کار نامگذاری و نصب تابلوهای جدید در خیابان سرشور تقریبا به سرانجام رسیده است و اکنون هر رهگذری که وارد این راسته شود، میتواند با کمک این تابلوها که بر سردر کوچههای اصلی و فرعی قرار گرفته است، مسیرش را پیدا کند.
شاید تصور کنید این اتفاق خیلی معمولی است و نیاز به نوشتن یک گزارش پروپیمان ندارد، اما اگر بگوییم اتفاقی که برای سرشور افتاده، منحصربهفرد بوده است، ماجرا کمی فرق میکند؛ اتفاقی که میتواند برای دیگر کوچههای قدیمی این شهر نیز تکرار شود.
تابلوهایی که بر سردر کوچهها و فرعیهای سرشور نشستهاند، تقریبا همان نامهایی هستند که در قدیم بر زبان اهالی قدیمی محله جاری بود، اما تعدادی از آنها تغییر کرده یا در گذر زمان از خاطرهها رفته بودند. اکنون بسیاری از اهالی محل خوشحال هستند که همان نامهایی بر روی تابلوها در بافت درختی و پیچیده راسته سرشور نشسته است که از زبان پدران و پدربزرگان خود شنیدهاند و آنها را میشناسند.
جالب است بدانید که طبق آمار اداره نامگذاری، در این طرح از تعداد ۴۸۰ تابلویی که در گذشته باید در محل وجود میداشت، خبری از ۱۲۰ تابلو نبود ولی اکنون همه کوچهها و فرعیها تابلو دارد. این فرایند حدود دو سال و چهار ماه طول کشید.
در این طرح، چهار نام شهید و یازده نام تاریخی در میان ۳۸ کوچه راسته سرشور حفظ میشود. به بهانه اتمام تابلوگذاری این محدوده، بهسراغ کارشناس اداره نامگذاری شهرداری مشهد و یکی از طراحان این پروژه رفتهایم تا برایمان از این اتفاق خوب بگوید.
روال نامگذاری یک خیابان یا معبر به این شکل است که درخواستی را یک نهاد یا فرد، برای شهرداری منطقه یا معاونت فرهنگی آن ارسال میکند. سپس نامهای به اداره نامگذاری که در چهارسوق کوهسنگی مستقر است، فرستاده میشود تا تحقیقات لازم برای آن نامگذاری انجام شود. این پرونده پس از بازدید محلی و تحقیقات لازم به کمیته نامگذاری برده میشود.
معمولا در این جلسه دو نفر از اعضای شورای شهر، یک نماینده از اداره ارشاد اسلامی، یک نماینده از بنیادشهید، یک جامعهشناس، یک استاد ادبیات و یک تاریخشناس و چند تن دیگر حضور دارند و درصورت تصویب توسط آنها، بقیه مراحل به اداره نامگذاری سپرده میشود.
رئیس اداره نامگذاری بهعنوان دبیر کمیته در این جلسه حضور دارد. بنا به ضرورت جلسه، اگر نیاز باشد فرد دیگری دعوت شود، رئیس کمیته در این مورد تصمیم میگیرد. وحید عباسیان، کارشناس اداره نامگذاری مشهد، نیز به همین شیوه و بهخاطر اجرای طرح تحقیقاتی برای سرشور موفق میشود برای سامان دادن به اسامی این راسته در جلسات کمیته حضور یابد و از نامهای پیشنهادی دفاع کند.
ماجرای نامگذاری راسته سرشور، اما کمی متفاوت با دیگر معابر مشهد است؛ زیرا هیچ درخواستی ازسوی هیچ فرد یا نهادی برای نامگذاری این معبر به شهرداری فرستاده نشده است تا در دستورکار قرار بگیرد. مردم و شورای اجتماعی محله، نامهها و درخواستهایی را پیش از این نوشته و تابلوگذاری برای معابر بینام این محله را درخواست کرده بودند.
ازسوی دیگر پرونده تحقیقاتی برای دیگر خیابانها و معابر، مختصر و انجام آن از نظر مدت زمانی، کوتاه است. درواقع روال کار این است که کارشناسان اداره نامگذاری به آن معبر میروند، تعداد فرعیهای آن را بررسی و همراه موقعیت محلی، آن را به کمیته گزارش میکنند. اما برای خیابان سرشور این ماجرا متفاوت رقم میخورد و به تشکیل یک پرونده پژوهشی- همراه با بررسی نقشههای قدیمی و جدید برای آن- تبدیل میشود.
هیچکدام از کارشناسان فکر نمیکردند زمانی که کار برای سرشور را شروع میکنند، به یک تحقیق جامع کتابخانهایاسنادی همراه با مصاحبههای شفاهی برسند، اما این اتفاق میافتد. دفتر تسهیلگری محله سرشور نیز در بخش پژوهش به این کارشناس کمک میکند تا نامهای قدیمی را احیا کند.
از نگاه این کارشناس، نامگذاری معابر به مدیریت آن فضا مربوط است و یک نام مناسب میتواند بسیاری از مسائل را در آنجا حل کند و ازسوی دیگر توجه به بعد هویتی آن نیز یک مسئله اجتماعی است. وقتی عباسیان و همکارانش به میان مردم محله میروند، متوجه میشوند بسیاری از آنها، حتی جوانترها، کوچههای محله را با همان نامهای قدیمیاش میشناسند و صدا میزنند. البته این اتفاق از زاویه دید مسافران خیلی خوشایند نبوده و آنها را دچار سردرگمی میکرده است؛ چون نبود تابلو بر سردر کوچهها، معضلی جدی برای این معبر بوده است.
وقتی مسافری بهدنبال مسافرخانهای در آن حوالی میگشته است، محلیها خیلی آسان با همان نامهای هویتی و شفاهی که همهشان میدانند کجای سرشور است، آدرس را به مسافر میدادهاند ولی زائر چگونه میتوانسته است آن نام و آدرس را بدون هیچ تابلویی پیدا کند؟
عباسیان تجربهاش در برخورد با یکی از هتلداران منطقه را نیز تعریف میکند. یکی از هتلداران به او میگوید این تابلوگذاری خیلی به او و زائران کمک کرده است. این هتلدار و دیگر ساکنان منطقه حالا میتوانند بهراحتی آدرس هتل یا منزلشان را به میهمانانشان بدهند و مطمئن باشند که آنها دیگر میان بافت پیچدرپیچ سرشور گم نمیشوند.
عباسیان مثالی هم میزند: «مثلا مردم به مسافر میگفتند برو کوچه ذوالفقار، کوچه اول، فرعی فلان و بنبست فلان تا به مسافرخانه برسی. یافتن این آدرس بدون تابلو خیلی سخت است. اکنون خیلی راحت میتوانند چنین آدرس بدهند: کوچه ذوالفقار ۲، فرعی ۲/۲. ماجرای کوچههای دیگر مانند کوچه علما، فریدون، مشیر، آرام و فروغ هم همین بوده است. همان لفظی را که میان مردم مرسوم بود، روی تابلو آوردیم و این به آدرسدهی آنها خیلی کمک میکند».
مردم و دفتر تسهیلگری نامههایی به معاونت فرهنگی منطقه ۸ مینویسند تا خیابان اصلی سرشور و چهنو تابلوگذاری شود و تابلوهای فرسوده این راسته را اصلاح کنند. اما ماجرا به همین درخواست ختم نمیشود. عباسیان ادامه ماجرا را چنین روایت میکند: «۱۱ دی سال ۹۸ به کمیته نامگذاری آمدم. خانم فربدنیا (رئیس اداره نامگذاری در شهرداری مشهد) آن زمان گفت که این محله مشکلاتی دارد و جلسهای در داخل سرشور برای ما گذاشتند. ۱۸ دیماه سال ۱۳۹۸ به این محله رفتیم.
یکی دیگر از کارشناسان در دفتر تسهیلگری آن زمان، نامهای تاریخی آن کوچهها را میگفت و من یادداشت میکردم. آنجا متوجه شدیم که بخشی از کوچه سرشور تابلو ندارد». پس از این جلسه عباسیان مطالعه میکند و یک طرح اولیه برای کوچه مینویسد. او بارها بهسراغ کوچهها میرود و آنها را با نقشه سال ۱۳۳۳ خورشیدی و سال ۱۳۲۵ خورشیدی مقایسه میکند.
ما برای اولینبار در قالب محله این تابلوها را دیدیم. نقاطی را که تابلو نداشت، با قرمز متمایز کردیم
او از کوچههایی که تابلو ندارد و همچنین از بناهای کهن و تاریخی محله عکس میگیرد. دفتر تسهیلگردی نیز در یافتن نقشههای محل به او کمک میکند تا آنها را بهبود ببخشد و وضعیت تابلوها را نیز روی نقشه اجرا میکند تا نخستین نقشه تابلو در شهرداری مشهد کشیده شود.
او ادامه میدهد: «ما برای اولینبار در قالب محله این تابلوها را دیدیم. نقاطی را که تابلو نداشت، با قرمز متمایز کردیم. وقتی نقشه کامل شد، تعداد این نقاط افزایش پیدا کرد، انگار محله دچار یک سردرگمی و گمگشتگی بود. جز محور اصلی سرشور و چهنو، بقیه محورها مانند آیتالله خامنهای اصلا تابلو نداشتند».
پیگیری اداره نامگذاری از شهرداری منطقه به جایی نمیرسد و آنها تصمیم میگیرند خودشان دستبهکار شوند، بنابراین شروع به انجام کارهای مقدماتی برای تابلوگذاری محور سرشور میکنند. در بررسیها مشخص میشود هیچکدام از نامهای کوچه جز نامهای شهدا مصوبه شورا را ندارد و این یعنی نمیتوانند بهراحتی تابلوگذاری کنند.
عباسیان توضیح میدهد: «من نقشه دیگری تهیه کردم که سابقه نامها را مشخص میکرد؛ اینکه هرکدام از کوچهها یا خیابانها در سالهای مختلف، چه نامهایی داشتهاند را روی یک نقشه مشخص کردم و این نقشه را بههمراه نقشه پیشنهاد نام به کمیته نامگذاری بردم. بعضی اعضای شورا راضی نبودند که نامهای تاریخی بازگردد و به بعضی از آنها واکنش نشان دادند. آنها مطالعات ما را رد کردند و گفتند که بیشتر مطالعه کنید!».
این نشست منجر به جلساتی با تاریخپژوهان میشود تا وجهتسمیه و سابقه کوچهها را کامل کنند. گام بعدی نیز به بررسی اینکه حفظ چه نامهایی ضروری است، میگذرد. جالب اینجاست که در بررسیها متوجه میشوند خود نام سرشور مصوبهای به نام «شهید سیدامیر حیدری» دارد.
آنها بهسراغ خانواده این شهید میروند. عباسیان ماجرا را چنین روایت میکند: «خوشبختانه مادر شهید هنوز زنده بود و همراه برادر شهید به اداره ما آمدند و ما ماجرا را برایشان توضیح دادیم. آنها گفتند خانهشان در گذشته در سرشور ۱۲ قرار داشته، اما پیشنهادی برای تغییر نام سرشور نداشتند و پیگیر تغییر نام نبودند، او حتی گفت ما از قدیمیهای این محله هستیم و اصلا راضی نیستیم که نام سرشور حذف شود. خانواده این شهید که به جلال ۶ تغییر مکان داده بودند، در ادامه درخواست کردند نام شهیدشان بر روی این کوچه گذاشته شود».
مطالعات ادامه پیدا میکند و جلسات دیگری در کمیته نامگذاری برگزار میشود. در آخرین جلسه، نامهای زیادی به تصویب میرسد و روی نامهایی مانند قطب، آزاد، بلبل، سراسر، شاهحیدری، میرزاعلی، امین دفتر فروغ و حاجیسیگاری به توافق نمیرسند.
این کارشناس اداره نامگذاری ادامه میدهد: «در مرحله بعد با آقای چوپانکاره (سرپرست بافتهای تاریخی سازمان بازآفرینی فضاهای شهری مشهد)، یک لایه نام تاریخی دیگر یافتیم. همچنین براساس کتاب نفوس ارضاقدس (نخستین آمارنامه جمعیتی مشهد که میرزازینالعابدین قاجار در ۱۲۵ سال پیش جمعآوری کرده است) نام بسیاری از بزرگان سرشور را که در حرم مطهر رضوی نیز شاغل بودند، شناسایی کردیم.
این ماجرا دو بخش داشت؛ اول، زنده کردن بعضی مشاغل حرم امامهشتم (ع) که اکنون نیست؛ مانند چراغچیباشی و دوم، یادی از بزرگان آن محله. بعضی کوچهها که نام نداشت، شش اسم برای آنها از این ترکیبها مصوب شد و نامهایی مانند فراشباشی، چراغچیباشی و اسامی شبیه این بر روی آنها قرار گرفت».
نام «رمضانعلی جاودانی» که مسجد «نظریافته» و چند بنای دیگر در این محدوده را ساخته است، نیز یکی از پیشنهادهاست که بر روی یکی از فرعیهای بنبست سرشور قرار میگیرد. همچنین عباسیان خیلی دوست داشته با تصویب نامگذاری یک کوچه به نام «فقیه سبزواری» که یکی از علمای مشهد بوده و در شهرسازی این شهر گامهای مؤثری برداشته است، به او ادای دین کند. نامگذاری سرشور ۵ که حسینیه این عالم در آن قرار دارد، در همین راستا اتفاق افتاده است.
* این گزارش پنجشنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۳۹ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.