از همان ورودی خانهاش، عطر خوش گل و گیاه به مشام میرسد. زیبایی و طراوت گلدانهای سرسبزی که کنار هم در راهرو و حیاط خانه چیده شدهاند، نشان از خوشذوقی بانوی خانه دارد. زندگی در خانۀ استیجاری هم نتوانسته مانعی در پیشرفت کارش باشد.
مریم رضوانپناه، شهروند ۳۷ سالۀ محلۀ رازی، حدود سهسال است به پرورش گل و گیاه مشغول است و انگیزۀ شروع کارش نیز کمک به معیشت خانواده بوده. او پنجشنبه هر هفته، در بازارچه خوداشتغالی فرهنگسرای شهر زیبا و ایمن، گیاهان دستپرورده خود را به قیمتی کمتر از گلفروشیها در معرض فروش قرار میدهد و در بین خانمهای بازارچه به «خانمگل» شهره شده است.
رضوانپناه طی سهسال اخیر، تا جایی که توانسته سبزی مورد نیاز خانوادهاش را کاشته است. او نحوۀ پرورش گل و گیاه را کاملا تجربی آموخته و البته گاهی هم از مغازههای گل و گیاه و اینترنت پاسخ پرسشهایش را یافته است.
خودش دربارۀ رویآوردنش به دنیای گل و گیاه میگوید: «سه سال پیش گرفتار مشکلات مالی شدیم و روحیهام خیلی خراب شده بود. به فکرم رسید به جای اینکه در خانه بنشینم و غصۀ نداشتهها و مشکلات را بخورم، گل و گیاه پرورش دهم. آنموقع فقط یک گلدان داشتم که همیشه سرم به آن گرم بود. تعداد دیگری هم گل و گیاه گرفتم و کارم را با قلمه و تکثیر آنان شروع کردم.»
اولین تجربه برایش گران تمام شده، اما ناامید نمیشود: «من آشنایی با اصول نگهداری و پرورش گل و گیاه را بلد نبودم. با آن وضع بد مالی، دویست هزار تومان گیاه خریدم تا تکثیر کنم. اما آفت به گلها و گیاهانم افتاد و همه از بین رفتند. خیلی ناراحت شدم، اما ناامید نشدم. بعد از مدتی دوباره کارم را شروع کردم.».
رضوانپناه بعد از اینکه با مطالعه و تحقیق از افراد خبره، اطلاعات بیشتری از گلها و گیاهان به دست میآورد، دامنۀ کارش را گسترش میدهد: «دیگر نهتنها گل و گیاه که سبزی و صیفی مورد نیاز خودمان را در باغچۀ کوچک خانه پرورش میدادم. طعم گوجهفرنگی بدون کود و سم، خاطرات دوران کودکی را به ذهنم میآورد که هروقت گرسنه میشدیم بهجای چیپس و پفک به گوجههای سرخ و تازۀ آبدار نمک میزدیم و با چه لذتی میخوردیم.».
رضوانپناه دربارۀ پرورش و نگهداری گیاهان در فضای خانهاش میگوید: «داشتن علاقه به کاری که شروع کرده بودم، باعث شد تا انواع گیاهان مثل کاکتوس، ساکولنت، شفلر، نخلمرداب، گندمی، قاشقی، چشمآهو، گلیخ و خیلی از گونههای مختلف گیاهی را که درمجموع ۲۰۰ گونه میشود، در خانهام پرورش دهم.
نحوۀ رشد و نگهداری و قلمهزدن هر کدام هم، نکات ظریفی دارد که باید به آنها توجه کرد. بیشتر گیاهان دستپروردۀ خودم، نور مستقیم نمیخواهند. بههمین خاطر، نایلونی خریده و داخل حیاط، فضایی مثل گلخانه برایشان ایجاد کردهام.».
دربارۀ چگونگی قلمهزدن هم توضیح میدهد: «برای قلمهزدن، باید سرشاخۀ آمادۀ دهپانزده سانتیمتری را با چاقوی مخصوص اینکار، جدا کنیم. بعد میگذاریم قسمت انتهای ساقه، خشک شود. سپس ۵ روز در ماسۀ خشک میگذاریم، چون گیاه بر اثر تشنگی ریشه میزند. بعد از این مدت هم به گیاه آب میدهیم.
بانوی خوشذوق منطقۀ ما، همسرش را مشوق خود در این راه میداند و میگوید: «همسرم وقتی میبیند که با گل و گیاهان حال و روحیۀ من خوب است، خودش هم به کمکم میآید و در قلمهزدن و آبیاری و جابهجایی گیاهان کمکم میکند.».
او که معتقد است نگهداری از گلها کار چندان سختی نیست و صبر و دقت میخواهد، میگوید: «تجربیات و معلوماتم را در این زمینه به دوستان و نزدیکانم هم منتقل میکنم.»
به عینه اثرات مخرب وایفای و اینترنت را بر گیاهانش دیده است؛ «زمانی تعدادی از گلدانهایم را بهناچار و بهخاطر کمبود فضای حیاط، داخل خانه و کنار مودم و رایانه گذاشتم.
چشمتان روز بد نبیند، به یکی دو روز نکشیده، برگریزی و زردشدنشان شروع شد. به همین خاطر وایفای و اینترنت را کلا قطع کردم و به دختر نوجوان و پسر خردسالم هم توضیح دادم و متقاعدشان کردم که وقتی امواج اینترنت، بر سر گل و گیاه این بلا را میآورد، مطمئناً روی سیستم بدنی ما هم تأثیر بدی دارد. الان هم بهجز مواقع ضروری، اینترنت را روشن نمیکنیم.».
اوایل کار، مشتری گل و گیاهانش، اعضای خانواده و فامیل و دوروبریها بودند، اما بعدها به پیشنهاد یکی از دوستانش، در بازارچۀ خوداشتغالی فرهنگسرای شهر زیبا و ایمن، میز اجاره میکند: «محیط آنجا صمیمی و دوستانه است. خانمهای غرفهدار «خانم گل» صدایم میکنند. قیمت فروش گل و گیاهانم هم یکسوم قیمت بازار است. این را آنهایی که از قیمت گل و گیاه باخبرند، تأیید میکنند.».
معمولا هدیۀ رضوانپناه به دوستانش، گلدانهای کوچکی است که خودش از قلمه و تکثیر گیاهان پرورانده است. او میگوید: «گل و گیاه باعث شادابی و طراوت ما شده و محیط را هم پاکیزه و زیبا میکند. بههمین خاطر دوست دارم شادی را به دیگران هدیه دهم.».