چشمنوازی لباسهای رنگارنگ بر تن دختران و استشمام عطر غذاهای پررنگولعابی که روی میزها چیده شده، شنیدن موسیقی سنتی و گویشهای زیبای محلی، همگی حاصل تلاش یکماهه دانشآموزان دبستان «سما» است که در قالب جشنواره «آیینهای سرزمین من» به نمایش درآمده است؛ جشنوارهای که به گفته سمانه ونکی، مدیر دبستان و پیشدبستانی سما، با هدف آشنایی دانشآموزان با آیینها و رسوم کشورمان برگزار شده است.
برای هر کلاس یک شهر یا استان انتخاب شده و نکته جالب توجه این است که در هر کدام از بخشها، حداقل یکی از دانشآموزان، بومی همان شهر یا استان است.
پتههای دستدوز مادربزرگ آندیا منوری در غرفه کرمان، آدم را میبرد به گذشتههای نهچندان دور؛ زمانی که مادربزرگها نقش مهمی در زندگی خانوادههای ایرانی داشتند. او که اهل کرمان است و هنوز زندگیاش با آداب و سنن قدیمی آمیخته است، به دوستانش در تهیه وسایل سنتی شهرش کمک کرده است.
او با گویش محلی کرمان، سوغاتیهای خوشمزه شهرش را معرفی میکند. بزقرمه، کلمپه، پسته، قوتو، زیره و دیگر خوراکیهایی که عطرشان در هوا پیچیده، همگی را خودش از کرمان آورده است.
صدای سنتوری که به سبک موسیقی گیلان نواخته میشود، در راهرو مدرسه پیچیده است. نازنینزهرا هاشمی، نوازنده کلاس ششمی این موسیقی محلی، میگوید: سالهاست سنتور تمرین میکنم و تمرکزم روی موسیقی محلی کشورمان است.
درحالیکه قطعه «رعنا» را مینوازد، ادامه میدهد: هر خطهای در کشورمان هویت خاص خودش را دارد و موسیقی، بخش مهمی از هویت است که حتی با انسانهایی که زبانهای مختلفی دارند، ارتباط برقرار میکند.
به غرفه شیراز که میرسیم، عکاس شیرازیمان قبل از بچهها شروع میکند به توضیحدادن درباره غذاها. حدیث فقیری با ذوق ظرف شیرینی را نشان میدهد و میگوید: این حلواهای شیرازی خیلی خوشمزه است و درستکردنش زحمت دارد. کنار روشا و زهرا و آناهیتا میایستد تا با غرفه شهرش عکس یادگاری داشته باشد.
مادر آناهیتا محمدی اصالتا ایلاتی و قشقایی است و زبان ترکی را هم بهخوبی صحبت میکند. با لهجه شیرینش میگوید: این بچهها معنی اصالت را خوب فهمیدهاند و میدانند که حفظ رسوم و آداب بهمعنای ریشهدواندن در خاک وطن است.
غرفه شهرهای مختلف خراسان پررنگ و لعابتر از بقیه غرفههاست. شاید دلیلش نزدیکبودن مسافت و درنتیجه نزدیکی فرهنگهایمان است. برای بچهها هم تنوع رنگ لباسها جذابیت بسیار دارد. ترنم و آوینا خودشان را آماده کردهاند تا با ورود هرکدام از مهمانها با گویش قوچان، محصولاتشان را معرفی کنند.
غرفه مازندرانیها پرطرفدار است. زهرا کریمپور اهل بابل است و غذاهای سنتی شهرشان را برای غرفهای که دخترش روجا شیخی با دوستانش مهیا کرده است، آماده میکند.
این مادر فعال که بوورنگ غذاهایش مانند «ترشیتره» و «باقلاقاتق»، طرفداران بسیاری را به اینطرف مدرسه کشانده است، میگوید: حفظ سنتها در تربیت فرزندان نقش مهمی دارد. من حتی اسم دخترم را هم یک اسم محلی انتخاب کردم که در زبان خودمان بهمعنی «ستاره صبحگاهی» است.
غرفه اهواز با حصیرهای محلیاش سادگی خاصی را به نمایش میگذارد. بچههای کلاس دوم از دوست اهوازیشان، دیانا احمدی، برای چیدن غرفه کمک گرفتند و از اینکه زندگی در جنوب کشورمان اینقدر ساده است، متعجباند. دیانا به دوستانش گفته «سادگی تاریخ ندارد و همیشه زیباست.»