«رقابت سخت و نفسگیری بود. رقابت با 31نفر از بهترینهای رشتهای که بدان علاقه داری. تنها وجه مشترک با رقیبان، حضور در المپیاد و رقابتی بود که برای نخستینبار در سطح کشور اجرایی میشد.»
اینها را محمدحسین نسقچی خیرآبادی، نفر اول المپیاد شایستگیمحور هنرستانهای کل کشور میگوید. کسب مقام کشوری رشته مکانیک خودرو از میان 32شرکت کننده از 32استان کشور، بهانهای شد برای گفتوگو با این نوجوان موفق محله طلاب.
حرفه پدرم، مکانیکی خودرو است. از بچگی سه ماه تابستان را کنار دست پدر بودم. هم کمک دست ایشان بودم و هم خودم چون علاقه داشتم و کنجکاو بودم، چیزهایی درباره خودرو یاد میگرفتم. شاید همین مهارت در کار و کسب تجربه دلیل علاقه به این رشته شد. در حالی که معدلم همیشه بالای 18-19 بود و میتوانستم رشتههای دیگر را هم انتخاب کنم.
سالهای قبل برای کلاس دوازدهمیها آزمون علمی-عملی بود. در آن آزمون که آن هم مراحل استانی و کشوری داشت، محوریت، مرحله عملی بود. بعد از یک نوبت آزمون علمی، مرحله بعد آزمون عملی بود که از حساسیت بیشتری برخوردار بود. امسال برای اولینبار برای دانشآموزان سال دوازدهم هنرستانها المپیاد شایستگیمحور بهطور سراسری برگزار شد.
تفاوت این دو آزمون هم در این بود که در این دوره علاوهبر برتری در آزمون علمی- عملی باید به لحاظ زیستمحیطی، رعایت الزامات کار و ایمن محیط و... هم نسبت به دیگران برتری میداشتیم بهعنوان مثال برای برداشتن شیء سنگین، شیوه صحیح برداشتن که به مهرههای کمر آسیب نرساند، یا زدن ماسک هنگام کار با سنگ و... که رعایت نکردن هر کدام از اینها نمره منفی داشت. البته چون مدام این نکات از سوی استادان تأکید میشد و تجربه مرحله استانی هم داشتم، در مرحله کشوری زیاد سخت نبود.
آزمون در دو روز 26 و 27خرداد برگزار شد. رقابت بین 32نفر از 32استان کشور در رشته مکانیک خودرو که به مرحله کشوری راه یافته بودیم. چون آمار بالا بود دو هنرستان در نظر گرفته شده بود، هنرستان امامخمینی(ره) و هنرستان سیدجمالالدین اسدآبادی.
ما در دو گروه 16نفره به نوبت هر کدام هر روز در یکی از این دو مدرسه آزمون را پشت سرگذاشتیم. از سویی ما هر کدام کد داشتیم و مراقبان و بازرسها هم از تهران بودند. آنها از وضعیت شرکتکنندهها و اینکه از کدام شهر و استان است، خبر نداشتند. با همه اینها چون آزمون در شهر خودمان و یک روز آن در مدرسه محل تحصیلم برگزار شد، حس خوبی داشتم.
من چند ماه مدام تمرین میکردم و مطالعه داشتم، اما در روز برگزاری آزمون متوجه شدم چند نفری خیلی خوب و آماده هستند. یکی از استان گیلان و یکی از البرز. راستش تا وقتی هم که فردای آزمون برای مراسم اختتامیه به همراه پدرم به هتل ثامن رفتیم، تردید داشتم اول شده باشم؛ اما شک نداشتم یکی از سه نفر اول من خواهم بود. معرفی برترینهای این المپیاد از آخر به اول بود. وقتی نفرات سوم و دوم را صدا کردند و اسم من نبود، قبل اینکه نامم را صدا بزنند، متوجه شده بودم که مقام اول این المپیاد را به دست آوردهام.
یار و یاور همیشگی من پدر و مادرم بودهاند، بهویژه تجربیات پدرم در این مسیر خیلی کمککننده بود. اما مدرسه هم سنگتمام برایم گذاشت، وقتی در مرحله استانی مقام اول را کسب کردم برای آمادگیام برای حضور در مرحله کشوری، با گرفتن استاد خصوصی و گذاشتن کارگاههای عملی خارج از ساعات مدرسه، کمک کردند تا آمادگی لازم را کسب کنم. من این موفقیت را در وهله اول مدیون حمایتهای پدر و بعد حمایت و راهنمایی مدیر مدرسه، آقای اسماعیلزاده، مدیر کارگاه و همچنین استاد راهنما آقایان تورانپشتی و حصیرباف هستم.
تا چند سال قبل کسانی که در مسابقات علمی-عملی هنرستانها مقام کشوری کسب میکردند، میتوانستند در دانشگاههای مرتبط با رشته تحصیلی خود ادامه تحصیل دهند اما این امتیاز الان برداشته شده است. اکنون در رشتههای ورزشی اگر فردی یا تیمی مقام کسب کند این امتیاز را به اعضای تیم یا در مسابقات شخصی به فرد میدهند تا بتواند در دانشگاه بدون کنکور ادامه تحصیل دهد، چرا برای من و امثال من که معدلم در تمام این سالها از 18و نیم کمتر نبوده و در مسابقات کشوری موفق به کسب مقام اول شدهام، این امتیاز نباشد؟!
در المپیاد امسال فقط یک کارخانه تقبل کرد نفر اول کشوری در صنایع غذایی را بورسیه تحصیلی کند، اما برای 7شاخه دیگر چه دولتی و چه غیردولتی خبری نبود. شاید اگر دولت و آموزشوپرورش به نتایج بلندمدت بیندیشند و طرحهای حمایتی در این زمینه داشته باشد، انگیزهها نیز افزایش یابد.