همه فامیل میگویند حاجمحمدعلی صدایش را از پدرش به ارث برده است؛ پدری که به «کربلاییابراهیم» شهرت داشت و عاشق حضرت ابوالفضل (ع) بود. کربلاییابراهیم شصتسال قبل، اولین هیئت شهر ساوه را پایهگذاری کرد و اسمش را «قمربنیهاشم (ع)» گذاشت.
ارادت او به علمدار کربلا تا جایی پیش رفت که به محمدعلی دوازدهساله که تازه مداحی را شروع کرده بود، وصیت کرد که اگر روزی روزگاری پسری داشت، اسمش را «عباس» بگذارد. محمدعلی هم وصیت پدر را اجابت کرد و حالا عباس یکی از مداحان اسم و رسمدار شهرمان و از خادمان حرم مطهر رضوی است که پانزدهسالی میشود سوز صدایش در دعای کمیل پنجشنبهشبهای حرم امامرضا (ع) حس و حال خیلیها را ملکوتی میکند.
امیرحسن و علی نسل چهارم مداحان خانواده طاهریان هستند که اولی چهارده و دومی نُهسال سن دارد، هم مداح هستند و هم مکبری میکنند و هم حفظ قرآن کریم را آغاز کردهاند. هردو پا در رکاب پدر و پدربزرگ و جدشان گذاشتهاند و امیدوارند در آینده از آن دسته مداحانی باشند که صداقت سرلوحه کارشان است.
از قدیم مرسوم بود پسرها جا پای پدر بگذارند؛ از روی دست آنها مینوشتند و مسیر شغلی و کاری آنها را ادامه میدادند. برای همین بعضی شغلها تبدیل به شغل خانوادگی میشد. این رویه در خانواده طاهریان هم برقرار است و حرفه مداحی از جد خانواده، کربلاییابراهیم، و پسرش حاجمحمد علی، به حاجعباس و امیرحسن و علی طاهریان، رسیده است.
بعدازظهر یک روز تابستانی، فرزندان دور پدر در خانه اش در محله فرهنگیان حلقه زدهاند. حاجمحمدعلی همانطورکه عکس پدر خدابیامرزش را در دست دارد، برای فرزند و نوههایش از کربلاییابراهیم خاطره میگوید، پدری که اهل خانواده «آقابزرگ» خطابش میکنند و تاریخ تولد شناسنامهاش سال ۱۳۰۵ را نشان میداد. او صدای بسیار زیبایی داشت و کشاورزی میکرد.
کربلاییابراهیم مرد بااخلاص و بیریایی بود و بعضی وقتها از سر باغ و زمین با همان لباس کار به منبر میرفت، درحالیکه تنش خاکآلود و پاهایش گِلی بود. او عاشق حضرتعباس (ع) بود و برای همین هم در اوایل دهه۴۰ اولین هیئت شهر ساوه را با نام قمربنیهاشم (ع) پایهگذاری کرد. آن موقعها در شهر ساوه حتی یک هیئت هم نبود و حکومت وقت با عزاداری ماه محرم میانه خوبی نداشت.
حاجمحمد علی میگوید: پدرم در هیئت همه کار انجام میداد، از میانداری تا مداحی و آشپزی و... یادم میآید تا زبان به مدح حضرتعباس (ع) باز میکرد و میگفت «ای جان جهان باد به قربان ابوالفضل (ع) / عالم همه حیران و ثناخوان ابوالفضل (ع)» دیدههای مردم اشکبار میشد و صدای سوز و ناله از مجلس برمیخاست. پدرم هم روضه میخواند و هم پیش از آن، درباره عاشورا و علت این اتفاق بزرگ برای مردم توضیح میداد.
حاجمحمدعلی باز هم از خاطرات کودکی و پدرش میگوید، از نهال درخت زبانگنجشکی که پدر به عشق اذانگفتن در حیاط خانه کاشت تا روزی از آن بالا رود و صدای اذانگفتنش در همه شهر بپیچد.
مداح قدیمی ساکن قاسمآباد میگوید: روزی پدرم نهال درخت زبانگنجشک را با خودش به خانه آورد و در حیاط کاشت. مادرم گفت «آقا ابراهیم! این درخت برای چیست؟» پدرم چیزی به روی خودش نیاورد و با بیتفاوتی جواب داد «درخت است دیگر؛ برای قشنگی آوردهام!»
چندسالی گذشت و این درخت قد کشید. فکر کنم ارتفاع آن از سیمتر هم بیشتر شدهبود. بعد از اینکه تاج درخت گسترده و تنهاش محکم شد، پدرم از آن بالا رفت و چهار بلندگو در چهارطرف درخت نصب کرد. از صبح همان روز، اذانگفتن پدرم بر بلندای درخت زبانگنجشک آغاز شد و من هر روز مجذوب حوض داخل حیاط و صدای اذانش میشدم. شهر کوچک بود و صدای پدر در همه شهر میپیچید. از آن زمان لقب «مؤذن» نشست کنار اسم آقابزرگ و معروف شد به «کربلایی ابراهیم مؤذن».
پسر کو ندارد نشان از پدر. این ضربالمثل بدجوری به زندگی محمدعلی طاهریان مینشیند. او یکی از پیرغلامان هیئتهای محرمی مشهد است که بیشتر از ششدهه سابقه مداحی دارد. حاجمحمدعلی اولینبار در دوازدهسالگی مداحی را از هیئت قمربنیهاشم (ع) شهر ساوه آغاز کرد.
او بعدها و در جوانی به تربت حیدریه رفت، سپس به مشهد آمد و حالا سالهاست که در قاسمآباد زندگی میکند. از نظر او حضور در هیئت مذهبی و نوحهسرایی برای امامحسین (ع) و یارانش یک افتخار است. بههمیندلیل همیشه برای رضای خدا و بدون دریافت حتی یک ریال مداحی میکند.
مداح قدیمی محله فرهنگیان برای مداحی به بیشتر شهرها و روستاهای استان خراسانرضوی رفته است. هرمحرم یک جایی دعوتش میکردند. اما او همیشه مداحی را به چشم یک هنر نگاه میکرد، نه شغل و منبع درآمد.
او میگوید: نخستین و تنها شغلی که داشتم، در دادگستری بود که کارمند آنجا بودم. از سال۷۵ بازنشسته شدم و هیچگاه شغل دیگری نداشتم؛ بااینحال در همه این سالها به گرفتن اجرت مداحی معتقد نبودم. در شصتسال نوحه و روضهخوانی از هیچکس و هیچجایی پول نگرفتم و همیشه به خاطر دل مردم و رضای خدا خواندهام.
محمدعلی طاهریان بیتردید یکی از چهرههای اثرگذار محلهشان در آموزش و ترویج صحیح فرهنگ روضهخوانی و مداحی است. او سالها دعاخوانی و روضه را در اذهان مردم از همنسلهای خودش گرفته تا نسل امروز به یادگار ثبت کرده است.
قدمت کلاسهای رایگان آموزش مداحی حاجآقا طاهریان با نام «متوسلین حضرت عباس (ع)» به سیسال رسیده است و حاصل این تجربیات، پرورش شمار زیادی از کودکان و نوجوانان مستعد و علاقهمند به روضهخوانی و مداحی است؛ افرادی که درکنار این ذاکر اهلبیت (ع)، جز فراگیری فنون و روش مداحی، میآموزند که متواضع، پیشقدم در سلامکردن، خوشکلام و مقبول نظر مردم باشند و از غرور بپرهیزند.
او میگوید: درِ خانه من رو به جوانان علاقهمند به مداحی و روضهخوانی باز است. کلاسهایمان بیریا و بیهزینه است و هربار درکنار آموزش مداحی، یک ورق قرآن هم میخوانیم.
حاجمحمدعلی طاهریان اهالی محله فرهنگیان و محدوده قاسمآباد را افرادی متدین و عاشق اهلبیت (ع) معرفی میکند که هم در موقع نذریدادن و نیز هنگام شرکت در مراسم مذهبی پیشگام هستند.
او خاطرهای از مسجد امامجعفرصادق (ع) برای ما تعریف میکند که در حوالی خانهاش قرار دارد؛ «مدتهاست که برای نماز جماعت به مسجد امام جعفرصادق (ع) میروم. چندسال پیش مسجد خلوت بود و افراد چندانی هم برای نماز نمیآمدند. شب شهادت امام موسیبنجعفر (ع) بود که نماز تمام شد. امام جماعت داشت از مسجد میرفت که از او خواستم برایمان روضه بخوانند. امام جماعت به من لطف داشت و گفت «شما بخوان و ما گوش میکنیم.»
من هم شروع کردم به خواندن و خداراشکر به دل اهالی نشست. از آن شب به بعد، این افتخار را دارم که مرثیهخوان مسجد امامجعفرصادق (ع) هستم. شنیدم پس از آن شب، مردم محله به هم خبر دادند که مداحی در شبهای عزا در مسجد روضهخوانی میکند و به همین علت، جماعت مسجدیها و مشارکتشان در مسائل دینی محل بیشتر شد. حالا هر وقت که به مسجد بروید، جای خالی نمیبینید. در مناسبتهای مختلف مثل همین دهه اول محرم که از امشب آغاز میشود، اصلا جای سوزنانداختن نیست.»
درکنار حاجمحمدعلی طاهریان، حاجعباس آقای طاهریان نشسته است. فرزند خَلَفِ پدر نخستینبار در هفتسالگی در هیئت رهروان شهدا بلندگو را دستش دادند. او روضه حضرت علیاصغر (ع) را با همان لحن کودکانه خواند و اشک از گوشه چشم هیئتیها روانه شد. عباسآقا حالا کارمند اداره محیط زیست است و عاشق طبیعت. البته عشق به طبیعت از کودکی در وجود او بوده و اولین مستمعان او هم درختان دشت و دمن بودهاند!
حاجعباس میگوید: کلاس اول بودم که در مسجد بهعنوان کوچکترین روضهخوان محلهمان، شروع به مداحی کردم. سن و سالی نداشتم و برای همین در اولین روز مداحی دست و پایم از خجالت میلرزید.
خدا رحمت کند حاج آقای «رضایی» نامی را که دوست پدر و مسئول هیئت بود؛ ترس و اضطراب من را که هنگام مداحی دید، من را به گوشهای صدا کرد و گفت «تو استعداد مداحی خوبی داری. به باغ و بیابان برو و درمیان درختان با صدای بلند مداحی کن؛ انگار درختان باغ، شنوندگان تو در مسجد هستند.» خدا خیرش بدهد؛ چند مرتبهای این کار را انجام دادم تا اینکه ترس و اضطرابم از بین رفت.
عباس طاهریان خادم مطهر رضوی است. گاهی دعای کمیل پنجشنبه شبهای او در حرممطهر امامرضا (ع) حس و حال زائران را ملکوتی میکند و چندباری هم مداحیهای او از شبکههای استانی و سراسری در برنامههای مناسبتی، مستقیم از حرم مطهر رضوی پخش شده است.
حاجعباس سابقه مداحی در بسیاری از شهرهای ایران را دارد، از شیراز و کرمان و میبد و یزد تا ساوه و همدان و زنجان و.... اولین استاد او در مداحی بعداز پدرش، حاجاحمد واعظی بود که از شناختهترین مداحان ایران به شمار میآید.
عباسآقا درباره یک مداح خوب میگوید: بخشی از مشخصات مداح برمیگردد به توانایی خواندن و حفظ مقتل و اشعار و این موارد که ظاهر کار است و البته مهم. یک بخشی هم که البته مهمتر است، مربوط به این میشود که در کارشان دروغ نباشد. از هر چیزی نمیشود استفاده کرد تا مردم را گریاند. باید حق را گفت، هرچه هست. نه کم کرد و نه اضافه.
ذاکر و مداح اهل بیت (ع) باید نیت پاک داشته باشد. به اموال مردم که برای دستگاه اهل بیت (ع) مقرر شده است، چشمداشت ناروا نداشته باشند. به ناموس مردم که در مجالس مختلف شرکت میکنند، بدچشمی نکند.
مداح، ذاکر و سخنران باید خود را از مردم و بلکه کمترین آنها بداند. خود را باید خادم عزاداران حسینی بداند. شخصیت بزرگواری مثل آشیخعباس تربتی اگر در مجلسی نشسته بود و حتی اگر طلبهای جوان وارد مجلس میشد، از منبر پایین میآمد و تعارف میکرد به آن طلبه که شما بفرمایید منبر و سخنرانی کنید. من هم از این شیوه بزرگان درس گرفتهام و سعی میکنم کوتاهی نکنم.
از حاجعباس طاهریان درباره سبک مداحی خودش و پدرش میپرسم. او میگوید: هم پدر و هم خودم از قدیم تا حالا اشعار سنتی را برای نوحه انتخاب میکنیم. سبکمان سنتی است، هرچند با سبکهای جدید هم مخالفتی نداریم.
او ادامه میدهد: سبکهای جدید مداحی که در آن، شور و انرژی زیاد حرف اول را میزند و دوساعت بالا و پایین میپرند، چندان خوشایند من نیست؛ البته مشکلی هم با آنها ندارم، چون این سبکها نیز به شیوه خودش، جوانان را جذب مسجد و هیئت مذهبی میکند و این خیلی خوب است.
به نظر من، خواندن فقط صوت نیست، بلکه باید دلی باشد، مثل پدر و پدربزرگم که وقتی مرثیهای میخواندند، از درون میسوختند و واقعا اشک میریختند؛ این نوع مداحی با ادادرآوردن خیلی متفاوت است.
بعد از کربلاییابراهیم، حاج محمدعلی و حاجعباس، حالا نوبت به امیرحسن طاهریان رسیده است که چهارمین نسل مداح خانواده طاهریان است که اوهم مداحی میکند و هم مکبر و مؤذن است. اینها نشان میدهد کارنامه زندگی جوانی که چهاردهبهار را گذرانده و در محله فرهنگیان به دنیا آمده و بزرگ شده، پربار است.
داستان نوحهخوانشدن او از همان هشت نه سالگیاش شروع شد؛ کلاس دوم و سوم ابتدایی که برای مادرش نوحه میخواند و او گوش میکرد، یک محفل دونفره و عاشقانه؛ «مادرم که عشق و علاقه من را به این کار دید، برای تولدم دستگاه اکو خرید. بچههایی که در خانوادههای مذهبی بزرگ میشوند، معمولا عشق هیئت بار میآیند. من نیز همینطور بودم.
نوحهها و اشعاری را که در هیئتها میخواندند، گوش میکردم و بعد در خانه با دستگاه برای مادرم میخواندم تا اینکه با تشویقهای او پایم به روضههای خانگی باز شد. حالا هم هرجا پدرم برود، برای مداحی همراه او راهی میشوم تا بلکه تجربیاتم دراین زمینه بیشتر شود. ضمن اینکه در مسجد و مدرسه مکبر و مؤذن هم هستم. درکنار اینها حفظ قرآن را هم تازه شروع کرده و الان حفظ جزء۳۰ را با موفقیت به پایان رساندهام.»
حاجعباس طاهریان علاوهبر امیرحسن، پسر دیگری هم دارد به نام علی که همین تازگیها به جرگه مداحان کوچک پیوسته است. مداحی ارثیه پدری اوست، اما علی مداحشدنش را مدیون مادرش میداند که وقتی مشغول پختن غذا بود، گوشش را به روضه حضرتزینب (س) که فرزند نه سالهاش میخواند، میسپرد و با مهربانی تپقزدنهای علی را نادیده میگرفت و تشویقش میکرد.
علی زیاد اهل صحبت نیست، اما مادرش، محبوبه سبحانی که حافظ کل قرآن است، درباره علیکوچولو میگوید: اولین تجربه مداحی علی عید غدیر پارسال بود که همراه پدرش در هیئت «علیاکبری» برای نوجوانان مداحی کرد. شعرها را خیلی خوب حفظ میکند، درست مانند قرآنحفظکردنش که استعداد زیادی دارد و الان جزء۳۰ قرآن را از بَر کرده است.
علی و امیرحسن و تعدادی دیگر از جوانهای محله در خیابان دکترحسابی شمالی هیئت کوچکی دارند به نام «عاشقان ثارا... (ع)» که از امشب مراسم عزاداری آنها برای دهه اول محرم برپا میشود.