اگر پای صحبتهای آنهایی که موی سپید کردهاند نشسته باشید به طور حتم برایتان بارها تعریف کردهاند که شهر این همه وسعت نداشت، حرم و چند خیابان دور تا دور با شش دروازه در اطرافش تمام شهر بود. کل شهر به دو بخش بالاخیابان و پایینخیابان ختم میشد. در حالی که این روزها آنقدر شهر قد کشیده که دیگر از آن محلههای قدیمی اسمی فقط باقی مانده که تنها زینتبخش یک کوچه شدهاند.
«پاچنار» هم از همان روستاهای قدیمی نزدیک شهر است که امروزه فقط اسمی از آن باقی مانده است و دیگر هیچ آثاری از پاچنار قدیم وجود ندارد. اگر تاریخ مشهد را ورق بزنیم به محله دیگری به همین اسم بر میخوریم که در محدوده خیابان آیتالله بهجت در منطقه ثامن و منطقه ۳گسترش داشته است، اما پاچناری که امروز میخواهیم درباره آن صحبت کنیم در بولوار وکیلآباد فعلی و در انتهای لادن واقع شده است. در ادامه میخواهیم بیشتر با حدود این محله قدیم منطقهمان آشنا شویم.
برای اینکه وجه تسمیه این محله را از منابع خارج کنیم بسیار تلاش کردیم اما هر چه بود همان محله پاچنار در منطقه ثامن بود. شاید بتوان گفت یکی از علتهایی که پاچنار واقع در بولوار وکیلآباد در منابع وجود ندارد، این است که پاچنار در گذشته آبادی خارج از شهر مشهد بوده و امروزه به شهر ملحق شده است.
هنگامی که با ساکنان جدید این محله صحبت میکنیم بیشتر آنها علاوه بر اینکه وجه تسمیه پاچنار را نمیدانند، برایشان جالب است که در گذشته اینجا روستایی بوده که به شهر ملحق شده و دیگر از آن بافت سابقش هیچ اثری نیست. در گشت و گذارمان برای پیداکردن اثری از روستای گذشته به بانوی معلم بازنشستهای برمیخوریم که اطلاعات جالبی دارد. او که خودش را قاسمنیا معرفی میکند برایمان از سالهایی میگوید که در این روستا معلم بوده و برای رسیدن به پاچنار باید از بولوار لادن خاکی آن زمان میگذشته است.
او میگوید: این روستا چند چنار قدیمی داشت و مدرسه ما هم که امروز خراب شده است در نزدیکی همان درختهای چنار بود. خانهها مانند تمام روستاهای دیگر بود و چشمه آبی هم در میان روستا جاری و جوشان بود که امروز دیگر از آن اثری نیست.
علت این نامگذاری به دلیل وجود تعدادی درخت چنار بزرگ است که در مرکز روستا قرار داشته است
او و دیگر اهالی نمیتوانند به طور دقیق علت نامگذاری پاچنار را بگویند. جالب است بدانید این محلهای که امروز به نام لادن آن را میشناسید روزگاری جزو پاچنار بوده است. رضا سلیمان نوری، مشهدپژوه، درباره وجه تسمیه این روستا میگوید: علت این نامگذاری به دلیل وجود تعدادی درخت چنار بزرگ است که در مرکز روستا قرار داشته است. به طور معمول استفاده از لغتهایی مانند «پا چنار»، «پا درخت»، «پا کاج» و... برای نامگذاری محلهها و روستاها به این خاطر است که میدان اصلی و مهم روستا و آبادی در کنار آن یا گرداگردش تشکیل شده باشد.
رئیس هیئت مدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان ادامه میدهد: احتمال دیگر برای نامگذاری چنین محلهای میتواند قرار گرفتن منبع آب آن در نزدیکی درختهای چنار باشد.
در کتاب جغرافیای تاریخی شهر مشهد نیز درباره این روستا نوشته شده است: «پاچنار که بقایای مظهر قنات و یکی ـ دو باغ آن هنوز در انتهای بولوار اقبال لاهوری (ایضاً انتهای لادن ۲۱) باقی است، میان روستاهای نودره و وکیلآباد واقع بوده و در حدود سال ۱۳۶۰ تقریباً ۱۵ خانوار جمعیت داشته و در دهة ۷۰ قرن حاضر اراضی آن جزء شهرداری منطقة ۹ مشهد شده است.»
شنیدهاید میگویند «جوینده یابنده است.» این هم حکایت ماست. توسط فردی که نمیخواهد نامی از او برده شود به سند قدیمی این اراضی دست پیدا کردیم. بعد از چندین بار تماس توانستیم او را در دفتر شهرآرا محله ملاقات کنیم. او با تأکید بر اینکه نامش در جایی نوشته نشود سند قدیمی زمین را در اختیارمان گذاشت. اولین نقشهبرداری این زمینها در سال ۱۳۰۸ و سند مالکیت آن در سال ۱۳۰۹ صادر شده است.
حدود این روستا در این سند بیان شده است، قلعه پاچنار تا دانشگاه فردوسی امتداد داشته و از داراییهای این قلعه بزرگ به مزارع و اراضی آبی و دیمی اشاره شده است. همچنین این مجموعه شامل سه باب قلعه مسکونی، رعایا، کاهدان، انبار غله، یک دستگاه عمارت اربابی، سه استخر، سه باب قلعه غیرمسکونی، یک باب قهوهخانه بهاروند، ۲ باب کوره گچپزی و شش مجرای آب بوده است. این ملک دارای یک رشته قنات دایر بوده که پیشگاه آن در چهلبازه گلستان و حلقههای چاهش در اراضی وکیلآباد و دو مظهرش در خود پاچنار بوده است.
طول تقریبی قنات حدود ۴ کیلومتر و مبدأ قنات آبگون دو شاخه بوده که یک شاخه آن از بیمارستان دکتر شریعتی فعلی تا وسط کال وکیلآباد و شاخه دیگر از استخر بالای وکیلآباد در امتداد کال به رشته اول میرسیده و این دو شاخه در نزدیکی پل پرتوی فعلی بههم متصل میشدند و تشکیل یک رشته قنات را میدادند و از آنجا به سمت قلعه پاچنار سرازیر و بیشتر زمینها را آبیاری میکردهاند.
مالک اولیه این قلعه آن طور که سند مالکیت نشان میدهد «حاج محمد اعتماد رضایی» است که بعد از او زمینها به ورثه او میرسد. در سالهای بعد قطعههای مختلف این قلعه به شرکتها، ارگانها و حتی کشاورزان قلعه واگذار میشود.
این منبع آگاه درباره اولین قطعههایی که از قلعه پاچنار جدا شده است میگوید: اولین قطعه قسمتهایی از هاشمیه بوده که به شخصی به نام آل هاشم واگذار و از این قلعه بزرگ جدا شده است. قسمتهای ابتدای بولوار کوثر، بولوار آب و برق، حافظ، دلاوران و بخش شرقی بولوار اقبال لاهوری، از اراضی پاچنار بوده که به مرور از این ملک بزرگ جدا و به قطعههای کوچک تفکیک شده است.