کد خبر: ۱۷۷۳
۰۶ آبان ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

سوداگری با زبان خارجی!

آقای مترجم در ادامه می‌گوید: همان‌طور که می‌گویند، همه‌جا خوب و بد دارد. در هر حرفه‌ و شغلی هم همه‌جور آدمی وجود دارد، اما دلیل نمی‌شود که با عینک بدبینی به همه افراد فعال در آن کسب‌وکار نگاه کنیم. من خودم به مترجمی اعتماد کردم و گروهی از زائران عرب را به او سپردم که به شمال ببرد، اما متأسفانه تا آنجا رسیده بودند، 7میلیون تومان از این بنده‌های خدا گرفته و رهایشان کرده و برگشته بود. با این حال، دلیل نمی‌شود که بقیه را هم با همان چوب بزنم!

 +سلام... خداقوت... ببخشین، قراره چند مسافر عرب داشته باشم و باید از قبل برنامه‌ریزی کنم و نیاز به راهنمایی دارم.
-از کدوم کشور هستن؟
+عراق و کویت.
-هدف سفرشون چیه؟
+‌زیارتی تفریحی و احتمالا انجام چند عمل زیبایی. درسته که می‌گن مترجمای عرب که نقش لیدری و هماهنگ‌کننده دارن، هزینه خدمات زائرای عرب رو دولاپهنا حساب می‌کنن؟
-نه خانم، کی گفته؟ از این خبرا نیست. آواز دهل‌شنیدن از دور خوشه! تنها نکته‌ اینه که اگر خدای‌نکرده مشکلی موقع عمل یا عوارض بعد از اون برای این افراد پیش بیاد، دیگه واویلاست و مبالغ بیمه حوادث برای جبران خسارت خیلی سنگینه.
+پس به همین دلیل گاهی دوسه‌برابر نرخ‌ حقیقی ازشون گرفته می‌شه؟
-بله. هزینه خدماتی که به زائرای خارجی داده می‌شه، تا حدی بیشتره، اما نه اون‌طوری که به شما گفته شده! البته برخی رفتارا رو که بیشتر دوروبر حرم اتفاق می‌افته، نمی‌شه منکر شد. سکوت کنم، بهتره.
این‌ حرف‌ها در حالی بین من و مترجم عربی اطراف حرم امام‌رضا(ع) ردوبدل می‌شود که او در همان حال، مشغول گپ‌وگفت با گروهی از عرب‌ها در کوچه نوغان‌ خیابان طبرسی است؛ کسی که دوست ندارد نامش پای این گزارش بیاید. برای آگاهی از روند کار مترجم‌های عرب، اولین گفت‌وگو را با او شروع می‌کنیم تا از این شغل ویژه مشهد، پاتوق‌‌ مترجم‌ها و از نحوه تعیین نرخ‌ها و پیداکردن مشتری بگوید.

 

عرب کویتی بهتر پول خرج می‌کند

مشغول چک‌وچانه‌زدن با مهمان‌های عربش می‌شود. از روی بالاوپایین‌شدن لحن صدایش می‌شود فهمید که انگار بر سر موضوعی اختلاف نظر دارند!
کمی آن‌طرف‌تر منتظر می‌مانم تا صحبتشان به نتیجه برسد. آقای مترجم در حال خاموش‌کردن سیگار زیر پایش، متوجه انتظارم می‌شود. از همان‌ فاصله می‌پرسد:
-کار دیگری هم هست؟!
+بله، می‌شود بیشتر راهنمایی کنید؟
-برای روشن‌شدن ذهنتان مثال می‌زنم؛ اگر کاشت مو که این روزها بیشتر مردهای عرب متقاضی‌اش می‌شوند، برای مشهدی‌ها حدود 5میلیون تومان دربیاید، در همان حالت برای یک عرب، نهایتا 8میلیون تومان تمام می‌شود، نه بیشتر.

 این مابه‌التفاوت هم درواقع پورسانت کسی است که مشتری را برای دکتر می‌برد. البته باز هم به جایگاه دکتر بستگی دارد

 این مابه‌التفاوت هم درواقع پورسانت کسی است که مشتری را برای دکتر می‌برد. البته باز هم به جایگاه دکتر بستگی دارد. حقیقتا ما با هر دکتری کار نمی‌کنیم. چون برخی از پزشکان سرشان با بیمارهایی که در کشورداریم شلوغ است و از همان نرخ‌های طبابت آن‌ها برای خارجی‌ها هم استفاده می‌کنند. 

نمونه‌اش چند هفته پیش یک عرب متقاضی عمل بینی داشتم که 17میلیون تومان هزینه‌اش شد و با هزینه‌ای که از بیمار ایرانی گرفته می‌شد، تفاوتی نداشت. نهایت یک الی‌دو میلیون تومان فرق داشت که آن هم به همان دلایل گفته شده است.

البته درباره کویتی‌ها مسئله فرق می‌کند. آن‌ها شخصیتی ندارند که بخواهند دودوتا چهارتا کنند. به ما مترجم‌ها هم اعتماد کامل دارند و مته به خشخاش نمی‌گذارند. با احدی هم مشورت نمی‌کنند. اما عراقی‌ها برای هر چیزی که قرار باشد هزینه بپردازند، این‌طرف و آن‌طرف تحقیق می‌کنند و قیمت‌ها را درمی‌‌آورند.

 

همه‌جا خوب و بد دارد

آقای مترجم در ادامه می‌گوید: همان‌طور که می‌گویند، همه‌جا خوب و بد دارد. در هر حرفه‌ و شغلی هم همه‌جور آدمی وجود دارد، اما دلیل نمی‌شود که با عینک بدبینی به همه افراد فعال در آن کسب‌وکار نگاه کنیم. من خودم به مترجمی اعتماد کردم و گروهی از زائران عرب را به او سپردم که به شمال ببرد، اما متأسفانه تا آنجا رسیده بودند، 7میلیون تومان از این بنده‌های خدا گرفته و رهایشان کرده و برگشته بود. با این حال، دلیل نمی‌شود که بقیه را هم با همان چوب بزنم! 

روال کار به این صورت است که برای ارائه هر خدمت به زائر، چندوچون آن کامل گفته می‌شود و هیچ اجباری هم در کار نیست. اگر دلشان نخواهد یا راضی نباشند، شرایط دیگری پیشنهاد می‌شود و این مسئله در زمینه‌های مختلف از تفریحی و بازارگردی گرفته تا خدمات پزشکی و زیبایی را شامل می‌شود.

 

درنهایت وجدان و اخلاق کار کردم

راهی سمت دیگری از حرم امام رضا(ع) می‌شوم. در حال پرس‌وجو از کسبه خیابان امام‌رضا(ع)، با خانمی آشنا می‌شوم که می‌گوید دست‌کم 10سال در این مسیر فعالیت حرفه‌ای داشته است و صفرتاصد هماهنگی‌ها؛ از گشت‌وگذار گرفته تا خرید در بهترین بازارها و انجام کارهای آرایشی و زیبایی و جراحی‌های مورد درخواست عرب‌ها را انجام داده است.

فرزانه که دانش‌آموخته الهیات در مقطع کارشناسی‌ارشد بوده، با همان تسلط دست‌وپاشکسته به زبان عربی به این حرفه وارد شده است؛می‌گوید: یک خودرو ون به همین منظور خریده بودم تا برای جابه‌جایی مسافران به مشکل برنخورم. 

اوایل در مبادی ورودی مانند فرودگاه‌ سراغشان می‌رفتم، اما به‌تدریج که میان کسبه و هتل‌داران اطراف حرم مطهر شناخته شدم، تماس می‌گرفتند و مورد را معرفی می‌کردند تا برای نیازهایی که این زائران دارند، کمکشان کنم و مشاوره لازم را به آن‌ها بدهم.

آن‌طور که این خانم جوان روایت می‌کند، مترجم‌ها برای هر خدمتی که برای زائران عرب انجام می‌دهند، هم از خودشان انعام می‌گیرند و هم از طرف مقابل که برایش مشتری برده‌اند؛ حال فرقی نمی‌کند رستوران‌دار باشد یا آرایشگر و پزشک!

به‌تدریج که میان کسبه و هتل‌داران اطراف حرم مطهر شناخته شدم، تماس می‌گرفتند و مورد را معرفی می‌کردند

او تأکید می‌کند: جذابیت این شیوه پول‌درآوردن تا جایی پیش می‌رود که گاهی ممکن است دیگر متوجه نشوی درآمدت حلال بوده است یا نه! عطش کسب درآمد بیشتر، ولع آدم را بیشتر و بیشتر می‌کند، تا جایی‌که خیلی راحت و زود از مسیر اخلاق و انسانیت عبور می‌کنید!

وقتی خاطرات گذشته برایش تداعی می‌شود، گاهی لبخند روی لبانش جاری می‌شود و گاهی غم در چشمانش چنبره می‌زند، انگار از مهلکه خطرناکی گریخته است. می‌گوید: با وجود اینکه روزی که کار نمی‌کردم، بازهم یک میلیون تومان درآمد داشتم، اما خوش‌حالم که مرگ بسیار تلخ همکارم تلنگری شد برای کنارکشیدن من از این کار! هرچند من درنهایت اخلاق و وجدان کار کردم و هرگز خودم عددی برای دستمزد به زبان نمی‌آوردم.

از او می‌خواهم تجربه چندساله‌اش را در یک کلام خلاصه کند که می‌گوید: هیچ نظارتی نیست و ریش و قیچی فقط و فقط در دستان مترجمان است. حالا خودتان تا ته آن را بخوانید!
صحبت‌ ما با این خانم لیدر در همین‌جا ختم می‌شود. در طی مسیر، پرس‌وجو درباره فعالیت مترجم‌ها را از کسبه جویا می‌شوم. چادر عربی بر سر دارم و ماسک و عینک آفتابی به صورت. بیشترشان با تردید شروع به صحبت می‌کنند. با اینکه لهجه ندارم، کاسب ادویه‌فروش درحالی‌که مشغول راه‌انداختن کار مشتری‌هایش است، جلوتر می‌آید و آرام می‌پرسد: «طبیبی؟!»

با تعجب می‌گویم: «طبیب؟!» لب‌هایش را مچاله و به گونه و ابروهایش اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: یعنی از این‌هایی که این کارها را برای عرب‌ها می‌کنند!
حالا متوجه منظورش می‌شوم. فکر می‌کند من دنبال مشتری عرب هستم و می‌خواهم در قبال معرفی زائر عرب، به او انعام بدهم. خیالش را از این بابت راحت می‌کنم و می‌گویم دارم در این‌باره تحقیق می‌کنم.

می‌گوید: خانم کار از کار گذشته است. بیشتر این مترجم‌ها فقط برای بردن عرب‌ها به زیارت کنارشان نیستند، بلکه کیسه‌های گشادی برای خودشان دوخته‌اند و این بنده‌های خدا را تلکه می‌کنند.

 

اعتماد زیاد به اهوازی‌ها

روایت مغازه‌دار دیگر خیابان طبرسی که در کار پوشاک است نیز خالی از لطف نیست. می‌گوید: بیشتر زائران عربی هنوز نیامده، از همان ابتدا تکلیف لیدر همراهشان را مشخص می‌کنند و تا جایی‌که من برخورد داشته‌ام، یک عرب اهوازی را که از قبل می‌شناسند، هماهنگ می‌کنند که در طول مدت اقامتشان در مشهد کنارشان باشد.

نکته جالبی که در این میان اتفاق افتاده، این است که موجب شده برخی هم‌وطن‌های جنوبی عرب‌زبان در فصل‌های شلوغ به مشهد بیایند و پیرامون حرم مطهر مستأجر شوند؛ کسانی‌که با استفاده از تسلطی که به زبان عربی دارند، مشغول کسب‌وکاری هستند که هیچ‌کجای کشور پیدا نمی‌شود و اتفاقا درآمدهای شایان‌توجهی هم کسب می‌کنند.

 

ترجمه در مشهد؛ ظرفیتی برای جوان‌ها

دراین‌باره عبدالواحد عاصی‌خنفر، استاد آموزش و تربیت مترجم عرب، می‌گوید: سال‌هاست که مشهد خاستگاه رفت‌وآمد زائران عرب‌زبان شده و به‌نوعی یک تیر و دو نشان است. زیرا علاوه بر زیارت حضرت رضا(ع)، فرصت مناسبی برایشان فراهم است تا نیازهای پزشکی و آرایشی‌شان را نیز تأمین کنند. 

از این رو با توجه به تنوع نیازها و تخصصی‌بودن آن‌ها، دیگر مانند قبل نیست که هماهنگی‌ها را به بعد از اقامت در شهر مشهد موکول کنند. اکنون مدت‌هاست که بیشتر مسافران کشورهای عربی پیش از آمدن به مشهد برنامه‌هایشان را مشخص می‌کنند و از طریق فضای مجازی، لیدرهای مدنظرشان را پیدا می‌کنند.

او با انتقاد از بی‌توجهی برخی مسئولان در سامان‌دهی مترجم‌ها و لیدرهای عرب‌زبان، تصریح می‌کند: در پس این غفلت، متأسفانه اقدامات نادرستی پشت‌پرده اتفاق می‌افتد و هزینه‌های اجباری زیادی به این زائران تحمیل می‌شود که خیلی‌ از آن‌ها ممکن است بازتاب بیرونی نداشته باشد.

 این در حالی است که اگر این حرفه به‌درستی آموزش داده شود و افراد آموزش‌دیده زیر پوشش و نظارت سازمان مشخصی فعالیت کنند، بهترین و بیشترین ظرفیت برای جذب نیروی کار جوان در این شهر ایجاد می‌شود. همچنین فرهنگ و اصالت ایرانی و مشهدی به‌خوبی معرفی خواهدشد .

 زیرا مشهد مسافر اروپایی و آمریکایی که ندارد و بیشتر مسافران خارجی این شهر مربوط به کشورهای حوزه خلیج‌فارس هستند. بنابراین مانند کشور ترکیه مسئله اعتمادسازی برای ارتقای صنعت گردشگری‌زیارتی بسیار حیاتی و ضروری است تا این زائران سر از جای دیگر درنیاورند.

ماجرای لیدرشدن مترجم‌های زبان عربی چندسالی است که در پی افزایش شمار زائران کشورهای عربی به ایران و مشهد رونق گرفته و وجود با برکت بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) مزید بر علت شده است که مسافران با هدف زیارت، جهان شهر برکت و کرامت را به عنوان مقصد اولیه انتخاب کنند و حتی اگر قصد سفر به سایر شهرهای ایران را داشته باشند، از مشهد تعیین سفر کنند.

 همین ظرفیت موجب شده است تا فرصت مناسبی برای مترجمان عرب ایجاد شود که پیش از این درآمد و شغل مناسبی نداشتند .

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44