اسماعیلی| مطمئنا با یک مستند بهتر میتوان روحیه کاری و سبک زندگی عباسعلی طیبی، این کارآفرین موفق ۵۰ ساله محله رده را نشان داد. نشاط کاری، مدیریت موفق، تعامل صمیمانه با بیشاز هزار نیروی تحت مدیریت، اهتمام به پرداخت حق و حقوق بهموقع و کامل کارگران، روحیه تدین و... تنها بخشی از سرفصلهای این کارآفرین خبره منطقه ماست. در ادامه، با او و روند کسب موفقیتهای کاریاش بیشتر آشنا میشویم.
مهندس عباسعلی طیبی مدیر شرکت «سرو ولایت توس» است. او این شرکت را با ایده انجام پروژههای فنی و عمران و تامین نیرو برای ادارات و شرکتهای متقاضی حدودا ده سال پیش تاسیس کرد.
البته طیبی پیشازاین مانند بسیاری از اقوام و بستگانش به کار کیفدوزی و فروش کیف در خیابان وحید مشغول بوده است: «کار کیفدوزی از نظر مالی کار بدی نبود، اما راستش برای من بهدلیل یکسری ویژگیهای کار بازاری و فروشندگی که زیاد با روحیه من سازگار نبود و اینکه میخواستم کاری داشته باشم که بتوانم دیگران را هم درگیر کنم و گستردهتر باشد، کار رضایتبخشی نبود. ازطرفی، فکر میکنم در همان سال یا سال قبلش بود که دولت اعلام کرد آمادگی دارد به شرکتهای خصوصی و مردمی کارها را واگذار کند. من هم که دیدم شرایط مناسب است و باتوجهبه اهدافی که در ذهنم بود، در سال ۸۴ اقدام به تاسیس این شرکت کردم.»
جالب اینکه بلافاصله بعداز تاسیس شرکت، طیبی اولین کار را قبول میکند و رسما کار را شروع میکند: «من شرکت را در شهریور به ثبت رساندم و یک ماه بعدش، یعنی مهرماه اولین کار را برداشتم. پروژهای بود در ارتباط با یک کارخانه بستهبندی. یادم هست همانجا ۶۰ نفر را سر کار بردم که هر ۶۰ نفر هم از همین محله خودمان یعنی فلکه ۱۴ معصوم بودند. من از ۵ صبح از خانه میزدم بیرون تا ۱۰ شب. باید دائما بالای سر کارگرها میبودم؛ چون تجربه کاری اولم بود و در ایجاد یک سابقه خوب برای شرکت تاثیرگذار بود.»
امروز آن ۶۰ نفر نیروی ده سال پیش شرکت سرو ولایت توس، به بیشاز ۱۳۰۰ نیرو افزایش یافتهاند و شرکت مهندس طیبی امروز یکی از شرکتهای موفق و معتبری است که با بخشهای مختلف سازمانی بهویژه شهرداری مشهد درحال کار است.
مهندس طیبی با اشارهبه سابقه شرکت خود میگوید: در تمام این ده سال تجربه کاری و داشتن ۱۳۰۰ نیرو، خداراشکر در ارتباط با نیروهایم حتی به یک مشکل برخورد نکردم و حتی یک نیرو نداشتم که از من گلهای داشته باشد یا شکایت بکند و.... در تمام این مدت، بیشاز ۵۰ پیمان از ادارات و شهرداری برداشتهام و اصلیترین خصلتم این بوده که حق کارگرم را به تمام و کمال و تاحد توان بهموقع پرداخت کنم؛ چراکه از خوردن حق کارگر متنفرم.
نگاه من به پروژهها و پیمانها در وهله اول این است که برای چند نفر کاری درست بشود و بتوانند رزق حلالی برای خودشان دستوپا کنند. زیاد رقم پیمان و اینها برایم مهم نبوده و نیست. برای همین هم اگر در مناقصهای شرکت کنم، معمولا برنده میشوم.
اما مدل تعامل کاری آقای طیبی بهعنوان مدیرعامل شرکت با نیروهایش فصل جذاب و جالب این گزارش و سبک کاری و مدیریتی مهندس طیبی است. با این سؤال شروع میکنم «روابط کاری شما با نیروهایتان چگونه است؟» مدیر شرکت سرو ولایت توس پاسخ میدهد: البته بهتر است این سؤال را از خود آنها بپرسید ولی چیزی که در تمام این سالها سرلوحه کار من بوده، ایجاد روابط برادرانه و احترامآمیز با مجموعهام بوده است. به همین دلیل سه سال است که نیمه رمضان، سالروز ولادت کریم اهلبیت، امام حسن مجتبی (ع) تعدادی از بچهها با خانوادههایشان را به باغی دعوت میکنم و افطاری در خدمتشان هستم بهطوریکه امسال در خدمت حدود ۳۰۰ نفر از این عزیزان بودم.
علاوهبراین، در این مراسم طبق نظرسنجی که از خود نیروها انجام دادیم، جلوی خانوادههایشان از آنها تقدیر کردیم و به آنها سکه و تقدیرنامهای هدیه دادیم. اینگونه کارها در روحیه و ایجاد انگیزه نیروها خیلی تاثیر میگذارد. جدای از این، از میان نیروهای موفق هر پروژه که مسئول مرتبط از آنها راضی باشد، به قید قرعه با هزینه شخصی خودم به کربلا اعزام میکنم که تاکنون ۵ نفر این توفیق را داشتهاند که ازطرف شرکت به زیارت امامحسین (ع) و مشاهد مشرفه اعزام شوند.
طیبی ادامه میدهد: ما اولین شرکت در زمینه کاری خودمان بودیم که در روز کارگر ویژهبرنامههای متنوعی برای نیرویهایمان داشتهایم و هرساله هدایای مختلفی مانند پتو و. به آنها هدیه کردهایم. تاجایی که حتی بعضیاز دوستان به ما اشکال گرفتهاند که شما با این کارتان برای ما هم کار درست کردید!
این کارآفرین موفق به یکی از شاخصههای مهم شرکتش در جذب نیرو اشاره میکند و میگوید: همینجا بگویم یک شاخص مهم برای من در جذب نیرو، جذب نیروی متدین و مذهبی بوده است؛ چراکه دیدم وقتی نیرو متعهد است و اعتقاد دارد، اهل خیانت و کمکاری و سستی در کار نیست و بهقول معروف پولش را حلال میکند.
در ادامه، از آقای طیبی میخواهم از تجربههای مهم دهساله مدیریت نیرو بگوید. طیبی پساز لحظاتی مکث، میگوید: اولین لازمه یک مدیر به نظرمن صداقت است؛ هم با نیروهای خود، هم با مجموعههایی که طرفحسابش هستند. نکته بعدی اینکه بیشاز اینکه به فکر خودت و جیب خودت باشی، به فکر کارگرهایت باشی. حقوقش را بهموقع و تماموکمال بدهی حتی اگر لازم است از حق خودت بزنی؛ مدیر یعنی این. ببینید من یک فکر دارم و آن این است که نیروهای من در شرکت، پشتگرمیشان به من است؛ پس من باید هر کاری میتوانم برای آنها انجام بدهم.
زیاد اتفاق افتاده است که ادارات یا مثلا شهرداری با تاخیر با ما تسویه کرده است، اما من همیشه پیشبینی این را دارم و تمام سعیم این است که پنجم هر ماه حقوق بچهها را بدهم حتی اگر لازم باشد از خرج روزمره خودم بزنم.
خیلیها هستند که کاری را شروع میکنند، اما نمیتوانند آن را ادامه دهند و به موفقیتهای لازم دست پیدا کنند؛ طیبی دراینباره میگوید: البته اینکه فرد یا مجموعهای نمیتواند کار را به سوددهی لازم برساند و درنهایت ورشکست میشود، دلایل مختلفی دارد. اما اگر من در حوزه کاری خودم میگویم، یکیاش این است که فرد صداقت ندارد و مثلا حق و حقوق کارگر را بهموقع نمیدهد یا بیمهاش نمیکند و.... خب کسیکه با نیروی خودش اینطور تا کند نباید انتظار موفقیت در کارش را داشته باشد.
نکته دوم هم طمع است. بعضیها خیلی عجله دارند و میخواهند همان یکیدو سال اول به تمام اهدافشان برسند. خب این شدنی نیست. شاید یک سال شرایط بازار متفاوت باشد، کار نباشد و...، سرمایه اولیه هم لازم است. اوایل، خودم برای همین شرکت خیلی سختی کشیدم و با کمبود مالی دستوپنجه نرم کردم تا توانستم به این موقعیت برسم. به فکر این نبودم که روزم را شب کنم. دنبال کار بیشتر و بهتر بودم.
* این گزارش یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ در شماره ۱۹۳ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.