کد خبر: ۵۰۶۳
۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۰

دختران قهرمان "بهمن"

دختران محله بهمن با‌وجود محدودیت‌ها، بار‌ها روی سکوی قهرمانی ایستاده‌اند و نام سالن ورزشی «کارن نو» و تیم «اوژن» را بین باشگاه‌های کاراته کشور شهره کرده‌اند.

هفت سال پیش، زمانی‌که دختران رزمی‌کار محله بهمن در اولین رقابت خود به میدان حریف رفتند، کمتر‌کسی تصور می‌کرد تیم نوپای آن‌ها روزی به یکی از پر‌افتخارترین تیم‌های مشهد تبدیل شود و نام محله بهمن را پر‌آوازه کند.

اغلب این دختران از سال‌۱۳۹۵ با رشته کاراته و سبک‌های آن آشنا شدند و توانستند در همان سال نخست، توانمندی خود را در مسابقات به رخ قهرمانان سرتاسر کشور بکشند و حالا در رده‌های مختلف سنی، رؤیای حضور در تیم ملی را در سر می‌پرورانند.

دختران محله بهمن با‌وجود همه محدودیت‌هایی که دارند، بار‌ها و بار‌ها روی سکوی قهرمانی ایستاده‌اند و پس‌از کسب صد‌ها مدال در مسابقات باشگاهی، استانی، کشوری، بین‌المللی، نام سالن ورزشی «کارن نو» و تیم «اوژن» را بین باشگاه‌های کاراته کشور شهره کرده‌اند. این باشگاه در مسجد امام‌محمد‌باقر (ع) فعال است. فرارسیدن روز دختر، بهانه گفت‌وگوی ما با دخترانی شد که با کمترین امکانات در مسیر رشد حرکت می‌کنند.



جای خالی مدال جهانی

انگار خاک محله بهمن قهرمان پرور است. دختران این محدوده برای اینکه مشکلات مالی را پشت سر بگذارند، حمایت شوند و باشگاهشان سر پا بماند، عناوین فردی و گروهی بسیاری را جارو کرده و ثابت کرده اند می‌توانند در عرصه‌های مختلف بدرخشند و برای رسیدن به قهرمانی و تیم ملی عرق بریزند و تلاش کنند.

سوگل جعفرزاده چهارده ساله است. با اینکه تعداد مدال‌هایی که در مسابقات استانی، کشوری و بین المللی کسب کرده است، دو رقمی شده، هنوز جای خالی یک مدال از مسابقات جهانی را در آلبوم افتخاراتش خالی می‌بیند.

او که خیلی زود اعتماد مربی اش را به خود جلب کرد، تعریف می‌کند: در کودکی تکواندو کار بودم، اما به دلیل فاصله زیاد باشگاه نتوانستم تمریناتم را ادامه دهم. بعد از رها کردن تکواندو مدتی از ورزش دور ماندم تا اینکه به اتفاق مادرم به سالن کارن نو آمدیم. در حقیقت می‌خواستیم ببینیم اینجا هم کلاس تکواندو برگزار می‌شود یا خیر. وقتی فهمیدم برای این رشته کلاس دارند، در همین رشته ثبت نام کردم.

سوگل ادامه می‌دهد: تمریناتم را با علاقه شروع کردم، اما راستش چیزی که باعث شد این رشته را ادامه بدهم، کسب اولین مقام در مسابقات استانی بود که انگیزه ام را بیشتر کرد.

با اشتیاق تعریف می‌کند: توانستم در دو ماده کومیته و کاتا مقام دوم و سوم را کسب کنم و این سرآغاز پیروزی‌های بعدی شد و توانستم بیش از ۱۰ مقام در مسابقات استانی و کشوری کسب کنم که مهم‌ترین آن ها، دو مقام دومی در مسابقات بین المللی تهران در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در ماده کاتا بود.



به حضور در تیم ملی فکر می‌کنیم

خبر به دست آوردن افتخار و عناوین متعدد ازسوی دختران کاراته کار سالن کارن نو، خیلی زود دهان به دهان چرخید و در محله پیچید. مدرسه به مدرسه، کوچه به کوچه خیلی‌ها تصمیم به ثبت نام دختران خود در این سالن ورزشی گرفتند.

سوگول تعریف می‌کند: پس از ورود من به این سالن، چند دوست صمیمی ام هم آمدند و انگیزه و علاقه مان برای تمرین بیشتر شد و توانستیم هرسه با هم در یک سطح پیشرفت کنیم. حتی رنگ کمربند‌های ما هم زمان تغییر کرد تا اینکه به کمربند مشکی رسیدیم.

حالا هم به تنها چیزی که فکر می‌کنیم، حضور در تیم ملی است. در پاتوق دخترانه محله بهمن، صد دختر ورزشکار چهار تا سی سال به یادگیری مهارت‌های رشته کاراته مشغول اند؛ دخترانی که والدین بسیاری از آن‌ها به امید کسب افتخارات، فرزندشان را در این باشگاه ورزشی ثبت نام کرده اند. یسنا ماه‌بچه فرزند یکی از همین خانواده هاست.

او یک سال پیش در کلاس کاراته در رده سنی نونهالان ثبت نام کرد و توانست در همان سال نخست، دو مقام اول استان را در ماده کاتا به دست بیاورد. یسنا تعریف می‌کند: پیش از اینکه به سالن بیایم، علاقه بسیار به ورزش به ویژه رشته‌های رزمی داشتم. من که برادر و خواهری ندارم، در میهمانی‌ها مبارزه می‌کردم.

والدینم پس از اینکه تصاویر دختران مدال آور این سالن را در مسابقات کشوری دیدند، تصمیم گرفتند من را هم در همین باشگاه ثبت نام کنند. یسنا می‌گوید: از همان روز اولی که در باشگاه ثبت نام کردم، با چند تن از بچه‌های هم سن و سال خودم دوست شدم و همیشه با هم تمرین می‌کنیم.

این رشته ورزشی باعث پیشرفت تحصیلی من شده است. حالا به همه دختران هم سن و سال خودم پیشنهاد می‌کنم اوقات فراغت خودشان را در منزل هدر ندهند و یک رشته ورزشی را دنبال کنند.

دختران قهرمان «بهمن»

 

شروع تازه‌ای برایم رقم خورد

پیشرفت خیره کننده دختران رزمی کار این سالن به ویژه آن دسته که از قبل با کاراته آشنا بوده اند، باعث شده است امروز برخی از آن‌ها مانند نادیا عابدی تا مقام استادی پیش بروند. او که ۲۲ ساله است با پیروی از مربی خود هرآنچه را در این رشته ورزشی آموخته است، حالا به شاگردانش آموزش می‌دهد و ایمان دارد که اگر بین سال‌های حضورش در کاراته وقفه نمی‌افتاد، به احتمال زیاد در کنار ده‌ها مدال قهرمانی که از مهم‌ترین مسابقات کاراته کشور دارد، مقام‌های جهانی نیز دیده می‌شد.

او این طور تعریف می‌کند: من هم مثل خیلی‌ها از کودکی علاقه زیادی به رشته رزمی داشتم و از شش سالگی وارد این رشته شدم. کاراته را تا سه سال ادامه دادم، اما به دلایلی آن را رها کردم؛ هرچند نتوانستم روی این علاقه پا بگذارم. پس از چند سال وقفه، آشنایی من با معصومه العقابی، شروع تازه‌ای را برایم رقم زد.

نادیا ادامه می‌دهد: با اینکه کمربند بنفش داشتم، این رشته را دوباره از پایه شروع کردم. خیلی زود تفاوت‌ها را فهمیدم؛ تفاوت بین فردی که هدفش از برگزاری کلاس، پرکردن اوقات فراغت شاگردانش است، با یک مربی که می‌خواهد قهرمان پروری کند.

همین تفاوت بود که باعث شد به این مربی اعتماد کنم؛ او برای من و البته دیگر شاگردانش، یک استاد ساده نبود و تبدیل شد به یک دوست، الگوی ورزشی و حتی الگوی زندگی و بیشتر از همه این‌ها یک خواهر؛ خواهری که باعث شد من علاوه بر ادامه دادن حرفه‌ای این رشته، برای گرفتن مدرک مربیگری و داوری اقدام کنم. حالا هم مشغول آموزش هستم و هم داوری می‌کنم، اما همچنان خودم را شاگردی می‌دانم که برای رسیدن به اردوی تیم ملی تلاش می‌کند.

 

می‌گفتند وقت تلف کردن است!

نادیا دست کم ۲۱ مدال رنگارنگ در مسابقات استانی، کشوری و بین المللی دارد. کسب مقام نخست در رقابت‌های کاپ بین المللی تهران که سال گذشته با حضور رزمی کاران چند کشور برگزار شد، یکی از افتخارات مهم این رزمی کار است.

او می‌گوید: خانواده ام همواره از من حمایت و پشتیبانی کرده اند، اما متأسفانه خیلی‌ها ذهنیت خوبی درباره این رشته ندارند. می‌گفتند که این رشته برای دختران سودی ندارد و دارم وقتم را تلف می‌کنم و خیلی حرف‌های دیگر. البته حالا نگرش آن‌ها بسیار تغییر کرده است و خودشان از بین دختران دوستان و آشنایان، هنرجو به من معرفی می‌کنند.

 

در چندقدمی انتخابی تیم ملی بودم

بین دختران رزمی کار سالن ورزشی مسجد امام محمدباقر (ع) چندنفر شانس زیادی برای حضور در اردوی تیم ملی دارند و سخت تمرین می‌کنند. سعیده شجیع یکی از آن هاست. سعیده دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی، مربی رشته‌های ورزشی آمادگی جسمانی، بدن سازی، ایروبیک، دارنده چندین مقام کشوری در رشته کاراته است.

او سال ۱۳۹۵ زمانی که این سالن توسط شهرداری مشهد تجهیز شد، مدتی مربی ورزش‌های همگانی بود. توضیح می‌دهد: من در هنرستان تربیت بدنی فاضله درس خواندم که معمولا قهرمانان در این مدرسه جمع اند؛ به همین دلیل از همان پایه دوم هنرستان به عنوان مربی ورزشی کار می‌کردم. مدتی هم مربی ورزش‌های همگانی در این سالن بودم. بیشتر شاگردان من البته بانوان بزرگ سالی بودند که متأسفانه درد‌های مفصلی متعدد داشتند.

او ادامه می‌دهد: خیلی دوست داشتم یک رشته دیگر را هم امتحان کنم. یک روز در پایان کلاس هایم، نظر خانم العقابی را درباره یک رشته رزمی که بتوانم آن را دنبال کنم، جویا شدم. او رشته کاراته را به من پیشنهاد کرد و گفت می‌توانم در این رشته مدرک مربیگری و داوری بگیرم.

به این ترتیب من وارد دنیای کاراته شدم و هرچه پیش رفتم، بیشتر به این رشته علاقه‌مند شدم؛ به ویژه پس از اینکه اولین بار در مسابقات انتخابی تیم ملی شرکت کردم و خودم را در چند قدمی پوشیدن پیراهن تیم ملی دیدم، کاراته اولویت زندگی ورزشی من شد.

به همین دلیل کلاس آموزش بدن سازی، آمادگی جسمانی، ایروبیک و... را از دو سال پیش لغو کردم تا به هدفم برسم. خوشبختانه آمادگی بدنی خوبم کمک بزرگی بود تا در سریع‌ترین زمان ممکن به کمربند مشکی دان ۲ برسم و الان هم سخت مشغول تمرین هستم تا بتوانم خودم را به اردوی تیم ملی برسانم.

 

دختران قهرمان «بهمن»

 

نقش خانم مربی در طلایی کردن یک محله

به شهادت همه دختران کاراته کار محله بهمن، اگر این سالن ورزشی و مربی آن نبود، آن‌ها هم این جایگاه را نداشتند؛ مربی‌ای که توانست تیم اوژن را که بخش شایان توجهی از اعضای آن را دختران محله بهمن تشکیل می‌دهند، در دو سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در مسابقات کاتای مجازی بین المللی تهران که با حضور ورزشکارانی از دوازده کشور برگزار شد، به مقام نخست برساند و بیشترین مدال‌های طلا را از آن تیم خود کند.

العقابی عناوین متعددی در عرصه ورزشی و مربیگری دارد؛ یک نمونه اش این است که در سال ۱۴۰۰ به عنوان مربی برتر سبک وادوریو در کشور معرفی شد. ورود این مربی پرافتخار به محله بهمن در شرایطی انجام شد که بسیاری بر این باور بودند که مربیان توانمند به محلات حاشیه شهر نمی‌روند.

می‌گوید: شش سال پیش زمانی که در چند سالن ورزشی، مربیگری می‌کردم، یکی از اعضای هیئت امنای مسجد امام محمدباقر (ع) که با عناوین و مقام‌های من و شاگردانم آشنا بود، به من گفت در محله شان باشگاه ورزشی ندارند و مردم اگر بخواهند ورزش کنند، باید به دیگر محلات بروند یا در مراکز غیر استاندارد با مربیان مبتدی آموزش ببینند.

این موضوع باعث شده بود هیئت امنای مسجد تصمیم بگیرند یک سالن ورزشی بسازند. او از من خواست که چند ساعت در روز به سالن آن‌ها بروم و برای ورزش آن محله کاری انجام دهم. با توجه به اینکه تجربه کار در حاشیه شهر را داشتم و می‌دانستم در این محدوده چه ظرفیت‌هایی وجود دارد، پذیرفتم و کارم را شروع کردم.


اعتماد مردم محله بهمن به خانم مربی

در آغاز کار به دست آوردن اعتماد والدین دختران برای العقابی که یک مربی غیر بومی در محله بهمن بود، بسیار سخت و دشوار بود؛ به خصوص که تا پیش از این، آگاهی خانواده‌ها درباره این رشته ورزشی چندان زیاد نبود و بسیاری نگران فرزندان خود بودند.

مربی جوان محله بهمن تصمیم گرفت با رساندن دختران به سکو‌های قهرمانی، اعتماد خانواده‌ها را به دست بیاورد و البته این کار ساده و راحت نبود. تعریف می‌کند: در همان هفته‌های نخست که کارم را شروع کردم، استقبال زیادی از این مجموعه شد و دلیلش این بود که در اطراف، مجموعه ورزشی دیگری نبود. البته در ماه‌های نخست شروع کلاس ها، کار برای من دشوار بود. متأسفانه دانش آن‌ها از رشته‌های ورزشی به ویژه کاراته کم بود و مشکلات بسیاری را باعث شد.

برای نمونه بار‌ها پیش آمد که مادران بین تمرین، جلو کار ما را می‌گرفتند تا مبادا به گفته خودشان فرزندشان خشن شود! برخی می‌گفتند بچه شان اصلا تمرین نکند، یا مشخص می‌کردند که بچه به سالن بیاید، اما ندود و زیاد بالا و پایین نپرد که مصدوم نشود.

به طورکلی ماه‌های اول کار در اینجا شرایط دشواری داشتیم، آن هم در حالی که بسیاری از شاگردان من در روز‌های اول حتی بلد نبودند درست و اصولی بدوند یا حتی راه بروند. من باید با آن‌ها از پایه کار می‌کردم و اعتماد خانواده‌ها را هم به دست می‌آوردم.

العقابی ادامه می‌دهد: این شرایط ادامه داشت تا اینکه بچه‌ها آماده شرکت در رقابت شدند؛ خوشبختانه شاگردانم در مسابقات استانی آن سال موفق به کسب چندین عنوان برتر شدند. ما اسم و تصویر این افراد را روی بنر چاپ و نصب کردیم تا ضمن اطلاع رسانی به مردم، اعتماد آن‌ها را جلب کنیم و این کار جواب داد و پس از این مسابقات، استقبال از سالن به مرور زمان بیشتر شد.

باتوجه به اینکه من مسئول استعدادیابی کاراته استان هستم، هنرجویانی را که قصد شروع این رشته را داشتند، می‌سنجیدم و به خانواده بچه‌ها می‌گفتم دخترشان به لحاظ روحی، بدنی، عاطفی و دیگر ویژگی‌ها به درد کاراته می‌خورد یا خیر.

 

دختران قهرمان «بهمن»

 

به این بچه‌ها ایمان دارم

مسیر رساندن بچه‌ها به قهرمانی سخت بوده است، اما هر‌چه بچه‌ها پیش می‌رفتند، خانواده‌ها بیشتر به مربی جوان محله‌شان اعتماد می‌کردند. العقابی تعریف می‌کند: هرچه جلو رفتیم، کار برای ما ساده‌تر شد. چند ماه بعد از مسابقات استانی، تصمیم گرفتم دختران را برای حضور در رقابت قهرمانی کاراته کشور که در استان مرکزی برگزار می‌شد، آماده کنم.

برنامه‌های خاصی برای این مسابقات اجرا کردیم. گاه بهترین شاگردانم را از سالن‌های دیگر به این سالن می‌آوردم تا با دختران این محله مسابقه بدهند.

خوشبختانه این برنامه‌ها جواب داد و ما در مسابقات کشوری نیز توانستیم چندین مقام برتر در رده‌های مختلف سنی کسب کنیم. این عناوین باعث شد هم خانواده‌ها به توانمندی دختران این محله پی‌ببرند، هم خود من بیش‌از پیش به توانمندی شاگردانم ایمان بیاورم؛ شاگردانی که آرزو دارم آن‌ها را به جایگاهی که لیاقتش را دارند، یعنی تیم ملی، برسانم.

ارسال نظر