حدفاصل چهارراه میلاد تا میدان استقلال که امروز یکی از بازارهای بورس موبایلفروشی در مشهد است، تا حدود سال ۷۵ مسکونی بود و بهتدریج تکوتوک مغازه درآن باز شد و پاگرفت، بهطوریکه در ۲۷سال گذشته، این مکان بورس مشاغل مختلف شد.
پارچهفروشها و شومینهفروشها آمدند و رفتندو موبایل فروشها جای آنها را گرفتند. حتی در مقطعی برخی طلافروشها رو به موبایلفروشی آوردند. اکنون نیز همچنان بازار در قبضه موبایلفروشهاست، اما آنها معتقدند تا چند سال دیگر، از این رونق و تبوتاب بازارشان کاسته میشود و احتمالا کسب دیگری جایشان را میگیرد.
حدفاصل چهارراه میلاد تا میدان استقلال تا سال ۷۵ بیشتر مسکونی بوده است. با پاگرفتن بازار امامت، مالکان حاشیه استقلال هم بهمرور پروانه تجاری گرفتند و اتاقهای خانههایشان تبدیل به مغازههایی شد که ابتدا دراختیار سوپرمارکت، ترمزسازی و مشاغلی مانند اینها بود. در ابتدای دهه ۸۰ چند مغازه شومینهفروشی و پارچه فروشی در این قسمت از منطقه فعالیت میکرد. اولین موبایلفروشیها در همین سالها، در این خیابان شکل گرفتند.
محسن خوشخلق که از قدیمیهای بازار موبایل استقلال است، میگوید: اولین موبایلفروش اینجا آقای آخوندزاده بود. خدا رحمتش کند؛ فوت کرده است. من و آقای طاهریان هم بعداز او آمدیم.
خوشخلق سال۷۶ در یک مغازه فروش تلفن ثابت در پاساژ خاتم شاگردی میکرده است. در این سال که اولین موبایلها وارد مشهد میشوند، همان مغازههای فروش تلفن ثابت، موبایل هم میفروختند، اما خیلی زود، تلفن همراه جای خودش را باز میکند و مغازههایی مستقل میطلبد. سال ۸۰ که خوشخلق میخواسته مستقل شود، تصمیم به بازکردن مغازه موبایلفروشی میگیرد و آن را در خیابان استقلال دایر میکند.
به گفته او مغازههای موبایلفروشی بازار استقلال، از استقلال۴ شروع شده است. محسنآقا هم بهخاطر توسعه بازار امامت و رفتوآمدهای آن، تصمیم گرفته است مغازهاش را در استقلال دایر کند و با آخوندزاده همکار شود. به نظر او توسعه بازار امامت، تأثیر زیادی در رشد و رونق بازار موبایل استقلال داشته است.
او میگوید: از سال۸۰ تاکنون، هرسال زرق و برق مغازههای موبایلفروشی استقلال بیشتر و دکورهایشان شیکتر شده است. اکنون هم علاوهبر محدوده آزادشهر، مشتریانی از منطقه قاسمآباد، الهیه، پیروزی، جاده قدیم، گلبهار، چناران، عسکریه و... داریم.
خوشخلق همچنین به هجرت پارچهفروشها اشاره میکند و میگوید: از سال ۸۵ که بازار موبایل در اینجا بورس شد، موبایلفروشها با قیمت بیشتر مغازهها را اجاره میکردند. مالکان هم ترجیح میدادند مغازههایشان را به این صنف بدهند. درنتیجه، پارچهفروشها و دیگر کسبهای که اینجا مغازه داشتند، نتوانستند از پس اجارهها برآیند و رفتهرفته تعداد آنها کمتر شد و جایشان را موبایلفروشها گرفتند.
به عقیده او، بازار موبایل استقلال از سال۸۵ بورس شده و رو به توسعه رفته است. از این سال، متقاضیان تلفن همراه افزایش پیدا کرده و بهدنبال آن، تعداد موبایلفروشهای استقلال بیشتر شده است. مغازهدارها هم کسب و فروش مناسبی داشتهاند، اما از سال۹۰ بهدلیل تحریمها و نوسانات ارز، به قول او بازار ترکیده است.
منظور خوشخلق از «ترکیدن» این است که بازار دیگر آرامش و رشد قبل را نداشته و یکباره با شرایط نامناسبی روبهرو شده است. به گفته او این شرایط نامناسب، سال ۹۷ شدت گرفته و بازار را دچار نوسانهای متعدد و خدماتدهی ضعیف کرده است.
او میگوید: تا سال ۹۷ شرکتهایی که بهطور مستقیم با سازندگان تلفنهای همراه خارجی همکاری داشتند، به مغازههای ما میآمدند، گوشیهای جدید و بهروز را روی میزمان میگذاشتند و برای فروش و خدمات پساز فروش خدمات میدادند، اما از سال۹۷ بهخاطر تحریمها، این شرکتها جمع شد و ضربه مهلکی به موبایلفروشها و بازارشان وارد شد.
محمد طاهریان از دیگر قدیمیهای این بازار است. او سال۸۰ در بولوار پیروزی مغازه موبایلفروشی داشته است، اما تصمیم میگیرد آن را به استقلال منتقل کند. سال ۸۱ که او مغازهاش را در اینجا دایر میکند، هنوز خیلی از ملکها مسکونی بوده است.
طاهریان سال۸۱ که جوانی بیستوهفتساله بود، با مبلغ اجاره ۲۵۰ هزارتومان مغازهاش را دایر کرد، اما اکنون مبلغ اجاره مغازههای حاشیه استقلال ماهانه بین ۲۷ تا ۴۰ میلیونتومان است و مغازههای بزرگتر، اجارهشان تا ۱۰۰ میلیون و بیشتر هم میرسد.
به گفته او آن زمان خط تلفن همراه بیش از ۸۰۰ هزارتومان بوده که نسبتبه زمان خودش رقم زیادی بوده است. آنها هم به اقساط، خطفروشی میکردند.
محمدآقا تعریف میکند: آن موقع تعداد خطهای همراه اول محدود بود و از وقتی فرد ثبت نام میکرد، یکیدو سال طول میکشید تا خط دراختیارش قرار گیرد، اما از زمانیکه تالیا و ایرانسل، خطها را با قیمت ۷۰هزار و ۳۵هزارتومان به فروش رساندند، یکباره بازار فروش تلفن همراه رونق گرفت و باعث رونق بازار موبایل استقلال هم شد، بهطوریکه تا سال۹۰ دورانی طلایی را طی میکردیم. به گفته او در آن سالها حتی بعضی طلافروشها رو به موبایلفروشی آوردند.
طاهریان به دو شاگردش که دو طرفش ایستادهاند، اشاره میکند و میگوید: یکی از عوامل اصلی توسعه بازار، شاگردها بودند. جوانها که میآمدند یکیدو سال شاگردی میکردند، چموخم کار دستشان میآمد و بعد خودشان مغازه میزدند.
محمدآقا یادی از مغازههای شومینهفروشی میکند و ادامه میدهد: ابتدا در حاشیه بولوار استقلال، مغازههای شومینهفروشی دایر بود، اما همانطورکه استفاده از شومینه در خانهها کمرنگ شد، موبایل متقاضی بیشتری پیدا کرد و مغازههای موبایلفروشی هم جای شومینهفروشها را گرفتند. پارچهفروشها هم از پس موبایلفروشها برنیامدند و اکنون جای مغازههایی را که تا همین چندسال پیش پارچهفروشی بودهاند، موبایلفروشها گرفتهاند و میبینید که بازار از سمت استقلال زوج بهسمت فرد هم کشیده شده است.
البته به نظر طاهریان، بازار فعلی موبایل استقلال، تحت تأثیر نوسانات ارز و تحریمها رو به افول است و اگر روند همینطور ادامه داشته باشد، در سالهای آتی، کسبهای دیگری، جای این موبایلفروشیها را خواهند گرفت.
به گفته او تا سال۹۵ و حتی تا ۹۸ بازار موبایل استقلال خوب بوده است. بعد هم دفتر فروشش را نشان میدهد و میگوید: دفتر سالهای قبلی ما موجود است. آن موقع در یک روز تا دو صفحه دفترمان پر میشد، اما اکنون فروش آنقدر کم است که حتی به یکچهارم صفحه نمیرسد.
این موبایلفروش میگوید: اکنون قدرت خرید مردم کاهش یافته است و تا بتوانند بهجای تعویض، گوشی را تعمیر میکنند، اما حدود ۱۰سال پیش، آنقدر قدرت خرید مردم خوب بود که حتی گوشیهای سالم را عوض میکردند.
مهدی خوشروش از شاگردان قدیمی بازار است. از سال۸۷ در این بازار شاگردی کرده است و بسیاری از صاحبکارها را میشناسد. او هم به فراز و فرود بازار اشاره میکند و میگوید: حدود سال ۹۰ که بازار در اوج بود، چند تا از طلافروشهای آزادشهر تغییر شغل دادند و رو به موبایلفروشی آوردند. بعد هم با دست، یکی از مغازهها را نشان میدهد و میگوید: آن فروشگاه هنوز گاوصندوق زمان طلافروشیاش را دارد. البته بعد که بازار رو به افول رفت، بعضیها باز به طلافروشی برگشتند.
به نظر او در بازار قدیم، شاگردها راحت مغازه باز میکردند و مستقل میشدند، اما در بازار فعلی که میبینند صاحبکار برای پرداخت پول اجاره مانده است، کمتر جرئت میکنند خودشان وارد گود شوند. هرچند که حقوق ۵ تا ۸ میلیونی شاگردی هم که میگیرند، جوابگوی نیازهایشان بهعنوان یک جوان نیست.