مشهد از دیرباز گرفتار مشکل تأمین آب بوده است. مرور تاریخ این شهر، خبر از تکاپوهای بسیاری میدهد که برای حل این مشکل مهم و راهبردی صورت میگرفت. گزارشهای موجود در منابع مربوط به قرن چهارم و پنجم، مانند «تاریخ بیهقی»، دربرگیرنده اخباری است که از تلاش افرادی مانند «ابوالحسنعراقیدبیر»، «عبدالله بنفائقخاصه» و «بوبکر شهمرد» برای تأمین آب مشهد حکایت میکند؛ آن هم در زمانی که به تعبیر برخی جغرافیدانان قرون اولیه اسلامی، «شهرچهای» بیش نبود و افراد زیادی در آن سکونت نداشتند.
دراینبین، قناتهای جاری در مزارع و اراضی اطراف شهر در تأمین آب مشهد، نقشی مهم و راهبردی داشت. آب این قناتها با کمترین هزینه و در سریعترین زمان ممکن به شهر انتقال پیدا میکرد و ازاینرو، نخستین گزینه برای رفع بحران کمآبی بود.
در میان مزارعی که آب قنات آنها، ناجی تشنگان مشهدی میشد، نام مزرعه «سَرده» از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ هرچندکه در گذر تاریخ، این نام مهم و تأثیرگذار، تحتتأثیر نام مزارع بزرگ اطراف خودش، مانند «سعدآباد»، قرار گرفت و کمتر از آن سخنی به میان آمد.
مزرعه سرده، یکی از قدیمیترین موقوفات مسجد گوهرشاد است که تقریبا از سال۱۳۲۵ خورشیدی، به بخشی از مشهد تبدیل شد و بهعنوان تکهای از یک محله، در محدوده شهری قرار گرفت. پژوهشگران حوزه جغرافیای تاریخی مشهد، مزرعه سرده را قسمتی از اراضی آبکوه فرض کردهاند که امروزه میتوان بخشهایی از محدوده شرقی بولوار «شهید کلاهدوز» را در زمره زمینهای این مزرعه قدیمی دانست.
شاید همین فرضیه (مزرعه سرده قسمتی از اراضی آبکوه است) نسبت به سرده، باعث شد که کمتر نام آن در متون و اسناد قدیمی ثبت و ضبط شود و آنچه دربارهاش میدانیم، بیشتر حول قضیه تأمین آب مشهد دور بزند.
در این قسمت از سلسلهگزارشهای بررسی تاریخ محلات مشهد، قصد داریم به سراغ بررسی سرگذشت این مزرعه قدیمی برویم که امروزه تقریبا به فراموشی سپرده شده است. امیدواریم که از روایت امروز ما لذت ببرید.
درباره معنای سرده و چرایی اطلاق آن به این مزرعه قدیمی، نمیتوان با قاطعیت سخن گفت. در منابع لغوی مشهوری مانند «لغتنامه دهخدا»، سرده را به معنای «نوع»، «گونهای از خربزه»، «جام یا قدحِ می»، «ساقی» و «میوه پیشرس» آوردهاند. این واژه، واژهای بسیار قدیمی است که برخی آن را مأخوذ از کلمهای اوستایی میدانند؛ کلمهای که با معانی مورداشاره، در زبان فارسی میانه به واژه «سرتک» تبدیل شد.
بااینحال، سرده میتواند تغییریافته واژه دیگری باشد. در متن برخی از نسخههای کتاب «جغرافیای حافظ ابرو»، نگارشیافته توسط شهابالدین عبدالله خوافی (مشهور به حافظ ابرو)، در سال۸۲۳ قمری، واژه «سرده» بهصورت «سوده» ضبط شده است؛ هرچندکه به احتمال زیاد، این تغییر شکل، یک خطای نگارشی است، اما میتواند ظن مربوط به تغییرشکلیافته بودن واژه سرده را تقویت کند.
آب این قناتها در سریعترین زمان ممکن به شهر انتقال پیدا میکرد و ازاینرو، نخستین گزینه برای رفع بحران کمآبی بود
درهرحال آنچه فعلا میتوان درباره مفهوم واژه سرده دریافت، پیوستگی آن با فضای سبز، باغات و مزارع مصفا و خوشمنظری است که میوههایی متنوع دارد و نقشی عمده در تأمین محصولات باغی ایفا میکند؛ درعینحال، نمیتوان از تردید در این مفهوم نیز برحذر بود. نکته دیگری که باید در بررسی مفهوم واژه سرده مد نظر قرار دهیم، تکرار استفاده از آن در محدوده میانه جغرافیای خراسان قدیم است.
در اسناد موجود و نیز متون قرون اخیر، دستکم دو مورد از نامگذاری با واژه سرده در این گستره جغرافیایی دیده میشود؛ نخست مزرعه (یا روستایی) در دهستان تحتجلگه نیشابور و دیگری محلهای قدیمی در شهر تاریخی سبزوار. بههمیندلیل باید واژه سرده را در زمره واژگان پرکاربرد در خراسان قدیم بدانیم؛ عاملی که اسباب شهرت این کلمه را فراهم میکرد و باعث نامگذاری برخی مناطق با آن میشد.
نام مزرعه سرده در قدیمیترین متون تاریخی و جغرافیایی مربوط به شهر مشهد، دیده میشود. گفتیم که «حافظ ابرو» در کتاب جغرافیای خود به این نام اشاره میکند و آن را در ردیف مزارعی همچون «طرق»، «سمزقند»، «دهرود»، «شادکن»، «سلوک» و «چاهنو» و «سلامه» میآورد که در ابتدای قرن نُهُم هجریقمری، بهعنوان مزارع متعلق به شهر مشهد شناخته میشدند.
مزرعه سرده احتمالا از همین ایام و بعد از احداث مسجد گوهرشاد در شهر مشهد، به موقوفه این مسجد تاریخی و بزرگ تبدیل شد. در کتابچه «میانولایت» که سیاهه مربوط به مزارع و آبادیهای اطراف مشهد را در دوره ناصرالدینشاه قاجار در دسترس قرار میدهد، مزرعه سرده اینچنین توصیف شده است: «قدیمالنسق است. دوازده خانوار رعیت دارد. در نزدیکی شهر واقع است. زراعت این مزرعه از قنات مشروب میشود. هوایش معتدل است و نوکر دیوانی ندارد.»
بهاحتمال زیاد مزرعه سرده هم مانند دیگر مزارع اطراف مشهد دارای قلعهای برای سکونت کشاورزان فعال در مزرعه بوده است؛ هرچندکه بهدلیل نزدیک بودن مزرعه به مشهد، میتوان این فرض را محتمل دانست که بخشی از زارعان در داخل محدوده باروهای قدیم شهر سکونت داشتهاند و بهصورت روزانه، برای کار به مزرعه سرده میرفتهاند.
مزرعه سرده در محدوده اراضی قدیمی و حاصلخیزی قرار داشت که میان نوغان و سناباد قرار میگرفتند. شواهد نهچندان مستند تاریخی، مانند نوشتههای «ابودلف»، خبر از وجود باغات متعدد و پیوسته در این منطقه میدهد.
گزارش شیخ صدوق در «عیوناخبارالرضا (ع)» که شهادت امامهشتم (ع) را در محدوده «دارحُمیدبنقَحطبه» روایت میکند نیز بر وجود باغهای گسترده و مصفا صحه میگذارد و نشان میدهد که این محدوده جغرافیایی بهدلیل همین ویژگی، شهرتی بسزا در خراسان آن روز داشته است و بههمینعلت، چنانکه برخی مدعی هستند، «کنارنگطوس» که در عهد ساسانی حاکم منطقه بود، در محدوده همین باغات اقامت میکرده است.
با وجود فقدان اسناد تاریخی، میتوان تصور کرد که سرده، بهدلیل وجود باغات متعدد و البته قنات پُرآبش، یکی از مهمترین منابع آب و محصولات باغی برای مشهد محسوب میشده است.
دراینبین، قنات سرده و کاربرد گسترده آن، بیش از خود مزرعه در متون تاریخی و اسناد موجود خودنمایی میکند که نشان از اهمیت آن دارد. در سال۱۳۲۸ خورشیدی، مرحوم «حاجمحمدباقرخوییکلکتهچی»، از بازرگانان خوشنام و آذربایجانی، با صرف ۱۲۰هزار تومان و استفاده از لولهفلزی، آب قنات سرده را از مظهر این قنات بهحوض میانی مسجد گوهرشاد انتقال داد و مشکل کمآبی مسجد مذکور را مرتفع کرد.
این لولهکشی که ۳ هزارو۶۰۰ متر طول داشت. نخستین پروژه انتقال آب در شهر مشهد، با استفاده از لولههای فلزی و در چنین گسترهای بود و درعینحال نشان میداد که از محل مزرعه سرده تا مسجد گوهرشاد که در مرز نیمهشرقی شهر مشهد با نیمه غربی آن قرار گرفته بود، چه فاصلهای وجود داشته است. با تکیه بر همین ارزیابی، میتوان چنین اظهار کرد که دیوارهای باروی شهر مشهد از محل مزرعه سرده دیده میشده است.
بااینحال، تلاش برای استفاده بهینه از آب قنات این مزرعه، محدود به سده اخیر نیست و در اسناد موجود و در دسترس، میتوان ردونشانهای متعددی از آن یافت. مثلا در دوران نیابت تولیت «میرزاسعیدخان مؤتمنالملکانصاری» که در حدود سال ۱۲۹۰ قمری (۱۲۵۲ خورشیدی) این مسئولیت را عهدهدار بود، پروژه احیای قنات مزرعه سرده با نظارت شخصی به نام «ملاباقر» و توسط «آقامحمدحسین»، مقنیباشی آستانقدس، انجام گرفت و هزینه آن نیز از محل درآمد موقوفات مسجد گوهرشاد پرداخت شد (سند شماره ۲۰۳۸۷۵ در مجموعه اسناد آستانقدس رضوی)؛ یا در سال۱۳۲۴ قمری (۱۲۸۵ خورشیدی) و مصادف با سال پیروزی نهضت مشروطیت و دوران تولیت «حاجیمیرزامحمدکاظم طباطباییتبریزی»، پروژه عمرانی احیای قنات و مزرعه سرده با نظارت «نادرمیرزا» به انجام رسید (سند شماره۱۷۴۸۲در مجموعه اسناد آستان قدس رضوی).
بااینحال، خشکسالیهای مکرر، بهویژه در دهه۱۲۹۰ خورشیدی، باعث اُفت خروجی قنات و بهتبع آن، کاهش خروجی محصولات باغی و زراعی مزرعه شد و مسئولان امر را واداشت که در سال۱۳۰۸ خورشیدی، دست به تقویت و احیای مزرعه و قنات سرده با هدف ارتقای وضعیت منابع آبی و زراعی شهر مشهد بزنند.
در این سال، با پیشنهاد آقای «طاهری»، متولی وقت مسجد گوهرشاد، و با هدف احیای قنات سرده، راهآب جدیدی در اراضی زرگران، در غرب این مزرعه، احداث شد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت (سند شماره ۶۸۵۴۲ در مجموعه اسناد آستانقدسرضوی).
در سالهای بعد نیز تلاش برای برقرار ماندن جریان آب قنات سرده و آبادانی مزرعه آن، با نظارت متولی مسجد گوهرشاد ادامه یافت. در سال۱۳۱۷ خورشیدی هزینه مطالبات مقنیانی که قنات سرده را لایروبی کرده بودند، از محل درآمد موقوفات مسجد گوهرشاد پرداخت شد (سند شماره ۱۲۸۸۰۷ مجموعه مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
بااینحال، نزدیکی مزرعه سرده به باروهای قدیمی شهر مشهد، باعث شد که حیات آن خیلی زود و در پی توسعههای شهریِ پس از سال۱۳۱۰ خورشیدی، تهدید شود. طولی نکشید که در پروژههای عمرانی مربوط به گسترش مشهد به سوی غرب، اراضی سعدآباد و سرده بهعنوان یکی از فضاهای قابلاستفاده و مهم در تأمین زمینهای مورد نیاز در این پروژهها محل توجه واقع و بهاینترتیب، فضاهای مشجر و باصفای آن، بهتدریج در فضای شهری مشهد مستحیل شود؛ هرچندکه اگر کنجکاو و باریکبین باشید، میتوانید ردونشان سرده قدیم را در حدود اراضی فعلی آن، در قالب درختان کهنسال و چندصدسالهای که گاه در حاشیه گذرها به چشم میخورند، مشاهده کنید.
* این گزارش یکشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۶۷ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.