او کسی است که توانسته است با خلق آثار زیبا در بناهای بسیاری در شهر مشهد، از خود یادگاری بر جای بگذارد. او از همان دوران کودکی توانست دست به خلق آثار بدیعی بزند که با گذشت چندین سال هنوز در کوی و برزن این شهر خودنمایی و جلوهگری میکند و در ارزش و اهمیت این آثار همین بس که کاشیکاریهای صحن انقلاب و قدس را طراحی و بازسازی کرده است.
میگوید: خشت خشت آن را با جان و دل آفریدم. این گنبدهای زیبا و آجرچینیها، کاشیکاریها و گچبریها، گرهها و گلبریها و دیگر نقوش و طرحهای زیبا و چشمنواز به دست این هنرمند، پدید آمده است؛ طراح و کاشیکاری که ساکن یکی از خیابانهای هفت تیر است و بیش از ۴۷ سال سابقه کار دارد. او با طراحی و کاشیکاری سردر مساجد و اماکن مذهبی، کارنامه درخشانی در این زمینه دارد.
جواد رحیمی، هنرمند بازنشسته موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، متولد ۱۳۳۷، زاده کاظمین، با بیش از ۴۷سال سابقه کار در زمینه طراحی سنتی دارای مدرک درجه۳ هنری معادل لیسانس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو انجمن هنرهای تجسمی است.
رحیمی از هنرمندان رشته طراحی و نقشهای سنتی اسلامی و کارشناس هنر تذهیب است که از نُهسالگی با تلاش بیوقفه گامهای بزرگی در خلق و تولید آثار هنری در این عرصه برداشته و به پاس زحماتی که در این راه متحمل شده، توانسته است مدرک درجه۳ هنری را از آن خود کند.
علاوه بر این رحیمی شهریور امسال توانست در رشته طراحی سنتی، مدرک درجه ۲ هنری را که همتراز با درجه تحصیلی فوقلیسانس است، برای خود رقم بزند.
رحیمی میگوید: در دوران نوجوانی و در بدو ورود به کارگاههای معرقکاری حرم مطهر حضرت رضا (ع)، ۹ سال بیشتر نداشتم و به دلیل سن کم و نداشتن بنیه جسمانی، از ادامه کار در این کارگاهها محروم شدم، اما دیری نپایید که با وساطت حاجیوسف شجاع، از معرقکاران بنام آن زمان، دوباره از کارهای سبکتر این رشته شروع کردم و این هنر را ادامه دادم و بعدها در سنین بالاتر نزد استاد حسین به ساختن حمیل حاشیه کارها مشغول شدم.
وی میافزاید: دیدن طرحها و نقشهای گوناگون و نحوه قلمگیری برخی استادکاران در سطح کار کارگاههای آن زمان، باعث به وجد آمدن من میشد و با ذوق درونی که آنها در من ایجاد کردند، توانستم اندکاندک به کشیدن طرحهای سنتی روی بیاورم، بنابراین تلاشی بیامان و توام با خلاقیت، موجب شد که حدود ۱۰سال بعد نزد استادی بزرگ، چون محمدحسن بیوکی معروف به رضوان، طراح بزرگ کاشی و کتیبهنویس خطوط ثلث و کوفی، راه یابم.
هنرمند محله ما ادامه میدهد: در ابتدا به کار چرمهبرداری از روی کارهای قدیمی روی دیوارها مانند پشت بغل، پایهها و قابها میپرداختم و بعد از سپری کردن چندسال در این حرفه، از آنجا که استعدادهای نهفتهام را استاد دریافته بود، مرا در زدن طرحها مشارکت داد و بیشتر طرحهایی را که استاد رضوان روی کاشی به صورت کمرنگ یا ناقص طراحی میکرد، به قلمگیری مجدد یا تکمیلشان میپرداختم.
رحیمی اظهار میدارد: سالها بعد زمانی که استاد دار فانی را وداع گفت، نزد فرزندش استاد آقارضا رضوان و همچنین استادکاران دیگری همچون میرزاحاجحداد باخدایی (معرقکار)، استاد حاجحبیب معروف به کوزهگر (معمار، آیینهکار و معرقکار) و استاد کرباسیان (طراح معروف فرش) که مدت زیادی در زمینه طرحهای سنتی در صحنهای قدس و جمهوری اسلامی حرم رضوی به کار طراحی مشغول بودند، کسب فیض کردم و از فنون طراحی نقشهای سنتی و اسلامی بینصیب نماندم و بیشتر مواقع در طراحیهای صحن قدس مشارکت میکردم.
در زمان تشکیل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی که بهمنظور گردآوری هنرمندان رشتههای مختلف دایر شده بود، به آنجا منتقل شدم و تا پایان خدمت در همانجا و در همین رشته هنری به کار ادامه دادم تا اینکه بازنشسته شدم، اما تا امروز به صورت آزاد به این کار ادامه دادهام و خواهم داد.
این هنرمند طراح و کاشیکار سنتی مشهدی از تاریخچه این هنر نیز یاد میکند و میگوید: هنر کاشیکاری، سابقهای بس طولانی دارد و قدمت آن به هزاره دوم پیش از میلاد میرسد. در آغاز این هنر بیشتر با آجرهای لعابدار برای استحکام بنا و نماسازی توامان استفاده میشد، اما رفتهرفته در آرایش ظاهری ساختمان نیز کاربرد پیدا کرد.
وی میافزاید: آنگونه که از آثار باستانی بهجا مانده میتوان استنباط کرد، پیش از اسلام نیز کاشیکاری در ایران رایج بوده است؛ البته در آن روزگار بیشتر از کاشیهای تکرنگ و احتمالا چندرنگ ساده استفاده میشد و با اندک تزیینی همراه بود، اما پس از اسلام این هنر شکل دیگری به خود گرفت.
گلبوتههایی که به شکل تزیین طراحی میشد و نقوش هندسی که معماران مسلمان ایرانی در این هنر بهکار میگرفتند، زیبایی آن را بیش از پیش نمایان میساخت. از طرف دیگر بر تنوع رنگ نیز افزوده شد. افزون بر اینها آمیزش کاشیکاری و خطاطی، این هنر را به اوج رساند.
هنرمند محله ما میگوید: در دوران اسلامی، هنر کاشیکاری بیشتر برای زیبایی ساختمان مساجد و مدارس علمیه بهکار گرفته میشد و این خود فرصتی پیش آورد تا آیات قرآنی و احادیث نبوی و روایات ائمه هدی (ع) زینتبخش این هنر شود.
رحیمی با بیان اینکه در زمان قدیم بیشتر به این هنر بها میدادند، ادامه میدهد: مثلا سردر منازل، اماکن دولتی، کاروانسراها و بازارها را کاشیکاری میکردند، اما امروز به این هنر کمتر توجه میشود.
بهطورکلی در ایران بیشتر افراد، قدر هنر را نمیدانند؛ به عنوان مثال در گوشهوکنار همین تخت جمشید که هرسال تعداد زیادی جهانگرد را به خود جذب میکند، یادگاریها نوشته شده است، غافل از اینکه جهانگردان برای بازدید از تالار آیینه به ایران میآیند نه خواندن یادگاریهای ما.
به اعتقاد هنرمند محله ما، کاشیکاری یک هنر اصیل ایرانی است که هم قدمت دارد هم دنیا را شیفته زیبایی خود کرده است. وی میگوید: پس از گسترش اسلام، بهمرور هنر کاشیکاری یکی از مهمترین عوامل تزیین و پوشش برای استحکام بناهای گوناگون بهویژه بناهای مذهبی شد، بهطوری که یکی از زیباترین انواع کاشیکاری را میتوان در مقدسترین بنای مذهبی یعنی قبهالصخره در قرن اول هجری مشاهده کرد.
هنر زیبای کاشیکاری از هنرهای دستی و قدیمی ایران است که زیباترین و قدیمیترین آنها کاشیهای فیروزهای اصفهان است و کتیبههای تاریخی منارههای دوران سلجوقی با آنها تزیین شده است.
بهتدریج استفاده از کاشی با نقوش گل و بوته مخصوص خشت و هفترنگ که مخصوص مساجد بود، به منازل نیز راه یافت و استادان کاشیکار پا را از گل و بوته و اشکال هندسی فراتر نهادند و نقش انواع حیوانات و پرندگان را در کاخها و منازل متداول کردند. هنر کاشیکاری همچنان مورد استفاده هنرمندان بود، به طوری که در بیشتر بناها کاربرد داشت.
امروزه اغلب رنگهایی که در اماکن متبرکه، امامزادهها، مساجد یا حسینیهها بهکار میبریم و درصد مصرف آنها زیاد است، رنگهای لاجورد و فیروزه است و رنگهایی از قبیل زرد، سبز، سفید، مشکی و کرم در مراحل بعدی قرار دارد و قرمز نیز بهندرت مورد استفاده قرار میگیرد.
رحیمی صحبتی هم با مسئولان دارد. او میگوید: اگر هنرمندان این رشته بهطور همهجانبه از سوی سازمانهایی همچون میراثفرهنگی یا ارشاد اسلامی حمایت شوند، بیشک به رشد و پیشرفت نسبتا خوبی دست خواهند یافت و کیفیت کارشان نیز روزبهروز بهتر خواهد شد.
به نظر میرسد هرچه در راستای این هنر کهن سرمایهگذاری شود، نتایج بهتری به ارمغان خواهد آورد، زیرا این هنر ریشه و اصالت اسلامی دارد و تاکنون توانسته است به دست توانای هنرمندان متعهد و مسلمان ایران اسلامی به حد کمال برسد، بنابراین با سرمایهگذاری در این راه نهتنها قادر خواهیم بود این هنر را در کشور گسترش دهیم، بلکه میتوانیم آن را به سایر کشورهای اسلامی و غیراسلامی نیز صادر کنیم.
این هنرمند کاشیکار ادامه میدهد: چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، شاهد ورود گردشگرانی هستیم که همهساله به کشور عزیزمان سفر میکنند و بیشتر علاقهمند بازدید از آثار تاریخی بهخصوص کاشیکاریهای بهجا مانده از دوران صفویه، قاجاریه و عصر حاضر هستند.
آثاری همچون مسجد شاه، مسجد امام، گنبد سلطانیه، کاخ گلستان، مسجد گوهرشاد، تکیه معاونالملک و هزاران اثر بهجا مانده از آن دوران. رحیمی معتقد است: هنرمند واقعی خود میداند که هنر موهبت الهی است، اما بهطورکلی هر انسانی کموبیش استعدادهایی دارد که باید آنها را کشف و شکوفا کند، زیرا نیمی از هنر، ذاتی و نیمی از آن اکتسابی است. اگر کسی استعدادی داشته باشد و کمی هم سعی و تلاش کند، بیشک موفق خواهد شد، اما به کسی میتوان هنرمند واقعی گفت که دارای ابتکار و خلاقیت باشد.
طراحی و بازسازی صحن انقلاب، زیر ساعت، موزه و صحن قدس از کارهای استاد رحیمی است
نمایشگاههایی که هنرمند محله ما تاکنون در آنها شرکت کرده، از این قرار است؛ اولین نمایشگاه دوسالانه نگارگری و هنرهای اسلامی تهران که ضمن دریافت لوح تقدیر بهرسم یادبود، کتاب استاد فرشچیان را نیز دریافت کرد. موزه هنرهای معاصر تهران (اولین نمایشگاه آثار هنرمندان آستان قدس رضوی) و نیز شرکت در نمایشگاههای فعالیتهای آستان قدس رضوی به طور مستمر.
همچنین عنوانهای سازمانی که تاکنون داشته است، شامل طراحی سنتی، کارشناس تذهیبکار و مسئول نمایشگاه و نگارخانه رضوان بوده است. از جمله مراکزی که رحیمی تاکنون با آنها همکاری داشته است، عبارتند از مرکز تربیت معلم و ضمن خدمت به عنوان مدرس طراحی سنتی، همکاری با هنرستان آستان قدس رضوی و انتخاب شاگردانی برجسته در زمینه طراحی سنتی و تذهیب که توانستند مقام اول کشوری را در این زمینه کسب کنند.
طراحی و تذهیب برای جلد قرآن و مفاتیح، همکاری با نگارخانه بهاران در زمینه آموزش به افراد در کنار طراحی سنتی در زمینه کاشی معرق و هفترنگ و... از دیگر سمتها و اشتغالهای وی بوده است. از دیگر فعالیتهای این هنرمند میتوان به طراحی و نظارت بر کاشیکاریهای مجتمع تجاری امام رضا (ع) اشاره کرد.
او در صحن انقلاب نیز، طراحی و بازسازی زیر ساعت را انجام داده، همچنین کاشیهای صحن نوی موزه را طراحی و بازسازی کرده. از طرفی در طراحی کاشیهای صحن قدس با استاد کرباسیون نیز همکاری داشته است.
در کنار همه اینها مسجدی را در محل کارخانه لبنیات آستان قدس رضوی (مزرعه نمونه) کاشیکاری کرده. این مسجد ۱۴ پایه دارد که روی هرکدام از آنها نام مبارک یکی از ائمه اطهار (ع) با خط ثلث نوشته شده است. رحیمی طراح تمام کاشیها، درها و سنگهای کف مجتمع تجاری ۱۷ شهریور نیز بوده. علاوه بر اینها در خرمشهر نیز مسجد حضرت فاطمهالزهرا (س) واقع در بولوار امیرکبیر را طراحی و کاشیکاری کرده است.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۴ دی ۹۳ در شماره ۱۳۴ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.