
متولد شهر است و تا چند نسل قبلش هم ارتباطی با خاک، زمین و کشاورزی نداشتهاند. آنطور که میگوید با گل وگیاه در حد چند گلدانی که در خانه داشتند، آشنا بوده و البته آبیاری و نگهداری از همانها را نیز پدرش انجام میداده است.
او هیچگاه در خاطرش نمیگنجید که روزی گلخانهای داشته باشد و به پرورش گلوگیاه بپردازد. اما با تصمیم قاطع و ارادۀ قوی هشت سال پیش اولین گلدان گل را با دستان خود کاشت و پس از چشیدن طعم شیرین گلکاری، راهش را تا تأسیس گلخانهای پر از گلهای زیبا ادامه داد. حالا گلها سنگ صبور مشکلات و آرامشبخش دقایق و لحظات او هستند.
یگانه الشریعتی، با ارادۀ قوی و پشتکار، موفقیتهای خوبی را در زمینۀ تحصیل و کارآفرینی به دست آورده است. پای صحبتهایش مینشینیم و او از خاطرات خود میگوید.
سال۱۳۶۰ در خانوادهای تحصیلکرده و روشنفکر به دنیا میآید، خانوادهای که اراده و پشتکار برایشان مهمتر از جنسیت دختر یا پسر است. یگانه الشریعتی با اشاره به تفاوتی که برخی خانوادهها بین دختر و پسر میگذارند، میگوید: «متأسفانه بنابر دیدگاهی غلط و نامعقول برخی خانوادهها پسرها را برتر از دخترها میدانند و ارزش و اعتباری که برای پسرها قائل هستند، بیشتر است.
خوشبختانه در خانوادۀ ما چنین دیدگاهی هرگز وجود نداشته است و پدرم (دکتر محسن الشریعتی) که پزشک هستند، به شدت با این طرز فکر مخالف است و به ما آموخته ارزش هر فرد به میزان تلاش و ارادۀ او بستگی دارد؛ این طرز فکر در تقویت اراده و تلاش بیشتر من برای رسیدن به اهدافم بسیار مؤثر بوده است و از همان دوران کودکی هر کاری را که اراده کردهام، انجام دادهام.».
یگانه الشریعتی بعد از گرفتن دیپلم و قبولی در رشتۀ کارشناسی کشاورزی برای اولین بار به عنوان کارآموز، کاشت گل وگیاه را تجربه میکند. الشریعتی با اشاره به بیعلاقگی خود به رشتۀ کشاورزی میگوید: «بعد از شرکت در کنکور در رشتۀ کشاورزی قبول شدم، در دوران دانشجویی نیز علاقهای به این رشته نداشتم، ولی چون در این رشته قبول شده بودم، عزم و ارادۀ خودم را جمع کردم تا در این رشته بهترین باشم.
در دوران تحصیل، بر طبق توافقی که بین نظام مهندسی و سازمان فنیوحرفهای وجود داشت، برای گذراندن بخشی از واحدهای عملی، دوران کارآموزی را در گلخانه گذراندم. صاحب گلخانه زمین، آب، برق و دیگر امکانات را در اختیار ما قرار میداد و هزینههای کارگر و بذر و کود نیز برعهدۀ دانشجو بود.
در پایان وقتی محصول تولیدشده به فروش میرسید، دوسوم درآمد به گلخانهدار و یکسوم به دانشجو داده میشد. این اولین تجربۀ پرورش گل و گیاه تأثیر خوبی روی من داشت و کمکم به پرورش گل و گیاه علاقهمند شدم.».
الشریعتی بعد از کسب مهارتهای شغلی و عملی در زمینۀ کشت گل و گیاه، گلخانهای را با کمک پدرش در محلۀ الهیه راهاندازی میکند. او با تشکر از کمکهای بیدریغ پدرش میگوید: «با زمینی که پدرم در اختیارم قرار داد، هشت سال پیش کارم را شروع کردم.
ابتدا ۶۰متر و بعد از آن ۹۰متر از زمین ۷۰۰ متری پدرم را زیر کشت گل و گیاه فصلی بردیم. آن زمان افراد زیادی در این محله ساکن نبودند و اطراف را زمینهای باز پوشانده بود. برای آوردن برق و آب تلاش زیادی کردیم؛ ستونهای برقِ مسیر را با هزینۀ شخصی نصب کردیم.
به دلیل نبود آب، تا مدتها آب مورد استفاده برای گلخانه را از طریق تانکر و ذخیره در مخزن تأمین میکردیم تا اینکه سرانجام بعد از کلی رفتوآمد موفق به گرفتن امتیاز آب (تجاری) شدیم. بیشتر کارهای آمادهسازی خاک و شخمزدن زمین را خودم با کمک پدرم انجام میدادم، البته برای آنکه عقب نمانم چند کارگر فصلی را نیز به خدمت میگرفتم. هر روز اینجا بودم، پدر نیز با وجود مشغلۀ کاری فراوان در بیمارستان، به هر طریقی که بود خودش را میرساند، اگر حمایتهای او نبود گلخانه تعطیل میشد.».
الشریعتی از روزهایی میگوید که برای جذب مشتری، گلها را سوار وانت کرده و در حاشیۀ جادۀ طرقبه به فروش میرساند: «با توجه به آشناییای که با فضای سبز شهرداری داشتم، اولین مشتری گلها شهرداری بود، اما مشکل اینجا بود که پول شهرداری نقد نبود و تا رسیدن به پولمان باید چند ماه صبر میکردیم. این وضعیت برای ما که تازهکار بودیم و پشتوانۀ مالی محکمی نداشتیم، خیلی سخت بود. پس به دنبال مشتریهای جدید رفتم. به همین دلیل گلها را در وانتی چیده و در مسیر جادۀ طرقبه میفروختم.
بعد از مدتی به دلیل مرغوبیت گلهای تولیدشده، فروشندگان و مغازهداران حاشیۀ جادۀ طرقبه به مشتریهای دائم گلخانه تبدیل شدند. با فروش مناسب محصولات، گلخانه را توسعه دادیم و سطح زیر کشت به ۵۰۰ متر افزایش پیدا کرد. یک کارگر دائمی برای کار در گلخانه نیز استخدام کردم. بعد از ازدواج، چون پدر شوهرم (ابراهیم عیدیان) یکی از گلخانهداران قدیمی مشهد بود، تجربیاتش را در اختیارم گذاشت و به پیشرفتم کمک شایانی کرد.».
الشریعتی که حالا بعد از هشت سال کار در گلخانه علاقۀ زیادی به گلها پیدا کرده است، با تأیید آرامشبخشی گلها و گیاهان میگوید: «در طول هشت سالی که به پرورش گل و گیاه مشغول هستم، برایم ثابت شده که مجاورت با گلها و گیاهان آرامبخش است.
هر زمان که دچار اندوه و مشکلی میشوم، با رفتن به میان گلها و نگاهکردن به آنها آرام میشوم. حتی اهالی و همسایهها نیز هر زمان که عصبی و ناراحت هستند با آمدن به گلخانه، گلی کاشته و با مراقبت از آن احساس آرامش پیدا میکنند. با نگهداری گل و گیاه در منزل علاوهبر استفاده از زیبایی و پاککنندگی هوا از خاصیت آرامشبخشی آن نیز میتوان استفاده کرد.».
الشریعتی در پایان با اشاره به نبود بذر اصلاح شده و بازار فروش مناسب، خواستار حمایت دولت و مسئولان از گلخانهداران شد.
الشریعتی با اشاره به کاشت گل در ایام سال درگلخانه گفت: «چون ما در کشور قادر به تولید بذر مناسب و اصلاح شده به مقدار کافی نیستیم، این بذر باید از خارج وارد شود. اگر بذر اصلاحشده به موقع به دست گلخانهدار نرسد، از مرغوبیت و مقدار محصول او کاسته خواهد شد.
مسئولان میتوانند با حمایت از شرکتهای دانشبنیان برای تولید بذر اصلاحشده و کاهش بروکراسی اداری و گمرکی این مشکل را برطرف کنند. مشکل دیگر گلخانهداران فروش گلهای تولید شده است. شهرداری به عنوان متصدی خرید و فروش گل و گیاه میتواند با دراختیارگذاشتن مکان مناسب نقش مؤثری در فروش گل و گیاه داشته باشد.».