کد خبر: ۹۲۳۸
۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
معلمی که از ۴۱ سالگی نویسنده شد

معلمی که از ۴۱ سالگی نویسنده شد

معصومه یَسبی‌بجد ۲۵ سال سابقه تدریس در آموزش‌وپرورش را دارد. او اکنون کلاس‌های داستان‌نویسی برگزار می‌کند و چندین کتاب به چاپ رسانده که «ذبیح» از جمله آن‌هاست.

لذت دیگری دارد وقتی قلم به دست می‌گیری و بخشی از باور‌هایی که وجودت را شکل داده‌اند، بر صفحه‌ای سفید نقش می‌زنی؛ به‌ویژه اگر نوشتن را در مسیری از زندگی‌ات شروع کرده باشی که تجربه‌های زیادی از زیستن را پشت سر گذاشته‌ای و اکنون حرف‌های ناگفته‌ای کنج دلت بی‌قراری می‌کنند برای خلق شدن. 

گفتگوی امروزمان با نویسنده تازه‌نفسی است که در چهل‌ویک‌سالگی شور نوشتن وادارش کرد تا پای درس استاد بنشیند و الفبای داستان‌نویسی بیاموزد.

او کسی نیست جز «معصومه یَسبی‌بجد»، هم‌محله‌ای رضاشهری ما که آشنا شدن با او، ما را می‌برد به سال تولدش در ۱۳۴۶ بیرجند. این بانوی معلم که ۲۵ سال سابقه تدریس در آموزش‌وپرورش را دارد، به جز یک‌سالی که در مقطع راهنمایی تدریس کرده، باقی سال‌ها را معلم بچه‌های دبستانی بوده است.   

 

۶ سال شاگردی استاد

وقتی از این معلم پرتجربه می‌خواهم تا ماجرای داستان‌نویس شدنش را حکایت کند، گریزی می‌زند به علاقه‌ای که سال‌ها کنج دلش نگاه داشته بود تا روزی بتواند بنویسد، اما این علاقه بدون پشتوانه نبوده: «تخیل قوی و قلم خوبی داشتم که باعث اشتیاق بیشترم به نوشتن می‌شد.» او هم مثل خیلی‌های دیگر که قلم زدن را دوست دارند، توانایی‌اش را با نوشتن انشا‌ها و متن‌های ادبی محک می‌زند.

خودش می‌گوید: «زیبا می‌نوشتم» و این مسئله اهرم محرکی می‌شود تا عزمش را پس از سال‌ها، جزم کند و پای درس استاد بنشیند: «۶ سالی می‌شود که کلاس‌های داستان‌نویسی را زیر نظر استاد ترابیان می‌گذرانم و با راهنمایی‌های او و تلاش خودم امروز به این مرحله رسیده‌ام.» خودش را «موفق» می‌داند، اما به‌شدت معتقد است: «هنوز خیلی راه مانده است تا حرفی برای گفتن داشته باشم و مهارت لازم را به‌دست آورم.»  

 

تحقق یک رؤیا

۶ سال به‌نظر زمان خوبی می‌آید که از پس آن، چاپ نخستین کتابت را تجربه کنی. «ذبیح»، مجموعه داستانی است که حاصل کار گروهی از نویسندگان است و «یَسبی‌بجد» درباره آن این‌گونه توضیح می‌دهد: «ذبیح مجموعه‌ای از ۲۵ داستان کوتاه است که ۱۱ داستان آن متعلق به من است.»

گویا داستان‌های «آبی»، «عجله»، «عکس‌العمل»، «اتفاق»، «گمشده»، «خوش‌شانسی»، «مهر»، «سربالا»، «تغییر»، «انتظار» و «راه‌حل» متعلق به اوست. آن‌گونه که خودش توضیح می‌دهد، داستان‌هایش با محتوای طنز و مسائل اجتماعی نوشته شده‌اند و الهام‌هایش را هم بیشتر از محیط اطرافش می‌گیرد که بیشتر روایت متفاوتی از اتفاق‌های کلاس‌های درسش و محیط اجتماعی است.  

داستان‌هایش با محتوای طنز و مسائل اجتماعی نوشته شده‌ و روایت متفاوتی از اتفاق‌های کلاس‌های درس دارد

 

«ذبیح» به چاپ دوم رسید

«ذبیح» که به گفته این بانوی نویسنده، بناست به چاپ دوم نیز برسد، در اول اسفند سال ۹۱ به چاپ رسیده است. او این توضیح را هم دنباله حرفش اضافه می‌کند که: «کتاب در حال طی کردن مراحل قانونی برای دریافت تایید اداره‌کل فرهنگ‌وارشاد اسلامی است و پیش‌بینی می‌شود تا آخر امسال یا اوایل سال آینده دوباره منتشر شود.»

این نویسنده تازه‌نفس، اشاره‌ا‌ی هم به دلیل چاپ دوباره مجموعه‌داستانی «ذبیح» می‌کند: «این مجموعه در بین ۱۴ مجموعه داستانی که هم‌زمان منتشر شده بود، با ۳ هزار نسخه، بیشترین فروش را داشته است و این استقبال باعث شد تا به فکر انتشار دوباره آن بیفتیم.» گویا این بانو در آن ۱۳ مجموعه داستانی دیگر نیز آثاری داشته، اما «ذبیح» چیز دیگری است.

اینکه چه شد این داستان‌ها یک کتاب را شکل دادند و به بازار آمدند، حکایت دیگری است که آن را این‌گونه تعریف می‌کند: «استاد ترابیان تصمیم گرفتند داستان‌هایمان را پس از ویرایش نهایی که روی آن انجام شد، منتشر کنند تا اثری از ما بر جای بماند، بنابراین با کمک فرهنگ‌سرای مصلی‌نژاد این کتاب به چاپ رسید.»  

 

چاپ کتاب‌ها با هزینه فرهنگ‌سرا

او که کلاس‌های داستان‌نویسی را در فرهنگ‌سرای مصلی‌نژاد گذرانده است، از اقدام این فرهنگ‌سرا برای چاپ کتاب‌ها می‌گوید: «چون هنرآموز فرهنگ‌سرای مصلی‌نژاد بودیم، آنها برای تشویق ما، قوت گرفتن کار و افزایش فعالیت و تولیداتمان، هزینه چاپ کتاب‌ها را بر عهده گرفتند.»

البته او بر این باور است که این اثر شاید اشکالاتی داشته باشد، اما سعی او و دیگر نویسندگان این است که در تالیفات بعدی، ضعف‌هایشان را برطرف کنند؛ چراکه او شرکت در جشنواره‌های ملی و بین‌المللی و کسب مقام را نشانه رفته است.

اما او حرف‌های دیگری نیز دارد که کمی بوی دلخوری می‌دهد: «باید زودتر از اینها کتابمان چاپ می‌شد، اما شرایط فراهم نبود و زمانی هم که شرایط مالی آن مهیا شد، مدت زیادی در ارشاد ماند تا مجوز چاپ بگیرد.»  

 

تولدی دیگر

اما داستان بناست همچنان ادامه داشته باشد؛ چراکه این بانوی نویسنده از فراهم شدن شرایط برای انتشار دومین تجربه‌اش سخن می‌گوید: «کار جدیدی شامل ۱۵ داستان کوتاه دارم که به‌زودی منتشر می‌شود و فکر می‌کنم با حساب زمان لازم برای گرفتن تاییدیه ارشاد، تا پایان سال ۹۴ به چاپ برسد.»

اما این‌بار در این تجربه شریکی ندارد و به‌تنهایی، کتابی خاص خودش را به چاپ خواهد رساند: «در این مجموعه‌داستان، فقط نوشته‌های خودم چاپ می‌شود و رویکردی هم که در داستان‌هایم دنبال کرده‌ام، باز همان مسائل اجتماعی و مشکلاتی است که در جامعه نمود دارد و مردم به‌نوعی درگیرش هستند.»  

 

و یک درخواست

او که دل‌خوش به حمایت‌های خانواده‌اش است، از درخواستی حرف می‌زند که مخاطبش به‌نوعی مسئولان فرهنگی هستند: «دوست دارم بیشتر از اینها از نویسندگان حمایت شود؛ به‌نظرم باید انجمنی برای نویسندگان تازه‌کار ایجاد شود که از آنها حمایت‌های مالی و معنوی بکند.»

او حتی می‌خواهد که در این انجمن، شرایطی فراهم شود تا منابع مختلف ادبی برای پیشرفت و آموزش در اختیار نویسندگان قرار بگیرد تا رویای آنها برای حرفه‌ای شدن در این وادی محقق شود.


* این گزارش چهارشنبه، ۲۹ بهمن ۹۳ در شماره ۱۳۸ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44