«سه سال بود که در اردوی راهیان نور شرکت میکردم؛ خوب میدانستم چه حالوهوا و تأثیر عجیبی دارد. به همین دلیل وقتی دیدم دوست صمیمیام از لحاظ روحی خیلی به هم ریخته است، فوری نسخه راهیان نور را برایش پیچیدم.
او هم پذیرفت، اما، چون میدانستم نمیتواند همه مبلغش را بپردازد، هزینه سفر را نصف مبلغ واقعی به او اعلام کردم و بقیهاش را هم بدون اطلاع او، خودم با کمک خیران جور کردم و با هم راهی این سفر بهشتی شدیم و همانطور که انتظار داشتم، روحیهاش به حالت عادی برگشت و از کام خودکشی نجات پیدا کرد.»
صحبتهای زینب، دانشآموز کلاس یازدهم، فقط گوشهای از حس ناب، ارتباط معنوی سالم و برکاتی است که دانشآموزان در اردوهای راهیان نور تجربه میکنند. با وجود این، اردوهای راهیان نور در آموزشوپرورش آنگونه که باید جدی گرفته نمیشود و دانشآموزان اغلب بههمت مساجد و فعالان مسجدی راهی مناطق عملیاتی دفاع مقدس میشوند.
مسجدالرضا (ع) در محله رده یکی از این مساجد است که بهخوبی نیاز دهههشتادیها را برای حضور در راهیان نور درک کرده و با پرچمداری حسین ایرجینیا و خانواده و دوستانش، بیش از ۱۰ سال است که اردوهای راهیان نور را با محوریت دانشآموزان برگزار میکند.
به همین بهانه پای صحبتشان نشستیم تا از حالوهوا و دستاوردهای اردوهایشان بیشتر بدانیم.
حسین ایرجینیا، فرمانده پایگاه بسیج مسجدالرضا (ع)، که بهتازگی از اردوی راهیان نور امسال بازگشته است، میگوید: نوجوانان ممکن است میان خودشان با الگوهایی مانند معصومان (ع)، فاصله زیادی احساس کنند و ایشان را دستنیافتنی بدانند، اما با شهدا که انسانهایی مانند خودشان بودهاند، با همه اشکالات و اشتباهات و اقتضائات انسان غیرمعصوم، راحتتر میتوانند ارتباط برقرار کنند. این ارتباط قوی و آثار و برکاتش، کاملا در گفتار و رفتارشان مشهود است.
او اضافه میکند: امسال برخلاف همیشه که همراه سایر برادران، مسئولیت اداره اردو را برعهده داشتیم، همراه خواهرم بهعنوان مداح و مسئول اتوبوس دختران همکاری کردم. در این اتوبوس، همسر شهید دانیال رضازاده چهل دانشآموز راهیان نور را همراهی میکرد و اتفاقات خوبی رقم خورد که گاه دور از انتظارمان بود.
مثلا باتوجهبه اینکه مناطق عملیاتی، آن جاذبه گردشگری مرسوم را ندارند، فکر میکردیم بهعلت گرمای هوا، خاکیبودن مناطق، فشردگی برنامهها و... بچهها خسته و دلزده شوند، اما نهتنها نشدند، بلکه از بس شور و هیجان داشتند، ما خسته میشدیم!
آنقدر این چند روز برایشان جذابیت داشت که آن را جزو بهترین سفرهای زندگیشان میدانستند، با دقت صحبتهای راویان را گوش میدادند و عمل میکردند، با شهدا عهد فردی یا جمعی میبستند.
حتی سؤالاتشان هم نسبت به ابتدای اردو و پیش از آن، عمیقتر و پختهتر شده بود؛ دنبال رسالتشان بعد از بازگشت از مناطق عملیاتی بودند، اینکه آنها هم باید شهید شوند یا باتوجهبه زنبودن، رسالتی متفاوت از مردان دارند و هر یک میتوانند با تربیت فرزند در کانون خانواده، یک جامعه را مدیریت کنند.
خواهرش، فرشته ایرجینیا، هم که از زمان دانشجویی تاکنون پانزدهبار در اردوهای راهیان نور حضور داشته و نیمی از این اردوها را همراه با دانشآموزانش تجربه کرده است، صحنههای زیبایی را از حسوحال بچهها شاهد بوده است.
فرشته میگوید: مانند بیشتر زائران شهدا، دانشآموزان نیز در اثر معنویت موجود در مناطق عملیاتی و تلنگرهایی که برایشان دارد، تغییروتحولاتی را تجربه میکنند. معمولا آنقدر حسوحال معنوی خوبی دارند که بهزحمت از روی خاک بلندشان میکنیم و به اتوبوس میبریم. برخی حتی آنطور که خودشان میگویند، تا حالا برای شهدا یا امامحسین (ع) گریه نکردهاند، اما اینجا از سر شوق و حسرت و پشیمانی مدام چشمشان اشکبار است.
برخی میگویند، تا حالا برای شهدا گریه نکردهاند، اما اینجا از سر شوق و حسرت مدام چشمشان اشکبار است
آنقدر مشتاق و از تأثیرات سفر راضی هستند که خودشان را به هر دری میزنند تا سال بعد هم بتوانند همراهمان شوند. امسال چندنفرشان میگفتند به خانواده سپردهایم که ما لباس عید نمیخواهیم، فقط اجازه دهید سال آینده هم در راهیان نور شرکت کنیم.
این دبیر موفق که از هیچکاری برای فراهمآوردن امکان حضور دانشآموزان در این اردوها دریغ نمیکند، ادامه میدهد: اگر مسجد خودمان جا نداشته باشد، از مساجد یا ارگانها جویا میشوم که اتوبوس دانشآموزی دارند یا نه. یا تا جایی که بتوانم برایشان تخفیف میگیرم.
آنها هم که والدینشان ناراضی باشند، سعی میکنم والدین را متقاعد کنم، اما امور اجرایی مثل فضاسازی اتوبوسها، توزیع و جمعآوری غذا و... با مشارکت خود بچهها انجام میشود. از طرفی باتوجهبه تجربه مداح اختصاصی اتوبوس در امسال که همه از آن استقبال کردند، پیشنهاد دادهام سالهای آینده همه اتوبوسهای دانشآموزی مداح اختصاصی داشته باشد. البته امسال از بسته فرهنگی شهرداری خبری نبود که امیدواریم هم شهرداری و هم نهادهای فرهنگی بیشتر به فکر حمایت مادی و محتوایی اردوهای راهیان نور باشند.
نازنینزهرا، یکی از دختران پایه هشتم شرکتکننده در راهیان نور امسال، هم از شوق و ذوقش برای این سفر میگوید: سال گذشته در اردوی راهیان نور شرکت کرده بودم و دوست داشتم امسال هم بروم، اما، چون مادرم به کربلا مشرف شده بود و باید خانهداری میکردم، نتوانستم در اردوی امسال ثبتنام کنم. مهلت ثبتنام تمام شده و فقط دو روز به حرکت کاروان مسجد مانده بود که خواب دیدم خانمی به من گفت تو امسال حتما باید بروی راهیان نور.
از خواب پریدم و تا ظهر مثل ابر بهاری آنقدر گریه و بیتابی کردم که پدرم راضی شد. بعد هم با خانم ایرجی تماس گرفتم که اگر بشود مرا الان ثبتنام کنند. خوشبختانه دو نفر جای خالی داشتند و امسال هم روزیام شد، اما نگرانم سال آینده که کنکور دارم، چه کار کنم! حتما جوری برنامهریزی میکنم که هم درسهایم را بخوانم، هم بتوانم راهیان نور بروم.
* این گزارش یکشنبه ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۶۰ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.