اسکی بازی کردن و پیست اسکی در ذهن مردم با کوههای آلپ و شمشک و دیزین تهران در پایِ کوه دماوند گره خورده و خیلی برایشان سخت است که تصور کنند جایی در 70کیلومتری مشهد، که بین برف آمدنش 6،7 سال فاصله میافتد، پیست اسکیای وجود داشته باشد که چهارمین پیست مجهز ایران باشد و اتفاقی یک مشهدیِ استخوان خرد کرده در کوهنوردی آن را ساخته باشد. نوشتار پیشرو گوشهای از خاطرات محمدکاظم مظلوم، سازنده پیست اسکی شیرباد، است که سالهاست در قاسمآباد زندگی میکند.
من از 20 سالگی اسکی میکردم. زمستانها با چند نفر از بچهها جمع میشدیم و میرفتیم دیزین تهران برای ورزش. سفری که یک ماه و اندی طول میکشید. در آن مدت همه فکر و ذکرم این بود که چرا مشهد پیست اسکی ندارد و ما مجبوریم این همه راه برویم تهران و کلی هزینه کنیم که میخواهیم اسکی کنیم. از طرف دیگر مردم در مشهد تفریح زمستانی درست و حسابی نداشتند و پیست اسکی بهانه خوبی برای باز شدن پایِ دیگر ورزشها و تفریحهای زمستانی به مشهد بود. از همه عجیبتر این بود که دبیِ کویری پیست دارد و مشهد با آب وهوایی که مناسب ورزشهای زمستانی اینچنینی است، پیست ندارد!
با چند نفر از بر و بچههای کوهنورد واسکیباز مشهدی دوره افتادیم روی کوههای اطراف مشهد تا ببینیم کجا برای ساختن پیست اسکی از همه مناسبتر است و میشود روی آن سرمایهگذاری کرد. راهی فلسکه و بینالود و زشک و شیرباد شدیم. گاهی وقتها مجبور بودیم برای پیدا کردن راه، در آن سرمای استخوانسوز، 3،4 ساعت پیادهروی کنیم. گاهی وقتها هوا اینقدر سرد بود که تجهیزات گرمایشی ما جوابگو نبود و از سرما یخ میزدیم.
بعد از چند ماهی اینطرف و آنطرف رفتن دیدیم هیچجایی بهتر از شیرباد، که با ارتفاع 3320متری بلندترین قله استان است، نیست. اصلاً همه چیز آن قله جان میداد برای ساخت پیست اسکی. به ویژه اینکه در مقایسه با دیگر پیستهای اسکی شیب بسیار مطمئنتری داشت. شاید تنها بدی شیرباد همین مسیر نه چندان مناسبش باشد که نیاز به راننده حرفهای دارد و کمی خطرناک است.
زمانی که میخواستیم برای شیرباد راه بکشیم، هیچ سازمانی زیربار نرفت که به ما امکانات یا پول بدهد. آن زمان، یعنی حدود 10سال پیش، از جیب خودم هزینه کردم و 5 کیلومتر راه درست و حسابی برای شیرباد درست کردم. 5 کیلومتر واقعاً چیزی نیست، اما ساخت و ساز همین راه کم 3ماه بلکه بیشتر طول کشید و چند برابر معمول هم پول دادیم. چون آوردن تجهیزات از مشهد به اینجا کلی هزینهبردار بود و هرکسی زیربار نمیرفت. راه که درست شد، کمکم امکاناتی مثل تلهسیژ و اسنوموبیل و اینجور چیزها را آوردیم اینجا.
بدون اینکه از کسی کمک بگیریم. حتی برای وام هم اقدام کردیم اما هم درصدش بالا بود و از همه مهمتر اینکه به ما ندادند.شاید خیلیها باور نکنند اما مرحله اول همین پیست اسکی اگر اشتباه نکنم رقمی در حدود 2 میلیارد تومان هزینه داشت و البته که همه را از جیب خودمان دادیم و هیچ سازمان و نهادی به ما کمک نکرد.