هنگامی که صحبت از وقایع انقلاب اسلامی57 در شهرمان میشود، روزهایی مانند 23آذر، 9و10دی و... بیشتر به ذهنمان میآید تا واقعه 22آذر در مشهد. اگر بخواهیم دقیقتر درباره این روز بگوییم، کادر درمان و کارکنان بیمارستان 17شهریور در واکنش به اتفاقات روز دست به تحصن زدند و آغازگر واقعه 23آذر شدند.
در این گزارش سری به بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی زدیم، کتابهای تاریخی را خواندیم و با چند تن از تاریخشناسان مشهد گفتوگو کردیم. همچنین با دکتر محمدحسین جاودانی که در آنزمان رئیس بخش زنان و مامایی بیمارستان 17شهریور بوده و در این تحصن نقش پررنگی داشته است، گفتوگو کردیم.
واقعه 22آذر در بیمارستان 17شهریور، جزو موضوعاتی است که در کتابهای تاریخی به آن کمتر اشاره شده است. پس از جستوجوی فراوان درباره آن مرجان خرقانی، مسئول روابط عمومی بیمارستان 17شهریور، دکتر «محمود جاودانی» یکی از شاهدان عینی را به ما معرفی کرد.
هنگامی که با او همکلام میشویم در لابهلای صحبتهایش متوجه میشویم او شروع کننده تحصن روز 22آذر سال1357بوده است. او متولد 1318در خانوادهای متدین و انقلابی بود. از همان دوران کودکی در جلسههای سخنرانی انقلابیون حضور داشته است. به خاطرههایش که برمیگردد به یاد نماز عید فطری میافتد که در آنزمان برگزاریاش ممنوع بود.
او همراه برادرش به این نماز میرود و میگوید: کلاس سوم دبستان بودم که برادرم گفت مرحوم آیتالله میلانی قرار است برای نماز عید به باغی بیاید. عدهای از علما، بزرگان و بازاریان برای دیدار و اطلاع از مسائل روز میآیند. هر چند درنهایت آیتالله میلانی برای اقامه نماز نمیآید، اما استاد محمدتقی شریعتی حضور داشته است و برای حاضران سخنرانی میکند.
او در سالهای بعد همزمان با ورود به دبیرستان درسهای حوزوی را در حوزه علمیه نواب شروع میکند. از طریق حوزه با مرحوم آیتا...واعظ طبسی و در سالهای بعد با شهید هاشمینژاد و رهبر معظم انقلاب آشنا میشود، این آشنایی با بزرگان دینی و انقلابی آغاز فعالیتهای انقلابی اوست. هنگامی که وارد دانشکده پزشکی میشود به دلیلی سنگینی درسهای پزشکی درس حوزه را رها میکند، اما همچنان با علما در ارتباط بوده است.
جاودانی در دوران دانشجویی اعلامیههای امام راحل(ره) را در دانشکده توزیع و برای دانشجویان سخنرانیهای پرشوری میکرده است. در دوران انترنی، ساواک به دلیل فعالیتهای به قول خودشان خرابکارانه دستگیرش میکنند و او را 34روز در حبس نگه میدارند. بار دوم بازداشتش هم به همین شکل بوده است.
فعالیتهای زیادش سبب میشود هنگامی که برای استخدام در دانشگاه علوم پزشکی اقدام میکند، رئیس وقت دانشگاه به او بگوید: «میخواهی در اینجا هم شلوغ کنی؟» دانشگاه پاسخ منفی به درخواست استخدامش میدهد و درنهایت در تأمین اجتماعی استخدام میشود و کارش را در بیمارستان 17شهریور شروع میکند.
هنگامی که صحبت از رژیم مستبد پهلوی میشود با اشراف کاملی که به تاریخ، احادیث و قرآن دارد رژیم منفور گذشته را محکوم میکند. صحبت از وقایع انقلاب اسلامی که میشود خاطرهها جلو چشمانش جان میگیرند. گویی اینکه همین دیروز بود. او صندوقچه خاطرههای انقلابی است، خاطراتی که همه را میشنویم و به دلیل محدودیت فضا، بخشی از آنها را در اینجا روایت میکنیم.
درباره واقعه 22آذر میگوید: سال57 رئیس بخش زنان و زایمان بودم. در آن روز یک صندلی برداشتم و جلو در اتاق رئیس بیمارستان دکتر «خسرو آروند» گذاشتم تا تحصن کنم. او هم فردی انقلابی بود و از جریانهایی که در شهر میگذشت، اطلاع داشت. هنگامی که متوجه شد جلو در اتاقش نشستهام، علت را جویا شد.
به او گفتم متحصن هستم. او با تعجب پرسید: «یعنی چی متحصن هستی؟» گفتم با توجه به اتفاقهای اخیری که در شهر و بیمارستان افتاده است ناراحتم و میخواهم که با این حرکت از مردم و انقلاب حمایت و خشم و ناراحتیام را از رفتارهای چماقداران حکومتی نشان بدهم. بعد از این حرکت جاودانی، رئیس بیمارستان به او میگوید که به سایر بخشها هم خبر بدهد شاید دیگران هم بخواهند با او همراه شوند.
جاودانی با تماس به بخشهای دیگر از آنها میخواهد که به اتاق رئیس بیمارستان بیایند. با جمعشدن سایر پزشکان، رئیس بیمارستان بیان میکند که جاودانی قصد تحصن دارد و آنها هم از همکار خود حمایت میکنند. رئیس بیماستان از جادوانی میخواهد که به سایر درمانگاههای زیرپوشش تأمین اجتماعی درباره تحصنشان اطلاعرسانی کند و کمکم همه جمع میشوند.
حالا همه در شهر باخبر شدهاند که کارکنان و کادر درمان بیمارستان 17شهریور در راستای جنایات رژیم منفور پهلوی دست به تحصن زدهاند. سالنهای بیمارستان پررفتوآمدتر از روزهای گذشته است. در همه سالنها فرش پهن کردهاند و متحصنان نشستهاند. آنها حتی شب هم در بیمارستان ماندند. در آن ساعتهای پرخروش، علما سخنرانیهای پرشوری علیه رژیم داشتند.
جاودانی ضمن بیان این خاطرهها و رفتوآمد علما به بیمارستان، میگوید: ظرف دو یا سه ساعت از سایر درمانگاهها مانند بهار، عشرتآباد و... به بیمارستان آمدند. خبر به بازاریان و عموم مردم رسید. آنها در حمایت از کادر درمان به محوطه بیمارستان آمده بودند و حیاط بیمارستان مملو از جمعیت شده بود. مرحوم آیتالله طبسی به اتفاق شهید هاشمینژاد هنگامی که از تحصن کادر درمان مطلع شدند، به بیمارستان آمدند.
عکسهای شاه از دیوارها پایین کشیده شد و برای نماز ظهر و عصر در سالنهای بیمارستان فرش پهن کردند. جادوانی در این باره توضیح میدهد: علما سخنرانیهایی آماده کرده بودند برای آگاهسازی و روشنگری مردم از اتفاقها و وقایعی که در شهر افتاده بود. بعد از اقامه نماز با بلندگویی که کرایه کرده بودیم، شهید هاشمینژاد برای مردم صحبت کرد.
جادوانی اشاره میکند که به دنبال حرکت آنها در بیمارستان 17شهریور وقایع 23آذر به وقوع پیوست. این عمل از سوی چماقداران بیپاسخ نماند. هجوم گسترده آنها به بیمارستان با واکنش پزشکان و کادر بیمارستان روبهرو شد. جاودانی و سایر پزشکان معترض به بیمارستان امام رضا(ع) میروند و در تحصن آنجا شرکت میکنند.
ردی نظامی به دیدنم آمد و گفت آن روزها قصد ترور مرحوم آیتالله واعظ طبسی و تو را داشتیم
بعد از این وقایع فردی بهسراغ دکتر میآید و برای او از نقشه ترورش میگوید. جادوانی توضیح میدهد: روزی در محل کارم بود. فردی نظامی به دیدنم آمد و گفت آن روزها قصد ترور مرحوم آیتالله واعظ طبسی و تو را داشتیم. بهسراغت آمدیم خودرو در گاراژ خانهات نبود. در اعتصاب بودی و مرحوم آیتالله واعظ طبسی را هم دنبالش گشتیم و نتواستیم ترورش کنیم.
بهاستناد اسناد بنیاد پژوهشهای آستانقدسرضوی و بهنقل از روزنامه «آفتاب شرق»، چهارشنبه 3آبان1357 گروهی از استادان، کارمندان، دانشجویان، آسیستانها، انترنها و اعضای هیئتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد در بیانیه 9مادهای در اعتراض به کشتار مردم و دانشجویان در کرمان، تهران و آبادان دست به تحصن و اعتصاب غذای 48ساعته زدند و خواستار مجازات عاملان این جنایات شدند. استادان، کارکنان و دانشجویان دانشگاه فردوسی نیز بهتبع دیگر همصنفانشان دست به اعتصاب زدند.
بعد از این تحصن، گروههای مختلف مردم مشهد نیز در اعتراض به افزایش ساعات منع تردد شبانه، ساعات بیشتری در بازار و خیابان ماندند. طلاب و دانشجویان قصد تحصن در خیابان داشتند که با توصیه روحانیت منصرف شدند، اما مردم مقابل خانههایشان تا پاسی از شب میایستادند.
پزشکان و کارمندان بیمارستان 6بهمن (17شهریور فعلی) نیز پس از مدتی به این اعتصابات پیوستند و برای همدلی با مردم بهدنبال تغییر نام بیمارستان بودند. درنهایت 8آبان در زیر بارش شدید برف با همراهی مردم انقلابی تظاهرات کردند و با نصب تابلو جدید، نام بیمارستان 6بهمن به 17شهریور تغییر یافت.
این درحالی بود که اقشار مختلف مردم زیر باران و برف از آنها حمایت میکردند و روحانیت هم در محل حاضر شدند و حجتالاسلاموالمسلمین شهید هاشمینژاد در جمع تحصنکنندگان سخنرانی کرد. صبح روز بعد، 9آبان، دکتر محمود روحانی معاون دانشکده پزشکی، در جمع مردم و اعتصابکنندگان بیمارستان 6بهمن که به 17شهریور تغییر نام داده بود، سخنرانی کرد.
هنگامی که رژیم پهلوی، کشتار وحشیانهای در پاییز انجام میدهد، پزشکان مشهدی در یک اقدام هماهنگ از پذیرش دفترچههای بیمه مربوط به نیروهای نظامی در اعتراض به این کشتارها، خودداری میکنند.
طلاب و دانشجویان قصد تحصن در خیابان داشتند که با توصیه روحانیت منصرف شدند
روز 8آبان سال1357 جامعه پزشکی در یک اقدام هماهنگ با عموم مردم و پس از تظاهرات گسترده، به سمت بیمارستان آمده و تابلو بیمارستان «ششم بهمن» را پایین کشیده و پس از سخنرانی شورانگیز شهید هاشمینژاد نام آن را به «17شهریور» تغییر میدهند.
ملک بیمارستان در سال 1344توسط سازمان تأمین اجتماعی خریداری و در سال 1346 ساختوساز آن آغاز شد. در سال 1348 به بهرهبرداری رسیده و در همان سال افتتاح شد. این بیمارستان با 320تخت کار خود را شروع میکند و در سالهای بعد که بیمارستان فارابی تأسیس میشود 150تخت از این بیمارستان کم میشود. در سال1371توسعه بیمارستان آغاز میشود و در سال1373 به بهرهبرداری میرسد. این بیمارستان پنج طبقه دارد و شامل بخشهای بستری، واحدهای پاراکلینیک و واحدهای کلینیک است.
اگر بخواهیم وقایع انقلابی سال57 را در شهرمان دنبال کنیم به تاریخهایی میرسیم که در جریان سرعتبخشیدن انقلاب اسلامی تأثیرگذار بوده است. در ادامه به برخی از این روزها اشاره میکنیم.
بازگشت آیتالله قمی از تبعید. قتلعام مردم به دست عوامل رژیم و برگشت هواپیما به تهران.
اعتصاب غذای 48ساعته استادان دانشگاه و پزشکان بیمارستان مصدق(قائم(عج)) که در محوطه بیمارستان باعث تظاهرات بزرگی میشود. در این تظاهرات آیتالله خامنهای و شهید هاشمینژاد درباره رژیم استعمار و جنایات دستگاه حاکمه سخنرانی کردند.
پس از برگزاری تظاهرات در خیابان اسدی (کوهسنگی)، مردم نام بیمارستان 6بهمن را به 17شهریور تغییر دادند.
تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان همزمان در مشهد و سراسر کشور برگزار میشود.
گردهمایی انقلابی مردم در ورزشگاه سعدآباد مشهد با سخنرانی حضرت آیتا... خامنهای همراه بود و نام ورزشگاه به ورزشگاه تختی تغییر یافت.
روزنامه خراسان و روزنامه آفتاب شرق به تبعیت از روزنامههای اطلاعات و کیهان، بر اساس اعلامیه سندیکای نویسندگان و خبرنگاران تهران به مناسبت وجود سانسور از جانب دولت و فشار افکار عمومی تعطیل شدند.
حمله و تیراندازی مأموران ساواک در حرم رضوی و اعلام انزجار مردم از این حرکت.
حمله چماقداران دولت به بیمارستان 17شهریور، برداشتن تابلو بیمارستان 17شهریور. اعتصاب 72ساعته پزشکان و حمایت مردم از آنها.
حمله ساواک به بیمارستان امام رضا(ع). تیراندازی در بخش اطفال و داخلی. مجروح و کشتهشدن چند تن از مردم و اطفال بیگناه و آغاز تحصن انقلابیون در مشهد.