محمدجواد نجاتی از باستانیکاران قدیم مشهد است
کوچه پسکوچههای شهر این روزها سالن و باشگاههای ورزشی زیادی را در خود جای دادهاست؛ جایگاههای ویژهای که از اهمیت فراوانی برای سلامتی شهروندان برخوردار است و علاقهمندان خود را دارد.
منطقه ما نیز از جمله مناطقی است که تعداد زیادی باشگاه ورزشی را در خود جای داده است و خیلی از هممحلهایهای نزدیک یک باشگاه جذب آن سالن ورزشی شده و رشتهای خاص را دنبال میکنند.
در قدیم زورخانهها که البته تعدادشان در سطح شهرها برخلاف سالنهای ورزش کم بود، محلی برای دید و بازدید مردان محل بود و هر صبح یا شام ورزشکاران برای آمادگی جسمی و عرض ارادت به مولا علی (ع) در این مکان با وسایل مخصوصی تمرین میکردند.
به بهانه توجه به این رشته باستانی سری به یکی از باشگاههای ورزشی محله هنرستان میزنیم که بسیاری از همسایهها را جذب رشتههای ورزشی گوناگونش کرده است. جالب اینکه محمدجواد نجاتی، مدیرباشگاه ورزشی نیرو و نشاط، خود از جمله مردان باستانیکار شهرمان است که درباره این ورزش قدیمی و زورخانهای با او به گفتگو مینشینیم.
نیم قرن ورزش در زورخانه
او از جمله چهرههای ورزش باستانی شهر و محلهمان است که این ورزش را از سال ۱۳۵۰ آغاز كرده و تا امروز ادامه داده است. نجاتي حرفهای زیادی درباره این ورزش ملی و تاریخی دارد.
بم، زورخانهای با قدمت ۲۵۰۰ سال قبل از اسلام دارد که نشاندهنده كهنبودن اين ورزش است
هم محله ای ما ارزش ورزش باستانی را آمیخته شدن آن با دین و مذهب میداند؛ ورزشی که با نام امیرالمومنین(ع) آغاز و به آن ختم میشود. میگوید: همه شیعیان به این ورزش افتخار میکنند. وی به قدمت این ورزش باستانی اشارهای ميكند و میگوید: این ورزش دارای سابقهای طولانی است.
بم، زورخانهای با قدمت ۲۵۰۰ سال قبل از اسلام دارد که نشاندهنده كهنبودن اين ورزش است.
خانواده ورزشی آقای نجاتی
او که با همسرش هر دو مديريت کلاسهای ورزشی را برعهده دارند و از این رو دارای خانوادهای ورزشی از جمله فرزندانی مدالآور است، در ادامه حرفهایش به توصیف ساختمان زورخانه ميپردازد و میگوید: ساختمان زورخانه شبیه قسمتی از دالان کاروانسراهای قدیم یا مثل معابد یا مساجد با سقف ضربیشکل و تقریبا تاریک و کمنور با غرفههای مختلف بنا میشد، اما اکنون به سبک نو ساخته میشود.
گود در زورخانه، محلی است مانند حوض شش يا هشت ضلعی و به تازگي در بعضی زورخانهها مدور ساخته میشود و مهمترین شكل آن شش ضلعی است که حکایت از ششگوشه قبر امام حسین(ع) میکند. گودی آن از سطح زمین تقریبا یک متر است. قبلا کف گود حالت فنری داشته تا ورزشکاران هنگام کشتی گرفتن صدمه نبینند و كمي آب نیز کف آن میريختند تا هنگام ورزش هوا آلوده نشود.
هر سال یا هر چند سال یک بار بدنههای کف گود و خاک آن را عوض میکردند. امروزه کف گود را از سیمان یا سنگفرش از چوب درست میکنند و روی آن را با موکت میپوشانند.
نجاتی، این ورزشکار باستانیکار با اشاره به وسایل تخصصی که در زورخانه استفاده میشود، میگوید: وسایل این ورزش عبارتند از: «کباده» یادآور تیراندازان، «تخته شنا» یادآور شمشیر بران عیاران، «میل» یادآور گرز دلاوران ایران، «سنگ» سپر پهلوانان و گردان و «زنگ» نشانه پهلوانی و عیاری (در قدیم پهلوانان بزرگ بر کمر خود زنگ میبستند).
بستن بازوبند به نشانه پهلوانی نيز از زمان قاجار متداول شده و پادشاهان آن را بر بازوی پهلوانان میبستند.
گلریزان در گود پهلوانی
او با اشاره به مراسم گلریزان که از جمله سنتهاي قدیمی، جالب و بهیادماندنی به شمار میرود و مردم در آن نزدیکی خاصی را با یکدیگر تجربه میکنند، میگوید: گلریزان جشنی بود که همهساله در بیشتر زورخانهها برگزار میشد.
اگر مرشد زورخانه یا یکی از پیشکسوتان ورزش ورشکست میشد، به همت پهلوانان یا ديگر ورزشکاران و معتمد محل جشنی در زورخانه ترتیب داده ميشد و عدهای از تاجران، کسبه و بزرگان شهر را به آن دعوت میکردند. پس از انجام یک دور ورزش سنتی و کشتی تقاضای کمک ميكردند و با جمعآوری كمكها و هداياي مردم، آن فرد را حمايت ميكردند.
نجاتی همچنین ادامه میدهد: گاهی گلریزان را با هدف سرافرازی پهلوان برقرار میکردند، بدین ترتيب که پهلوان موردنظر را به زورخانه دعوت ميكردند و براي او جشنی میگرفتند؛ اغلب براي اين كار سردر زورخانه را آذین میبستند و چراغانی میکردند.
نجاتی، پیشکسوت ورزش باستانی (زورخانهای) در منطقهمان درباره زمان رفتن به زورخانه میگوید: در زورخانهها پیش از برآمدن آفتاب باز میشود و تا ساعتها پس از غروب آفتاب که ورزشکاران در رفتوآمد هستند، باز میماند.
او ادامه میدهد: ورزشکاران روزی چند ساعت ورزش میکنند.گروهی از ورزشکاران نیز فقط صبح زود به زورخانه میروند. نجاتی، مدیر باشگاه ورزشی نیرو و نشاط در خصوص توجه به این ورزش میگوید: متاسفانه امروز به ورزش باستانی کمتر از ورزشهای وارداتی اهمیت میدهند.
البته به تازگي تصمیماتی برای پیشرفت این ورزش (در راستاي فراملی کردن آن) گرفته شده است و به همت فدراسیون ورزشهاي زورخانهاي کشور، همایشهای ورزشی، مسابقات و... با اين هدف برگزار ميشود. درحال حاضر عدهای برای زنده نگهداشتن و تعلیم این ورزش، خارج از کشور فعالیتهای خود را در زمینه ورزش باستانی ادامه میدهند.
دراین ورزش احترام سرلوحه همه چیز است
نجاتی درباره آشنایی مردم با این ورزش ادامه میدهد: ابتدا باید ورزش باستانی را همراه با معنویت به مردم شناساند که در واقع نفس ورزش، مهم است. این مدیر باشگاه ورزشی در ادامه حرفهایش اضافه میکند: ورزش زورخانهای، ورزشی ملی و مذهبی است و همه باید آن را یاد بگیرند، مانند کشورهای چین و ژاپن که هر کدام ورزشی مخصوص خود را برجسته کردهاند.
برای ورزش باستانی، ورزشکاران باید پهلوان درون خودشان باشند و بزرگترین درس ورزش باستانی پرهیزگاری و تقوا و جوانمردی است. پوریای ولی درس جوانمردی و گذشت را به دیگران آموخت.ورزشکاران باید به حقیقت بر علی(ع) اقتدا کنند؛ ما در دعاهايمان ميگوييم: خداوندا، ما را به ولای علی(ع) زنده بدار، به ولای علی(ع) بمیران و به ولای علی(ع) برانگیزان.
در ورزش باستانی، احترام سرلوحه همه چیز است و سادات بیشترین و بالاترین احترام را در این ورزش دارا هستند؛ به طوری که ورزشکار تازهوارد باستانی اگر سید و سادات باشد، در مقام بالایی قرار ميگيرد و زیر سردم میتواند ورزش کند و بر همه واجب است که به سادات احترام بگذارد. ورزش باستانی موجب اعتلای روح است.
او در ادامه حرفهایش به ارادت خاصی که در قدیم مردم و بهویژه همسایهها به یکدیگر داشتند اشاره ميكند و میگوید: هر چیزی را میتوان بهانهای برای برقراری ارتباط قرار داد، از جمله حضور همسایهها و اهالی یک محل در نزدیکی یک باشگاه ورزشی و... که هر کدام در این زمانه پردغدغه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این ورزشکار باستانی محلهمان کلام آخرش را به یادگار با این جمله تمام ميکند: گذشت، خصلت مردان عالم است؛ دهد مهر علی ارزش به ورزش/ که بیمهرش ندارد هیچ ارزش.
درباره زورخانه
زورخانه جایی است که مردان در آن ورزش میکنند و بیشتر در کوچهپسکوچههای شهر ساخته شده است. بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف کوچه است. در آن کوتاه و یک لختی است و هر که بخواهد از آن بگذرد و داخل زورخانه بشود، باید خم شود.
میگویند در زورخانه را از این رو کوتاه میگیرند که ورزشکاران و کسانی که برای تماشا به آنجا میروند به احترام ورزش و ورزشکاران و آن مکان خم شوند. این در به یک راهروی باریک با سقف کوتاه باز میشود و آن راهرو به «سردم زورخانه» منتهی میشود.
درمیان زورخانه گودالی هشت پهلو و گاهی شش پهلو به درازی ۵ یا ۴متر و پهنای ۴متر و ژرفای ۳چارک تا یک متر کنده شده که «گود» نامیده میشود. در کف گود چند لایه بوته و خاشاک میگذارند و روی آن بوته و خاشاک خاک رس میریزند و هموار میکنند.
بوته و خاشاک را برای نرمی کف گود میریزند و هر روز روی این کف را پیش از آنکه ورزش آغاز شود با آب، «گل نم» میزنند تا از آن گرد برنخیزد.
سراسر دیواره گود ساروجاندود شده است و لبه آن به جای هزاره آجری با چوب پوشانده شده است تا اگر ورزشکاران هنگام ورزش به لب گود خوردند، تنشان زخمی نشود. در بالا و دور گود، غرفههایی ساخته شده که جای نشستن تماشاچیان، گذاشتن جامه ورزشکاران، لنگ بستن ولباس پوشیدن آنان است. یکی دو غرفه از این غرفهها نیز جایگاه افزارهای ورزشی است.
سردم زورخانه در یکی از غرفههای چسبیده به راهروی زورخانه درست شده است و آن صفهای است نیم گرد که کفش از کف زورخانه یک متر تا یک و نیم متر بلندتر است.
در جلوی سردم، چوببستی است که به آن زنگ و پوست پلنگ و زره و سپر و پر قو آویختهبر روی سکو زیر چوببست اجاقی کنده شده که در آن آتش میریزند و هرگاه اجاق نداشته باشند، منقلی زیر چوببست میگذارند و مرشد تنبک خود را با آتش اجاق یا منقل گرم میکند تا صدای آن رساتر درآید.
میگویند نخستین کسی که طرح ساختمان زورخانه را ریخت «پوریای ولی» بود. نام اصلی پوریای ولی، محمود قتالی خوارزمی است و او در نیمه دوم سده هفتم و نیمه نخستین سده هشتم هجری میزیسته است. او پهلوان و شاعر و عارف بوده و دمی گرم و گیرا داشته است.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۵ اردیبهشت ۹۲ در شماره ۵۴ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.
