بازهم یک وعده بیسرانجام صدای مردم را درآورد؛ وعدهای با نام مرمت سرای عزیزالله اف که نخستینبار در فروردین سال1397 رسانهای شد. آن زمان ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان و شهرداری منطقه ثامن اعلام کردند که چون این بنای تاریخی با قدمتی حدود صدساله ایمنی لازم را ندارد، باید تخلیه و مرمت شود.قرار هم بر این شد که ابتدا حیاط کوچک و سپس حیاط بزرگ سرای عزیزالله اف در پایینخیابان مرمت شود.
البته تا کاسبهای حیاط کوچک راضی به تخلیه مغازهها شدند و ادارهکل میراثفرهنگی استان طرح مرمت داد و بودجه فراهم کرد، بیشاز یکسال زمان برد. درنهایت حیاط کوچک این سرا به بهانه مرمت از مرداد1398 پلمب شد. آن زمان وعده ادارهکل میراثفرهنگی به کاسبان، مرمت در 18ماه و تحویل کامل مغازهها در پایان همین مدت به صاحبانشان بود.
حالا خبری از پایان کار نیست. موضوعی که صدای کاسبان این سرا را درآورده است؛ مشکلی که مقدم، از کسبه قدیمی حیاط کوچک سرای عزیزالله اف با شهرآرامحله درمیان میگذارد و از گلایه کاسبان آن و پیگیریهای بیسرانجامشان میگوید.
مقدم به خلف وعدههای متولیان مرمت اشاره میکند و میگوید: ابتدای سال1398 ادارهکل میراثفرهنگی به همه کسبه گفت جنس جدید نخرید که بهزودی مرمت شروع میشود. آن زمان کاسبها سر همین وعده متولیان چند ماه جنس نخریدند و درست و حسابی کاسبی نکردند. باوجود این، مرمت به تأخیر افتاد و کلی ضرر کردیم.
متأسفانه در آن مجتمع پشه هم پر نمیزد و جز تعداد اندکی، بقیه کاسبان راضی به رفتن نشدند
بعد از این اتفاق هم که در تابستان همان سال حیاط کوچک پلمب شد، شهرداری به کسبه تعدادی مغازه در مجتمع عدالت داد تا جایگزینی برای محل کسب ازدسترفته باشد. متأسفانه در آن مجتمع پشه هم پر نمیزد و جز تعداد اندکی، بقیه کاسبان راضی به رفتن نشدند.
آنطور که او اشاره میکند، از زمان پلمب محل کسب آنها که شامل 24مغازه میشود، تاکنون 32ماه گذشته است، اما نهتنها مرمت به سرانجام نرسیده، بلکه متولیان در مقابل اعتراض کسبه فقط میگویند اعتبار نداریم. حرف کسبه هم این است که اگر پول نداشتید، چرا مرمت را شروع کردید و چندین خانواده را که از آن سرا ارتزاق میکردند، به فلاکت انداختید؟
طبق صحبتهای مقدم، کاسبهای حیاط کوچک سرای عزیزالله اف چون دیگر محل کسب ندارند، این روزها مجبورند اجاره مغازه بدهند: خود من در حیاط بزرگ سرا مغازه اجاره کردهام و ماهانه بیشاز 4میلیون تومان هزینه اجاره است. این درحالی است که مغازه خودم در حیاط بغلی خاک میخورد. البته همکار دیگری دارم که در آن سرا مغازه داشت و بعد از تخلیه نتوانست مغازه اجاره کند و الان برای گذران زندگی سر گذر میرود.
آیا خدا را خوش میآید که جواب وعدههای بیسرانجام متولیان از جیب من کارگر هزینه شود؟او میگوید: ملک را از دست ما گرفتهاند، کف مغازهها را کنده و رها کردهاند، یک لایه نازک ایزوگام روی سقف ریختهاند که اصلا از نفوذ باران جلوگیری نمیکند، درها را هم کندهاند. درست مثل این است که بزنید دندان سالم را لق کنید.
آنطور که او اشاره میکند، مرمتکارها این روزها درحال رنگ کردن درها هستند؛ حال آنکه این کارها را خود کاسبها هم میتوانند انجام دهند. او با درخواست از متولیان مرمت، میگوید: درخواست ما کاسبها این است که متولیان سرای کوچک را تا مرحله استحکامبندی برسانند و خودشان را مشغول کارهای جزئی مثل رنگزدن درها نکنند.
چون این خردهریزهها را خود کاسبها هم هرطور که آنها بگویند، انجام میدهند.طبق گفتههای او، کسبه آنقدر بدبین شدهاند که میگویند با این روند سالها این سرا آماده نخواهد شد و به گفته برخی مالکان، شاید متولیان دنبال گرفتن مغازهها هستند.
پاسخ متولیان برای این موضوع در شماره های آینده مشخص خواهد شد.