روضههای خانگی، جایی برای همدلی همسایههای محله گوهرشاد
کوچههای محله گوهرشاد هنوز رنگوبوی قدیم را حفظ کردهاند. بیشتر خانهها ویلاییاند یا نهایتا سه تا چهارطبقه. همسایهها اسم و رسم هم را میدانند و هرروز از احوال یکدیگر باخبر میشوند. این حالوهوا در کوچه شهیدصادقی۱۱ هم جریان دارد.
همسایههای این کوچه، یکدیگر را «خواهر» صدا میزنند و هر کاری از دستشان برآید برای هم انجام میدهند. بیشتر آنها هرروز برای نماز ظهر به مسجد امام جواد (ع) محله میروند و همانجا از حال و روز سایر همسایهها باخبر میشوند.
خواهرِ بزرگترِ کوچه
معصومه مخبرداوودی از قدیمیترین ساکنان کوچه است؛ ۴۵سالی میشود که در اینجا زندگی میکند. او همسایههایش را خواهر صدا میکند و لحن صحبتش، لحن یک خواهر بزرگتر است. بهگفته او، ساکنان این کوچه، رسم همسایهداری را از پدران و مادرانشان یاد گرفتهاند و هنوز هم پای همان سنتها ایستادهاند. معصومهخانم میگوید: قدیم همسایهها در خوشی و ناخوشی کنار هم بودند و به هم اعتماد داشتند.
این رسم هنوز اینجا پابرجاست. کسی بیخبر از همسایه شب سر به بالین نمیگذارد. بارها پیش آمده است مشکلی داشتهام و اولین جایی که رفتهام، خانه همسایه بوده. اینجا همه حکم خواهر را برای من دارند.
به گفته اوبیشتر خانمهای این کوچه روضههای خانگی دارند و همین دورهمیهای ساده باعث شده از حال و احوال هم بیخبر نمانند. اودهه اول محرم روضه برگزار میکند و همسایهها از یک هفته قبل به کمکش میآیند. میگوید: درِ خانه به روی همه باز است و مهمان دعوتی نداریم. هرکس به نیت دلش مواد اولیه میآورد. همه اینجا مهمان امامحسین (ع) هستند. روضه بقیه همسایهها نیز همینطور است. این مراسم سبب میشود که بیشتر از حال و روز یکدیگر باخبر باشیم.
پای کار همسایهها با کارهای کوچک
معصومهخانم از ربابه جوادی، همسایه روبهروییاش یاد میکند؛ کسی که ۳۵ سال است در این کوچه زندگی میکند و هر روز به دیدن همسایهها میآید. ربابهخانم میگوید که از همان روزهای اول متوجه شده است همسایههای خوبی دارد و ادامه میدهد: وقتی ظهرها برای نماز به مسجد میرفتم، میدیدم خانمها گروهی به مسجد میآیند و همدیگر را خوب میشناسند. همانجا با آنها آشنا شدم و دیدم چقدر همدلاند.
بارها پیش آمده است مشکلی داشتهام و اولین جایی که رفتهام، خانه همسایه بوده
ربابهخانم هم از همان روز، پای کار همسایههاست. هر وقت کسی بیمار میشود، ربابه خانم بقیه خانمهارا خبر میکند و به دیدن او میروند یا هر وقت همسایهای روضه یا مراسم عزاداری دارد، به کمکش میرود و او را تنها نمیگذارد. ربابهخانم میگوید: حتما نباید برای همسایه کار بزرگ و خاصی انجام داد. گاهی با شستن یک استکان چای یا نشستن پای درددل همسایه میتوان لبخندی به لبش نشاند.
او هم چهارشنبه اول هر ماه روضه دارد و همسایهها در خانهاش دور هم جمع میشوند تا از هم بیخبر نمانند.
روضههای خانگی، پایگاهی برای کار خیر
خدیجه غیرتی، دیگر همسایه این کوچه، همراه چند نفر از اهالی، جلسه قرآن محله را راهاندازی کرده است که روزهای فرد در خانه همسایهها برگزار میشود. او میگوید: این جلسات محبت بین همسایهها را بیشتر کرده است. تقریبا هرروز خانه یکی از آنها برنامهای هست. همین باعث شده همیشه از حال هم خبر داشته باشیم. اگر مشکلی پیش بیاید، همه برای کمک پیش دستی میکنند. برنامهها ساده و بیتجمل است و همین سادگی، ما را به هم نزدیکتر کرده است.
صبر و مهربانی خدیجهخانم بین همسایهها زبانزد است. هرکس مشکلی داشته باشد، اول سراغ او میرود و خدیجهخانم با کمک دیگران گره را باز میکند. او روضههای خانگی را فقط محفلی مذهبی نمیداند و میگوید: بارها پیش آمده است که یکی از همسایهها از خانوادهای نیازمند گفته و همانجا هرکس در حد توانش کمک کرده و توانستیم بسته معیشتی یا سایر کالاهای مورد نیاز آن خانواده را آماده کنیم و به دستش برسانیم.
* این گزارش شنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۰ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.
