۴۵ سال دارد و نزدیک به ۲۵ سال است که در این حرفه مشغول کار است. بعد از سربازی، زمانیکه دنبال کار میگشت، شوهرخاله نانوایش باعث شد وارد این حرفه شود. او در یکسال اول کارش خمیرگیری، پیشکاری، و شاطری را تجربه کرد و حالا ۲۴ سال است بهطور ثابت شاطر نان سنگک است؛ شاطر یک نانوایی در خیابان عبدالمطلب.
سال ۱۳۸۰ به همراه خانواده به مشهد کوچ کرد. خودش میگوید: کار نانوایی در شهرستان کوچکی مانند قاین سخت نبود؛ یکیدو ساعت صبح و همین اندازه عصر در نانوایی کار میکردم، اما امان از روزی که به مشهد آمدم.
از نظر آقاعباد، تعهد مهمترین ویژگی نانواهاست. او هجدهسال هر روز ساعت ۳:۳۰ صبح بیدار شده است تا نان داغ دست مردم بدهد، بدون اینکه حتی یک روز خواب بماند.
«شاطر در نانوایی جایگزین ندارد.» این را میگوید و ادامه میدهد: حتی وقت زایمان همسرم پای تنور بودم و نتوانستم همراهیاش کنم؛ عروسی و عزا و سال تحویل که مشخص است.
یکسالی میشود که آقاعباد شیفت عصر کار میکند. او ساعت ۲ ظهر تا ۱۱ شب در نانوایی کار میکند. امسال نه به شهرستان رفته و نه در مشهد، حتی یکبار به عیددیدنی رفته است.
این روزها پیش از آمدن به نانوایی، وقتش به استراحت یا چرخیدن در فضای مجازی میگذرد.
روزهگرفتن پای تنور داغ، کار هرکسی نیست. آقاعباد تابستانهایی را به خاطر دارد که پای تنور، نان میپخت و در همان گرما روزه بود. به قول خودش وقت افطار فقط آب خنک بود که میتوانست بخورد و خوراکی به جانش نمینشست.
بین پنجاهدقیقه تا یکساعت زمان میبرد که هر تغار خمیر تمام شود. دهدقیقهای وقت لازم است تا دوباره خمیر آماده شود. وقتی تغارها که معمولا بین چهار تا ششتا هستند، خالی شدند، شاطر چنددقیقه فرصت استراحت دارد.
پسر آقا عباد هم شاطر است. او درست همان حقوقی را میگیرد که پدرش با ۲۵ سال سابقه دریافت میکند. بیتوجهی به سابقه کار در پرداخت دستمزد، موضوعی است که آقاعباد از آن گلایه دارد.
* این گزارش شنبه ۱۸ فروردینماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۵۱ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.