کودکان خردسال روی قالیهای وسیع نشسته و به سکوی اجرای نمایش خیره شدهاند. امشب، شب سوم محرم و به نام حضرت رقیه (س) است و نمایش هم تراژدی دیدار دختر خردسال با سر بریده پدرش، اباعبدالله (ع)، است. حدود ۴ هزار نفر میخکوب شدهاند و حتی لحظهای پلک نمیزنند؛ بهویژه در لحظهای که بازیگر نقش حضرتزینب (س) پاسخ دندانشکنی به یزید ملعون میدهد.
اینجا زمین بایر ابتدای خیابان شهیدآرمون۱۵ در محله ثامن است. هیئت مریدان حضرتزینب (س) هرساله در این مکان و در دهه اول محرم، برنامهای مفصل و جذاب اجرا میکنند. روایتگر عینی چندساعتی از مراسم عزاداریشان هستیم که در آن هم مناجاتخوانی و روضه دارند و هم عزاداری، پخش کلیپ و اجرای سرود آیینی. شبیهخوانی باشکوهی ختم ماجراست.
بعداز نماز مغرب و عشا رفتهرفته جمعیت از این سو و آن سو میرسند و ۱۵۰۰صندلی پر میشود. زمین خاکی ابتدای خیابان شهیدآرمون را در حد توان گراویه ریختهاند تا گردوخاک زیادی بلند نشود. فضا به دو بخش بانوان و آقایان تقسیم شده است و آن وسط هم سکویی سیمانی ساختهاند تا برای اجرای نمایش استفاده شود. در دو سمت زمین هم ایستگاه چای صلواتی برپاست.
یکی از بخشهای ابتدایی برنامه که طرفدار بسیار زیادی هم دارد، مناجاتخوانی برای ظهور امامزمان (عج) است. طیبه دادگر، ساکن همین محله، شب سومی است که در این مجلس حاضر شده است. البته که سالهای قبل هم میآمده است و از برگزاری این برنامه بهویژه مناجاتخوانی حال معنوی خوبی به او دست میدهد.
در فاصله بین بخشهای برنامه، سراغ غرفهها میروم که پشت بخش خواهران قرار دارد. شلوغترین آنها غرفه خوشنویسی است. چند کودک خردسال در صف ایستادهاند. مهتاب میخواهد برایش «یا علی (ع)» بنویسند. پشت سرش هم بچهها ذکر «یا علیاصغر (ع)» و «یا مهدی (عج)» را میگویند تا خوشنویس برایشان بنویسد.
سیدحسین کاظمیان، استاد خوشنویسی، همراه خانوادهاش به اینجا آمده است و روی برگههای سفید هر آنچه بچهها بخواهند، برایشان مینویسد. انواع قلم و دوات با رنگ قرمز و مشکی روی میز قرار دارد. او میگوید: بچهها میخواهند که برایشان بنویسیم «لبیک یا صاحبالزمان (عج)»، «لبیک یا حسین (ع)» و «یا زینب (س)».
حامد عرفانیپور و همسرش، زهرا صادق، مسئول غرفه عکاسی هستند که هنوز کامل راه نیفتاده است. بهسختی مشغولاند تا شرایط اولیه را فراهم کنند. فهرست نام متقاضیان را روی میز گذاشتهاند. حامد میگوید: سال گذشته اولینبار این غرفه را دایر کردیم و استقبال خیلی خوب بود.
این زوج جوان تصمیم گرفتند از هنرشان در این مراسم استفاده کنند. زهرا که کارشناسی عکاسی دارد، میگوید: سال گذشته، تعدادی از عکسها را تحویل دادیم و بقیه ماند. جالب اینجاست که امسال آمدند تا عکسهای سال گذشته را تحویل بگیرند.
سیدمحسن موسوی و سیدمحمدمهدی حسینیمقدم در غرفه صندوق نذورات نشستهاند. روی میز ردیف صندوقهای پلاستیکی قرار دارد. سیدمحسن توضیح میدهد: سالهای گذشته درخواستهای زیادی داشتیم که مردم بتوانند به هزینههای برگزاری کمک کنند؛ بنابراین این صندوقهای کوچک طراحی شد تا آنها را دراختیارشان بگذاریم و بعد از چند ماه جمعآوری کنیم. هزینه جمع شده در مراسم پیش رو و سال آینده و همچنین برای تهیه بسته معیشتی استفاده میشود.
با سیدمحمد موسوی، مسئول هیئت، درباره برنامه و شبیهخوانی گفتگو میکنم. او میگوید: در این برنامه مداحی و روضهخوانی مختصر، مناجاتخوانی برای امامزمان (عج)، پخش کلیپ انیمیشنی برای کودکان برگزار و در ادامه هم برنامه گروه سرود، سخنرانی درباره مهدویت و درنهایت شبیهخوانی اجرا میشود.
هشتسال پیش تنها یک خیمه چای داشتند و در روز اربعین از یک گروه تعزیهخوان دعوت کردند. استقبال اهالی آنچنان بود که تصمیم گرفتند در دهه اول محرم هرسال از گروه نمایش دعوت کنند. سیدمحمد میگوید: سال اول فقط نمایش داشتیم، اما بهتدریج زیارت عاشورا، منبر و مناجاتخوانی هم اضافه شد.
در حال حاضر هر مخاطب برای بخشی از برنامه به اینجا میآید. محیط باز و هوای خوب، محل مناسبی برای کودکان فراهم کرده است تا آزادانه و در فضایی امن درکنار هم وقتشان را بهخوبی سپری کنند. شبیهخوانی هم هرشب داستانی دارد و امشب متعلقبه بانو رقیه (س) است.
شبیهخوانی گروه کمی نمایشیتر و برای کودکان امروزی جذابتر است و لابهلای آن، صدای ضبطشده بازیگران پخش میشود. میتوانستیم در مکانی کوچکتر و محدود عزاداری کنیم، اما اینجا فرصت ارزشمندی برای کار فرهنگی دارد. همین زمین خاکی و برنامه در فضای باز در ارتقای سطح فرهنگی محله و منطقه تأثیرگذار خواهد بود. مردم در مجلس امامحسین (ع) روی خاک مینشینند و به یاری خدا، عنایت خود حضرت (ع) را هم خواهند دید.
سری به مخاطبان برنامه میزنیم. فاطمه علینیا پای ثابت برنامه هرساله مراسم است. همراه دو فرزندش آمده و در دست هر کدام هدیهای از طرف هیئت است؛ شکلاتی که بهشکل پروانه تزئین شده و روی هر بال آن نوشته شده است: «من از کودکی عاشقت بودهام».
او میگوید: این مجلس برای بچههاست و لحظات خوبی را اینجا میگذرانند. در آخر برنامه هم شبیهخوانی دارند که برای بچهها خیلی جذاب است. فاطمه خردپیشه شب اولی است که در این مراسم حاضر شده است. همراه خانواده آمده است و فضای برگزاری مراسم و موضوع سخنرانی را هم مناسب میداند.
فاطمه گلستانی، عضو شورای اجتماعی محله، همراه پسر خردسالش به برنامه آمده است. او میگوید: فضای باز برنامه برای خانوادهها خیلی جذاب است. برنامه شبیهخوانی هم پربیننده است. اگر دقت کنید رفتهرفته به ساعت حضور گروه نمایش که نزدیک میشویم، جمعیت چندبرابر میشود.
دختر نوجوانی چوبپر در دست، انتظامات بخش بانوان را برعهده دارد. سیزدهسال دارد و با امسال میشود سه سال که به برگزاری بهتر برنامه کمک میکند. حنانه حسینی میگوید: خانه ما نزدیک همینجاست و خواستم من هم در برگزاری برنامه سهمی داشته باشم. نظم و نوع برگزاری برنامه خیلی خوب است و مهمانان راضی هستند.
سیدمحمد قاسمزاده سال اولی است که در این هیئت مشغول فعالیت شده است. از سرکار برمیگشته و در مسیر این جمع و برنامه را دیده است. همانجا نیت میکند تا او هم نقشی در برگزاری مراسم داشته باشد. حالا در ورودی بخش خواهران ایستاده است و میهمانان را به حضور در مراسم دعوت میکند.
امیر رضایی یکی از اعضای قدیمی هیئت است که پانزدهسال سابقه خدمت دارد. او درباره سابقه برگزاری برنامه میگوید: همهچیز با یک خیمه کوچک نبش خیابان شهیدنوروزی محله شروع شد و در حال حاضر هشتسالی میشود که مراسم را در این زمین برگزار میکنیم. زمین متعلقبه عمدهمالکی در محله است که نماینده او اجازه برگزاری میدهد.
امیر درباره علت شلوغشدن برنامه میگوید: با اینکه پذیرایی نداریم، به دلیل اخلاص بچهها و لطف اباعبدا... (ع) مراسم با استقبال روبهرو شده است. اعضای هیئت کارگر هستند و هیچیک به اصطلاح «چَپ پُری ندارند.»
سیدعلی موسوی جزو مؤسسان هیئت است. او حدود ساعت۶ عصر از سر کار برمیگردد و خودش را به محل برگزاری میرساند. تا پایان مراسم و بعد از آن شاید حدود ساعت۲ بامداد مشغول کار است، سپس به استراحت میپردازد. سیدعلی میگوید: برنامه بچههای هیئت در این دهه همین است. همه انرژی مضاعفی دارند و خسته نمیشوند.
فرد دیگری در گوشهای نشسته است و روضه را گوش میکند. او مسئولیت خرید و اجاره لوازم هیئت را برعهده دارد و خودش را هم معرفی نمیکند. علاقه زیادی به هیئت و اعضایش دارد و میگوید: من در این هیئت از بانو زینب (س) حاجت گرفتهام. چندسالی بود که بچهدار نمیشدیم و تقریبا ناامید شده بودیم؛ بالاخره حاجت گرفتیم و نام دخترم هم زینب است.
مداحی با همراهی خوب عزاداران انجام میشود و بعد کلیپی از کودکان خردسال بر پرده نمایش بالای سکو نمایش داده میشود؛ شعری است با مضمون اینکه اگر کودکان این نسل در کربلا بودند، امامحسین (ع) تنها نمیماند. سپس گروه سرودی متشکل از هشتپسر نوجوان، سرودی درباره قیام کربلا اجرا میکنند. پارسا زیرکی و محمد کاویان، از اعضای گروه سرود و از محله میثم تمار هستند که برای اجرای سرود به اینجا دعوت شدهاند. امشب متعلقبه بانو رقیه (س) و سرودشان هم برای بانو است.
سیدمحمد موسوی، مسئول هیئت، درباره اجرای برنامه برای کودکان میگوید: نیت ما کار برای بچههای خردسال است. طرح فرهنگی و نیرو داریم، اما مکان و امکانات نداریم، وگرنه برنامهای بزرگتر و حتی در سطح شهر برگزار میکردیم. اگر میخواهیم بچهها امامحسینی (ع) شوند، باید از خردسالی برای آنها وقت بگذاریم.
نزدیک نیمه شب است و اعضای گروه نمایش از راه میرسند. هر کدام لباسی مناسب نقش به تن دارند و گریم کردهاند. دو تن از بازیگران نقش منفی با گریم متفاوت و ظاهر درشت بیشتر جلب توجه میکنند. حسین سوختانلو خودش را «معروف به درویش مازندران» معرفی میکند. پنجاهسال دارد و ۲۵ سال است که در شبیهخوانی نقش ایفا میکند.
حسین میگوید: عاشق نیستی، وگرنه معنی عشق را میدانستی. ۲۵سال زره پوشیدم، فقط به عشق امامحسین (ع). بارها حاجت گرفته و در همین لباس اربعین به زیارت آقا رفتهام. او همیشه نقشهای منفی مثل شمر، حرمله، ابنسعد، مأمون، معاویه و یزید بازی میکند.
حسین میگوید: درست است که گاهی فحش میخورم، اما بهتر که مردم بدانند این اشقیا چه با اهلبیت (ع) کردند. مردم به من توهین نمیکنند و توهین برای نقش آن سنگدلان است. من شمر امامحسین (ع) هستم. محمد فرشچیان متولد سال۱۳۶۶ است و حدود دوازدهسالی میشود که در شبیهخوانی نقش ایفا میکند. گروهشان عشاقالحرمین نام دارد و محمد امشب نقش یزید را ایفا میکند.
او میگوید: خیلی از نقشها را بازی کردهام، اما ایفای نقش حضرتعباس (ع) در روز تاسوعا چیز دیگری است و همیشه من را منقلب میکند.
نمایش شروع میشود و حدود ۴ هزار نفر جمعیت همگی در سکوت تماشاگرند. همه صندلیها پر شده است و روی قالیها هم جای سوزنانداختن نیست. حتی در حاشیه خیابان، مردم از روی موتور و در خودروهایشان تماشاگر نمایش هستند. قالیهای جلو سکوی نمایش پر از کودکان خردسال است. ابتدا حرکت کاروان اسرای کربلا نمایش داده میشود که تماشاچیهای بزرگتر منقلب میشوند.
پرده بعدی رویارویی حضرت زینب (س) با یزیدبنمعاویه است. در آخر نیز روایت درآغوشکشیدن سر بریده اباعبدالله (ع) توسط بانو رقیه (س) به تصویر کشیده میشود. جمعیت همگی با چشمان خیس و هقهقکنان تماشا میکنند. حتی بازیگرهای نقش منفی درکنار صحنه گریه میکنند. کودکان محله ثامن، چشم و صورتشان خیس است. انگار همگی تماشاچی تاریخ کربلا هستیم و جگر عزاداران میسوزد.
سیدمحمد موسوی ۳۹ سال دارد و مسئول هیئت مریدان حضرت زینب (س) است. او میگوید: این هیئت سال۱۳۸۳ تأسیس شد و سال بعد هم ثبت شده است. هیئت ما صرفا منبر و عزاداری برپا نمیکند، بلکه فعالیتهای بیشتری داریم؛ مثلا فعالیتهای گروه جهادی، توزیع بستههای معیشتی و برگزاری جشنهای مختلف مثل جشن غدیر و نیمهشعبان، ولادت امامرضا (ع). علاوهبراین، گروه کوهنوردی، فوتسال و شنا هم داریم که همگی در قالب هیئت فعالیت میکنند.
جوانان بسیاری ساکن گلشهر هستند. در همین محدوده صاحبالزمان (عج) محله ثامن حدود ششصدجوان داریم. هیئتها بهترین بستر جذب جوانان هستند. جوانان انرژی زیادی دارند و باید زیر پرچم امامحسین (ع) آنها را جمع کنیم. اینجا فرصت کار فرهنگی فراهم است.
ابتدا ۱۰ جوان حلقه اولیه هیئت را تشکیل دادند و بهتدریج بر تعداد آنها افزوده شد؛ حالا حدود صدعضو فعال و پایکار در هیئت حضور دارند. شبهای جمعه تمام سال برنامه هفتگی دارند. مکان ثابتی برای هیئت ندارند و هر هفته در خانه یکی از اعضا جمع میشوند.
بهدنبال حسینیه و مکانی برای هیئت هستند. سیدمحمد میگوید: اگر مکان و امکانات داشته باشیم، ظرفیت جذب بیشتری داریم. بخش اصلی هزینهها بهعهده اعضای هیئت است. به لطف خدا و اهل بیت (ع) تا الان نماندهایم، اما اگر حمایت شویم، برنامههایی بزرگتر و با ظرفیت فرهنگی بیشتر اجرا خواهیم کرد.