یکی دو سال اول تولدش خیلی گریه و بیتابی میکرد. مادرش که میدید با هیچی نمیتواند آرامش کند برایش قرآن میخواند. دو و نیم ساله که بود داشت بازی میکرد که مادرش متوجه شد هنگام بازی آیات قرآن را زمزمه میکند. بیشتر که دقت کرد فهمید فرزندش همان 15سورهای را که برایش میخوانده حفظ شده است. از همین موقع پی به استعداد قرآنی علی کوچولوی نابینا برد. اکنون علی بیاتی در هفتسالگی، یکو نیم جزء قرآن و تعدادی از داستانهای شاهنامه، مولانا و کلیله و دمنه را حفظ است.
مرضیه کدکنی، مادر علی، میگوید: پسرم سال93 به دنیا آمد. کودکی او در نیشابور ساکن بودیم و آنجا مؤسسهای نبود که آموزش قرآن به نابینایان را انجام دهد. اما از 3سال پیش که به مشهد و محله الهیه آمدیم دنبال این بودم جایی ثبتنامش کنم.
او از سال گذشته در یکی از مؤسسههای زیر نظر بهزیستی به طور مجازی در حال یادگیری قرآن است و کل جزء30 و نیمی از جزء یک را حفظ کرده است. علی که با تسلط و اعتماد به نفس خاصی نشسته است، رشته سخن را در دست میگیرد و شروع به تعریف کردن میکند: دلم میخواهد کل 30جزء قرآن را حفظ کنم اما فهمیدن معنی آیات را هم دوست دارم برای همین کنار حفظ، معانی را هم از مادر یا مربیام میپرسم.
او که از شنوندگان پر و پا قرص شبکههای رادیویی «ایران صدا» و «سوینا» است، میگوید: «بیشتر برنامههای این شبکههای رادیویی را گوش میکنم و بدین طریق تعدادی از داستانهای شاهنامه، مثنوی معنوی و کلیله و دمنه را یاد گرفتهام.
او داستان زندگی ائمه(ع) و بسیاری از شهدای ایران عزیز را میداند و ارادت خاصی به سردار سلیمانی دارد که آن را با بیان دلنوشتهای که حفظ کرده است ابراز میکند: «به نام پاسدار حرمت خون شهیدان. تو را مینگرم. تو را مینگرم نه آنچنان که دیگران میبینند. کیستم در برابر چون تویی که نور خدا درونت جاری است. تو قصههایی سر به فلک کشیده از روشنی ساختی که دست هیچ بینایی به آن نمیرسد .... »
یکی از سختیهای پیش روی علی، این است که کتابهای داستان مورد علاقهاش که با خط بریل باشد، کم و دور از دسترسش است
علی علاقه زیادی به مباحث پزشکی دارد. در این راستا برنامههای صوتی مربوط به نحوه فعالیت اعضای بدن را گوش میکند طوری که به قول خودش و مادرش، شبها برای خانواده کنفرانس پزشکی میگذارد و آنچه یاد گرفته را توضیح میدهد.
یکی از سختیهای پیش روی علی، این است که کتابهای داستان مورد علاقهاش که با خط بریل باشد، کم و دور از دسترسش است. در این راستا مادرش میگوید: کتابهای معمولی را برایش میخرم و خودم با خط بریل آنها را مینویسم تا علی بتواند کتاب بخواند.
علی از دو ماهگی نابینای مطلق شده است برای همین بسیاری از تصاویری که نقاشی میکند ساخته ذهن خودش است. او در این تصوراتش، قبر حضرت زهرا(س) و قبرستان بقیع را کشیده است و میگوید: یک پوشه پر از نقاشی دارم اما این دو نقاشیام را از همه بیشتر دوست دارم.