کد خبر: ۵۱۵۰
۰۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۲

جهادگران درمانی در محله زارعین

ساکنان محله زارعین از صبح زود به استقبال جهادگران درمانی آمده‌اند تا شاید بتوانند درد خود را دوا کنند. بیشتر مراجعه‌کنندگان زن هستند که اغلب با فرزندانشان آمده‌اند.

در راهرو ورودی مسجد در صفی طولانی ایستاده‌اند تا بتوانند نوبت بگیرند. راهرو مسجد بی‌شباهت به سالن انتظار درمانگاه نیست. همان ابتدای ورود هم نگاهمان به صندلی‌های دور‌تا‌دور مسجد می‌افتد که ساکنان محله در انتظار رسیدن نوبتشان روی آن‌ها نشسته‌اند؛ کوچک و بزرگ، پیر و جوان، زن و مرد....

ساکنان محله زارعین از صبح زود به استقبال جهادگران درمانی آمده‌اند تا شاید بتوانند درد خود را دوا کنند. بیشتر مراجعه‌کنندگان زن هستند که اغلب با فرزندانشان آمده‌اند تا ویزیت شوند.

اینجا مسجد امام‌رضا (ع) است. در هر قسمت مسجد، یک میز و دو صندلی گذاشته‌اند که حکم اتاق پزشک را دارد. طبقه بالا هم ویژه بانوانی است که می‌خواهند به ماما مراجعه کنند. آشپزخانه مسجد به داروخانه اختصاص داده شده است تا بیماران بتوانند از پنجره رو به حیاط آن، داروهایشان را بگیرند. شش‌میز پذیرش در همان طبقه همکف به چشم می‌خورد؛ جلو میز‌های پذیرش مرتب پر و خالی می‌شود. هرساعت که می‌گذرد، افراد بیشتری مراجعه می‌کنند.

وقتی از آن‌ها می‌پرسیم از کجا متوجه شده‌اند که این گروه جهادی آمده‌است، می‌گویند از همسایگان یا بستگان شنیده‌اند. ظاهرا آوازه این کار انسان دوستانه به گوش اهالی محله رسیده است. آن‌ها می‌دانند گروه جهادی شهید محمد علیزاده‌یزدی، «موکب بهداشتی و درمانی خدام ائمه (ع)»، خدمات بهداشتی و درمانی رایگان به آن‌ها ارائه می‌کند.


مُسکنی بر درد مردم

یکی از ساکنان محله زارعین با استقبال از این طرح می‌گوید: شاید به نظر شما این یک برنامه ساده باشد، اما برنامه‌های درمانی جهادی در محلات حاشیه شهر، خدماتی اورژانسی برای ماست. در این محلات اغلب مردم کارگر هستند و بیمه ندارند. بیشتر مردم برای تهیه مایحتاجشان مانده‌اند، چه برسد به هزینه‌های درمانی. حضور این گروه بهترین فرصت است تا پیش دکتر بیایند و دوا و درمان شوند، به‌ویژه که دارو‌ها را هم همین‌جا رایگان می‌دهند.

مریم ملا‌امیری با اشاره‌به مشکلات محله‌شان ادامه می‌دهد:‌ای کاش خیران در محله ما درمانگاه شبانه‌روزی می‌ساختند. قرار بود در زائرسرا برایمان شفاخانه‌ای بسازند، اما هنوز اتفاقی نیفتاده است. دسترسی ما به مراکز درمانی محدود است. هفته گذشته حدود ساعت یک صبح، مادرشوهرم حالش بد شد. شانس آوردم پسرم نزدیک ما بود. با او تماس گرفتم که بیاید و او را به بیمارستان ببریم. اگر پسرم نبود یا ماشین نداشتیم، نمی‌دانم آن موقع شب چکار می‌کردیم.

دم در ایستاده است و نوع خدمات را می‌پرسد. خودش را احمد غلامی معرفی می‌کند. او که برای درد دندانش به مسجد آمده، شنیده است که جمعه صبح، یک گروه جهادی به مسجد محله می‌آید‌به‌همین‌دلیل سری به مسجد زده است تا ببیند کاری برایش انجام می‌دهند یا نه. او هم از نبود مرکز درمانی در روز جمعه در این محله گلایه‌مند است. از‌طرفی هم با‌وجود هزینه‌های زیاد دندان‌پزشکی نمی‌تواند به این مراکز مراجعه کند.

 

روایتی از خدمات درمانی گروه جهادی شهیدعلیزاده‌یزدی به محله زارعین

 

هزینه‌ای ندارد

مریم قربانی با دو دخترش در صف انتظار نشسته است تا نوبتشان بشود. او هم از آمدن این تیم جهادی راضی است. آن‌طور‌که تعریف می‌کند، وضعیت مالی چندان مناسبی ندارند و یک‌هفته‌ای است که دختر هشت‌ساله‌اش بیمار است. از همسایه‌اش شنیده است که دکتر به اینجا آمده؛ برای همین بچه‌هایش را برای ویزیت آورده است. نگاهش به پزشک است و گاهی به دخترش؛ نگرانی را به‌خوبی می‌توان در چهره‌اش دید.

صدای پزشک بلند می‌شود: «نفر بعدی». قربانی دست دخترانش را می‌گیرد و به‌سمت پزشک می‌رود؛ انگار خانم دکتر هم متوجه نگرانی او شده است؛ سر صحبت را با او باز می‌کند و قبل از هر چیزی آرامش می‌کند تا نگرانی‌اش برطرف شود. پس‌از معاینه نسخه‌ها را به دستش می‌دهد و می‌گوید: «برو دارو‌ها را بگیر.» مریم سرش را پایین می‌اندازد و می‌گوید: «چقدر می‌شود خانم دکتر؟» او دست مریم را در دستش می‌گیرد و با لبخندی که بر لب دارد، جواب می‌دهد: «هزینه‌ای ندارد؛ برگه را بده به همکاران من، داروهایت را می‌دهند.»

می‌مانم تا با خانم دکتر صحبت کنم، اما هر‌چه صبر می‌کنم، فرصت نمی‌شود. پشت سر هم مشغول ویزیت بیماران است. اصرار ما را که می‌بیند، می‌خندد و می‌گوید: بنویس «خادم امام رضا (ع) و دیگر هیچ.» نفر بعد را صدا می‌زند و...


نذر خدمت به زائر و مجاور

از پشت میزش می‌آید نزدیک ما تا دستگاه قند خون را بردارد. از او می‌خواهیم خیلی کوتاه به سؤالاتمان پاسخ دهد. فهیمه برهانی تکنسین فوریت‌های پزشکی است و به دعوت دوستانش در این فعالیت جهادی شرکت کرده است. او ساکن اهواز است و پنج‌سالی می‌شود که هر ماه برای خدمت در فوریت‌های پزشکی حرم مطهر رضوی به مشهد می‌آید و در مدتی که در این شهر است، هر‌طور بتواند به زائر و مجاور امام‌رضا (ع) خدمت می‌کند.

این خادم امام‌رضا (ع) می‌گوید: عشق به آقا و کمک‌رسانی به انسان‌ها مرا به اینجا کشیده است. دوستانم به من می‌گویند «حوصله داری این همه راه تا مشهد می‌روی و می‌آیی؟»، اما من سختی راه را به جان می‌خرم. نذر کرده‌ام تا آخرین نفس در این آستان خدمت کنم.

عصمت دلیریان، کارشناس مامایی، هفت‌سالی می‌شود که به فعالیت‌های جهادی مشغول است. او که تجربه سی‌ساله در رشته مامایی دارد، فعالیت‌های جهادی را متفاوت با هر کاری می‌داند و می‌گوید: در این شرایط درد و رنج آدم‌ها را بهتر حس می‌کنیم. دلیریان در دارالشفای حرم مطهر هم فعالیت می‌کند و خدمت به زائر و مجاور را برتر از هرکاری می‌داند.


کار جهادی زکات علم است

محمدحسن آبی پزشک است و حدود ۲۵ سال از خدمتش می‌گذرد. او برای خدمت به مردم با گروه‌های جهادی همکاری می‌کند و این کار را وظیفه خودش می‌داند. آبی می‌گوید: کار جهادی زکات علم است.
رضا صالحی‌منظر، دستیار فوق‌تخصص کلیه و فشار خون، نیز یکی دیگر از پزشکان شرکت‌کننده در این برنامه است.

او می‌گوید: دهه کرامت است و تولد دو کریمه اهل بیت (ع). یقین دارم کرامتشان شامل حالم خواهد شد و با همین نیت در فعالیت‌های جهادی شرکت می‌کنم. او با اشاره‌به بیمارانی که حضور دارند، می‌گوید: آن پیرمرد را ببینید؛ خودش نمی‌دانست که فشار خون بالا دارد. اگر بیماری‌اش به‌موقع تشخیص داده نشود، ممکن است دچار سکته مغزی شود.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44