطبا این موسسه است. راهاندازی نانوایی سنتی در حیاط موسسه و پخت نان توسط بانوان نیازمند و فروش آن برای تامین مخارجشان از دیگر کارهای خوب و پسندیده این موسسه است.
سفر درکنار آمادگی جسمی و روحی و شناخت مسیر احتیاج به وسایل و تجهیزاتی دارد که شرایط سفر را بهتر میکنند. شما در کنار شناخت محیطی که به آن سفر میکنید، احتیاج به نقشه و قطبنما دارید.
کفش و لباس مناسب، کلاه لبهدار، چاقو، فندک، غذای مناسب، قمقمه، چراغ قوه و وسایل مقدماتی کمکهای اولیه، ازجمله ضروریترین وسایل در سفرهای نزدیک است. متناسببا مکانی که به آن سفر میکنید وسایل دیگری نیز به کار میآید که باید با آمادگی و تصور شرایط سفر برای آنها نیز برنامهریزی کنید.
جمشیدی کولهپشتی را از وسایل اصلی و مهم سفر عنوان میکند و میافزاید: کولهپشتی باتوجهبه اینکه پشت شما قرار میگیرد، باعث کندی و مانعاز حرکت شما نمیشود. ازسوی دیگر شما برای برداشتن وسایل سفر احتیاج به وسیلهای دارید که کولهپشتی بهترین وسیله برای آن است.
او کیسه انفرادی، دوربین، کتاب سفرنامه و خوراکیهای مغذی را از دیگر وسایل سفر خود عنوان میکند که همواره همراه او هستند.
علی جمشیدی، طبیعتگرد محله رضوی درباره سفر و زیباییهای آن میگوید: سفر به طبیعت با ساختارشکنی شرایط تکراری، سرشار از تصاویر بکر و زیباست. عجایب طبیعت، تو را به این فکر میاندازد که طبیعت خالقی دارد. زیباییهای طبیعت ناخودآگاه تو را به شناخت و معرفت خداوند میرساند و یکپارچه حضور میشوی.
او به بیان خاطره زیبایی میپردازد: عازم آبشار سفیدکوه بودم. پایین کوه دکهای بود که از آن نان خریدم و از فروشنده خواستم که نانها را در کولهپشتیام بگذارد. در طی مسیر بدون توقفکردن از کولهپشتی، تکهتکه نان میکندم و میخوردم.
دوساعت گذشت و نانها تمام شد. شرایط سختی بود و من در ادامه مسیر هیچ نانی نداشتم. خوشبختانه در راه با دو معلم کوهنورد آشنا شدم و ناهارم را که تن ماهی بود، با نان آنها خوردم. عصر که از کوه برگشتیم، دکه هنوز باز بود.
با ناراحتی به صاحب دکه گفتم «چرا نان کم گذاشته بودی؟»، اما او در جواب گفت که با پولی که به او دادهام ۱۳ نان در کوله من گذاشته است! کمی که فکر کردم، دیدم من مدت زیادی در طول مسیر نان میخوردم. اینکه باوجود خوردن ۱۳ نان احساس سیری نکرده بودم، به طبیعت و انرژی بیشماری که به ما هدیه داده است، برمیگردد.
طبیعت با زیباییهایش به شما انرژی میدهد؛ روح شما در طبیعت تازه و پر از نور خدا و جسمتان نیز سالم و شاداب میشود.
* این گزارش چهارشنبه، ۱۴ اسفند ۹۲ در شماره ۹۳ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.