کار، عار نیست. این شعار، برای برخیها فقط شعار است و در حد حرف باقی میماند. اما سعید صالحی کلات از آن دسته آدمهایی است که لذت عرق جبین و خوردن نان حلال را به همه چیز ترجیح داده، برای گذراندن زندگیاش، لباس پاکبانی را انتخاب کرده و به این شعار جامه عمل پوشانده است. با اینکه سن و سال زیادی ندارد و در سال 1374 در منزلآباد مشهد به دنیا آمده است اما دنیایش با جوانهای امروزی فرق میکند. پای حرفهایش که بنشینی، در عین حالی که ورزش رزمی انجام میدهد، اما پر است از صمیمیت و سادگی. ریزنقش است، قدی بلند و بدنی تنومند دارد و ساده و بیتکلف صحبت میکند.
خودش تعریف میکند که عاشق کار و ورزش است و میگوید: در یک خانواده تقریبا متوسط اجتماعی و مذهبی با یک خواهر و 3 برادر دیگر متولد شدم. پدرم بنا و مادرم کارمند بازنشسته آستان قدس رضوی است. از همان دوران کودکی به ورزش علاقه شدیدی داشتم و کم و بیش هم در حوزههای بدنسازی، هوازی، دو و میدانی و ... ورزش میکردم؛ تا اینکه یکی از دوستانم پیشنهاد داد که :«بدن خوش فُرم و خوبی داری، بهتر است وارد یکی از رشتههای ورزشی رزمی شوی» حرف او تلنگری شد که با فضای ورزشی موجود در خانواده، در کلاسهای خصوصی ورزش رزمی ثبتنام کنم و همان شد نقطه عطف زندگیام! ورزشی که من انجام میدهم یک ورزش رزمی کامل و ترکیبی از تمام ورزشهای رزمی است و مبارزان در مقابل هم به صورت چهره به چهره و با جدیت بسیار قرار میگیرند و به مبارزه میپردازند. فنون ورزشهای بوکس، تکواندو، کیکبوکسینگ، مویتای، کیوکوشین، ووشو ، کونگفو، کشتی، جودو، جوجیتسو برزیلی، هاپکیدو همه در این ورزش استفاده میشوند.
مدتی در کلاسهای آموزشی خصوصی و عمومی شرکت کردم و در نهایت بعد از حدود 4 ماه برای حضور در مسابقات حرفهای آماده و عازم مسابقات ترکیه شدم. مسابقاتی سخت و نفسگیر بود به طوری که از ساعت 6:30 عصر تا 1:30 بامداد منتظر بودم تا نوبتم شود. در نتیجه توانستم در این مسابقات مدال طلا و حکم قهرمانی را از سازمان ultimax دریافت کنم. البته این قهرمانی، ثبت شرداگ هم شد؛ شرداگ مسابقات بزرگی است که همانند رکوردی است که ثبت جهانی میشود.
ناگفته نماند بیشتر اعضای خانوادهام در حوزههای مختلف ورزشی حضور دارند و با دریافت مربیگری و جذب شاگردهای متعدد، تدریس میکنند. خدا را شکر خانوادهای ورزشدوست دارم.
چیزی که در مسابقات رزمی حائز اهمیت است، وجود مبارز با اخلاق حرفهای است. یک مبارز خوب کسی است که خودش را با هر سبکی وفق میدهد و توانایی مبارزه در هر استایلی را دارد. در واقع با هر نوع تکنیکی که یاد میگیرد و تمرین میکند با استفاده از آن حریفش را از هر استایلی زمینگیر میکند. به نظر من اگر برای هر شغل و حرفهای هنجارها و اخلاقها و رفتاری تعریف شود به صراحت و با قاطعیت میتوان گفت پسندیدهترین و زیباترین منش و رفتار را میتوانید در ورزش بهویژه ورزش رزمی بیابید. هیچ منافاتی ما بین مهربانی و عطوفت و ورزشهای رزمی نیست، همانگونه که یک رزمیکار باید به استادان خود و شاگردان ارشدتر از خود و همچنین به محل تمرین خود احترام بگذارد باید بداند که این احترام را به اعضایی که از او جدیدتر و مبتدیتر هستند نیز بگذارد.
فخرفروشی و قدرتنمایی در ورزشهای رزمی هیچ جایی ندارد. اگر رزمیکاری به عناصر آلوده است به طور قطع مسیر را اشتباه میپیماید و فرجام خوبی در انتظار او نخواهد بود. البته من به دلیل مشغلههای کاری و تمرینات بسیاری که دارم، فرصتی برای تدریس و پذیرش ورزشکاران علاقهمند ندارم اما در میان اطرافیانم افراد مختلفی از من تقاضا میکنند که به آنها آموزش بدهم.
پس از اتمام دوره خدمت سربازی، از طریق یکی از دوستانم به شهرداری معرفی شدم و از سال 1395 در پُست زبالهگیری از ساعت 20 تا 4 بامداد مشغول به کار بودم و اکنون مدتی است که به عنوان سرکارگر از ساعت 3 صبح تا 11 ظهر فعالیت میکنم. از شغلم راضی هستم و خداراشاکرم که دستم در جیب خودم است و محتاج دیگران نیستم.
دوست دارم آنقدر کار کنم و تمریناتم را به طور مداوم انجام دهم که رتبههای گوناگونی به دست آورم و جوایز نقدی بگیرم تا بتوانم یک موتورسیکلت بخرم؛ زیرا بزرگترین خواستهام این است که یک روز موتورسیکلت داشته باشم.