«حاجحسین حاجیزاده» را نهتنها اهالی محله نوغان و تهپلمحله بهخوبی میشناسند، بلکه او آشنای زائران زیادی نیز هست. کاسبی پنجاهساله که در تهپلمحله به دنیا آمده است و این روزها مغازه کوچکی در کوچه حمامباغ دارد. محلیها او را «حاجحسین» صدا میزنند و آنهایی که یکبار از در مغازهاش رد شدهاند، او را متبرکفروش میشناسند.
قبل از گفتن از کارش باید از خود حاجحسین گفت که یکسر دارد و هزار سودا؛ هم به کاسبی در مغازه کوچکش میرسد و هم در رسیدگی به زائر دست خیر دارد. بزرگترین خیرش در این راه هم روشن است؛ آمادهبودن هرروزه سماور چای مغازهاش.
حاجحسین با این کار زائر و مجاور را به خوردن لیوانی چای یا نوشیدن لیوانی آب دعوت میکند. برای شنیدن از نیت سیساله حاجحسین در چایدادن صلواتی به مردم، به مغازه او در کوچه حمامباغ سری زدیم.
حاجیزاده میگوید هر آنچه امروز از کاسبی دستش را گرفته است، به پدر مرحومش و ارادتی که به امامرضا(ع) داشت، وصل میشود. او از آن روزها چنین میگوید: «مرحوم پدرم حاجعلیاکبر در بازار وزیرنظام نعلین شیخی میدوخت و میفروخت. بهواسطه همین همسایگی، هر روز به زیارت امامرضا(ع) میرفت.
ما مشهدیها با زائران پیوند خوردهایم و توصیه همیشگی مرحوم پدرم هم این بود که در شهر امامرضا(ع) باید میهماندارهای خوبی باشیم
ما بچهها هم در کنار او همین شیفتگی را پیدا کرده بودیم. البته پدرم آن مغازه را در خرابیهای ولیان از دست داد و به بازارچه حاجآقاجان آمد. آنجا را هم در طرح توسعه حرم از دست دادیم و درنهایت کارمان شد کاسبی در کوچه حمامباغ (شهیدکاشانی8). حاجحسین در این مغازه نقلی به پیشنهاد یکی از دوستانش متبرکهای حرممطهر را به مشتریها عرضه میکند.
او میگوید: ما مشهدیها با زائران پیوند خوردهایم و توصیه همیشگی مرحوم پدرم هم این بود که در شهر امامرضا(ع) باید میهماندارهای خوبی باشیم. از همان زمان سعی کردم بهنوعی به زائران خدمت و برای امامرضا(ع) خادمی کنم؛ زیرا معتقدم خادمی فقط حضور در حرممطهر نیست.
به همین دلیل، از سی سال قبل همیشه کلمن آب، کارتن کیک یا فلاسک چای جلو مغازه میگذاشتم. یعنی هرچه را خودم میخواستم در مغازه بخورم با زائران شریک میشدم.»
سماور آبجوش و قوری چای مغازه حاجحسین در روز پنجششبار پر و خالی میشود؛ بدون اینکه لحظهای خاموش شود. خودش تمایلی به حرفزدن از هزینههای این کار خیرش ندارد و فقط به گفتن «دو بسته چای در هفته» بسنده میکند.
البته او در کنار این چای صلواتی، انواع قند و آبنبات، لیوان یکبارمصرف کوچک و بزرگ، چای کیسهای و حتی آبمعدنی، شیرینی و بیسکویت هم میگذارد و سعیاش بر این است که هر روز چایش طعمی متفاوت داشته باشد: «هر زائر و مجاوری سلیقهای دارد. بهعنوان مثال زائران عراقی دوست دارند در لیوان کوچک چای بخورند و از طرف دیگر خیلی غلیظ و تلخ مثل قهوه چای میخورند.
حتی بهدلیل کرونا خیلی از زائران تمایلی به استفاده از چای دمشده ندارند و طلب چای کیسهای و قند بستهبندی میکنند. به همین دلیل سعی کردم در کنار سماور بزرگ دم در، همه این موارد را بچینم تا زائران امامرضا(ع) راحت گلویشان را تر کنند.»
حاجحسین با یادی از توصیه مرحوم پدرش میگوید: «در همه سی سال کاسبی، این توصیه همراهم بوده است و از حدود 9ماه پیش که مرحوم همسرم حاجیه آسیه قنبری بر اثر کرونا فوت کرد، بهیاد او و مرحوم پدر و مادرم سماور بزرگی برای گذاشتن جلو در مغازه خریدم و با نوشتهای روی برگه که اینجا چای صلواتی است، زائر و مجاور را به نوشیدن چای دعوت میکنم تا صلوات و دعای خیرشان خدابیامرزی برای امواتم باشد.»
او با شکایت از تغییر فرهنگ مردم و کمرنگشدن فرهنگ خدمتگزاری به مردم میگوید: «هیچوقت حساب نکردم که چقدر چای و قند و کیک و آبمعدنی و... رایگان دست زائران میدهم. به آنهایی هم که از هزینه این کار و سنگینشدن خرجومخارج این روزهای خانواده حرف به میان میآورند، میگویم اگر خدا را قبول داریم، باید برکتدادن او را هم قبول داشته باشیم.»
البته حاجحسین بهجز دادن چای صلواتی هرروزه به دست زائران، کمکحال دانشآموزان نیازمند در تهیه لباس و کتابهای مدرسه و همچنین خانوادههای نیازمند معدودی نیز هست. کمکش برای این خانوادهها هم بیشتر در جمعکردن پول از خیران و خرید بستههای معیشتی برای آنهاست.