کد خبر: ۹۳۷۸
۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

حمایت‌های ماندگار برای دختران ناشنوا

لیلا محمدزاده می‌گوید: دل‌خوشی ما این است که به‌عنوان مثال ببینیم دانش‌آموزی که ابتدای سال سلام نمی‌کرد یا به مهمانی نمی‌رفت، حالا دارد با دیگران ارتباط برقرار می‌کند. شاید یکی از دستاورد‌های بزرگ ما همین حمایت‌های روحی و روانی‌مان باشد.

چشم به صفحه رایانه دوخته است و بی‌توجه به صدای قژقژ پنجره‌ای که باد، آن را تکان می‌دهد، درحال طراحی است. هم‌کلاسی‌اش که طرح را کشیده است، در ذخیره‌کردن دچار مشکل شده و انگار باید دوباره وقت بگذارد. با ناراحتی دستش را روی میز می‌زند و با زبان اشاره با معلمش گفتگو می‌کند.

معلم هم با اشاره دست از او می‌خواهد ناراحت نباشد. در سکوت و صدا‌های مبهمی که حاکم بر فضاست، خیلی حرف‌ها را می‌توان شنید. نسرین با لبخندش دارد خوشامد می‌گوید. محدثه با نگاهی کنجکاو دنبال این است ببیند ما که هستیم و در کلاس آنها چه کار داریم.

سهیلا هم که انگار حوصله احوال‌پرسی ندارد، سرش را روی مانتویی که دارد می‌دوزد، انداخته است و نگاهش را دزدیده تا سراغش نرویم. اینجا مدرسه ناشنوایان «سوم شعبان ۲» است که در محله دانشجو قرار دارد. این مدرسه اولین و تنها مدرسه ناشنوایان مقطع متوسطه دخترانه شرق کشور است.

 

حمایت‌های ماندگار برای دختران ناشنوا


دل‌خوشی‌های کوچک، اما بزرگ

در بدو ورود به مدرسه، با سکوت حاکم بر آن گمان می‌کنم باید دانش‌آموزان سر کلاس باشند، اما این‌طور نیست. کمی که جلوتر می‌روم، دانش‌آموزانی را می‌بینم که در راهرو و حیاط مدرسه دارند قدم می‌زنند. در پس این سکوت، گفتگو‌های زیادی جریان دارد. یکی از بچه‌ها بدون اینکه چیزی بگوییم، انگار متوجه شده است دنبال دفتر مدیریت هستیم. با دستش دفتر را نشانمان می‌دهد و می‌رود.

لیلا محمدزاده، مدیر فعلی مدرسه سوم شعبان ۲ است. به گفته او مدرسه از سال ۷۲ موردبهره‌برداری قرار گرفته است. حدود نیمی از محصلان این مدرسه از شهرستان‌هایی همچون سرخس، قوچان و شهر‌های خراسان جنوبی هستند. تعداد زیادی هم دانش‌آموز هستند که از محدوده‌های دوری مثل بولوار شاهنامه و کشمیری می‌آیند.

محمدزاده می‌گوید: برای مقطع متوسطه دوم، دو رشته گرافیک رایانه و خیاطی داریم، اما برای اینکه اوقات فراغت بچه‌ها پر شود و استعدادیابی هم کنیم، کلاس‌های مختلف چرم‌دوزی، طراحی، کار با رزین، قلاب بافی، مجسمه‌سازی و ... برگزار می‌شود.

او از کشوی میزش، دسته‌ای از برگه‌های نقاشی چهره سیاه قلم را در‌می‌آورد و می‌گوید: اینها را یکی از دانش‌آموزان انجام داده است. ناگفته نماند که بیشتر این آموزش‌های فوق برنامه توسط مربیانی ارائه می‌شود که داوطلبانه و بدون چشمداشت فعالیت می‌کنند.

محمدزاده با تأکید و صدای بلندتری ادامه می‌دهد: بخش زیادی از هزینه‌های ما توسط خیران تأمین می‌شود. حتی بعضی از همکاران، جزو خیران هستند؛ برای مثال همکاری داریم که بخشی از هزینه رفت‌وآمد بچه‌ها را تقبل می‌کند.

 


حمایت روحی از دانش‌آموزان

به گفته او بسیاری از بچه‌های مدرسه، عضو خانواده‌هایی با درآمد اندک هستند که نیاز به حمایت‌های جانبی دارند.

بسیاری از والدین دانش‌آموزان ما اهمیتی به درس‌خواندن فرزند ناشنوایشان نمی‌دهند؛ آینده تیره‌و‌تاری را برای او می‌بینند

او یکی از اصلی‌ترین اقداماتی را که اولیای مدرسه انجام می‌دهند، فعالیت‌های مشاوره‌ای و مددکاری می‌داند و توضیح می‌دهد: دل‌خوشی ما این است که به‌عنوان مثال ببینیم دانش‌آموزی که ابتدای سال سلام نمی‌کرد یا به مهمانی نمی‌رفت، حالا دارد با دیگران ارتباط برقرار می‌کند. شاید یکی از دستاورد‌های بزرگ ما همین حمایت‌های روحی و روانی‌مان باشد.

او می‌گوید: بسیاری از والدین دانش‌آموزان ما اهمیتی به درس‌خواندن فرزند ناشنوایشان نمی‌دهند؛ آینده تیره‌و‌تاری را برای او می‌بینند و می‌گویند درس بخواند که چه شود! در نتیجه این تفکر آنها، فرزند ناشنوا خودش را عضوی سربار خانواده می‌بیند، اما در مدرسه که این بچه‌ها وارد فعالیت‌های جمعی می‌شوند و ناشنوایان موفق دیگر را می‌بینند، کلی امید و انگیزه برایشان ایجاد می‌شود.

 

هم معلم هم مشاور

زهرا کوشش از سال ۷۸ تاکنون در قالب‌های مختلفی با مدرسه ناشنوایان سوم شعبان ۲ همکاری داشته است. او هفت‌سال است که بازنشسته شده، اما آن‌قدر به کارش علاقه دارد که آن را رها نکرده و در حال حاضر به‌عنوان مربی تلفیقی حضور دارد و می‌گوید: بچه‌های ناشنوا با روحیه بسیار مهربان، قبل از هرچیز به مشاوره‌ای قوی و دلسوز نیاز دارند.

او نگاهش را به دانش‌آموزان کلاس روبه‌رو که درش باز است، می‌اندازد و می‌گوید: این بچه‌ها هیچ پناهی جز ما ندارند و فراتر از کلاس و درس، در برخورد با خانواده، هنگام ازدواج، موقع پیداکردن کار و... نیاز به صحبت با کسی دارند که آنها را بفهمد.

صبا که برای گرفتن ماژیک آمده و کنار معلمش، زهرا کوشش، ایستاده است، دستش را به سمعک روی گوشش می‌زند و با زبان اشاره نکاتی را می‌گوید. سپس کوشش با خنده ادامه می‌دهد: صبا می‌خواهد به شما بگویم که هزینه کاشت حلزون، خرید سمعک و باتری آن چقدر گران شده است. صبا انگشتانش را به شکل قلب در می‌آورد تا بگوید که چقدر معلمش را دوست دارد. بعد هم به کلاس می‌رود.

 

الگو شدن سوم شعبان۲

کوشش، محمدزاده و دیگر اولیای مدرسه همه به یک نکته اشاره دارند و آن اینکه قدیمی‌ها خیلی برای این مدرسه و دانش‌آموزانش زحمت کشیده‌اند. در این بین، مهین توکلی اولین مدیری است که پا در اینجا گذاشته و خاطره زحماتش هنوز بر سر زبان‌هاست. او دغدغه ادامه تحصیل و اشتغال ناشنوایان را داشته و دارد و با کمک خیران، کار‌هایی عملی در این راستا انجام داده است. جالب اینکه خودش یک دختر ناشنوا دارد.

او ابتدا به تاریخچه ساخت مدرسه اشاره می‌کند و می‌گوید: سال ۶۴ مدرسه سوم شعبان ۱ توسط حاج غلامحسین یزدجردی برای ناشنوایان ساخته شد که دانش‌آموزان دختر و پسر هم‌زمان در آن تحصیل می‌کردند. در سال‌های بعدی که اولیای مدرسه درخواست جداکردن دانش‌آموزان دختر و پسر را داشتند، دوست این خیّر به نام حاج عبدالحسین کرمانیان قول ساخت مدرسه دیگری را داد که درنتیجه‌اش مدرسه سوم شعبان ۲ در سال ۷۲ ویژه دختران ناشنوا به بهره‌برداری رسید. به گفته توکلی، خوابگاه مدرسه هم توسط حاج‌آقا مسعودی، همسر خواهر حاج‌آقا کرمانیان، ساخته شده است.

احساس مسئولیت می‌کردم و می‌دانستم برای تک‌تک دانش‌آموزان ناشنوا باید مادری کنم

دختر توکلی در همین مدارس سوم شعبان درس خوانده است. توکلی در آموزش‌وپرورش عادی فعالیت می‌کرد و تقاضای انتقالی به بخش استثنایی را داده بود. زمان ساخت مدرسه سوم شعبان ۲ به شرطی با انتقالی او موافقت می‌شود که مدیریت این مدرسه را برعهده بگیرد و از این زمان فعالیت او در این مدرسه شروع می‌شود.

او می‌گوید: احساس مسئولیت می‌کردم و می‌دانستم برای تک‌تک دانش‌آموزان ناشنوا باید مادری کنم. هر آنچه برای دختر خودم کمبود و مشکل بود، سعی کردم در مدرسه جبران کنم. از‌جمله اینکه از همان سال اول حضورم، کلاس‌های تابستانی و فوق‌برنامه را برایشان برگزار کردم.

او کلاس‌های آمادگی کنکور برای بچه‌ها برپا می‌کند، اما حتی یک نفر ثبت‌نام نمی‌کند و بعد که علت را جویا می‌شود، می‌بیند دانش‌آموزان توانایی پرداخت مخارج دانشگاه را ندارند. توکلی حدود سال‌۷۵ در جشنی که با حضور خیران در مدرسه گرفته شده بود، این موضوع را به خیران منتقل می‌کند و حاج‌رضا بادامچی می‌گوید بنر بزرگی در مدرسه بزنند و بگویند هرکس دانشگاه قبول شود، هزینه تحصیلش را او می‌دهد.

درنتیجه این کار همان سال هشت‌نفر وارد دانشگاه می‌شوند و این روند ادامه داشته است تا وقتی که به‌طور قانونی مسئولیت پرداخت هزینه‌های دانشگاهی دانش‌آموزان استثنایی برعهده بهزیستی قرار می‌گیرد. بعد هم که این بچه‌ها با مشکل اشتغال مواجه بودند، باز توکلی موضوع را به خیران منتقل می‌کند و حاج‌آقا ایمانی از کارخانه چینی مقصود یک خط تولید بیست‌نفره مخصوص ناشنوایان ایجاد می‌کند.

چنین فعالیت‌هایی، مدرسه سوم شعبان ۲ را به‌عنوان الگویی در کل کشور مطرح می‌کند و باعث می‌شود خیلی‌ها از آن الگوبرداری کنند و موقعیت دانش‌آموزان استثنایی ارتقا یابد.

* این گزارش پنج‌شنبه ۱۷ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۵۱ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44