کد خبر: ۱۲۹۲۳
۱۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
علیرضا خالقیان یک‌ساله، دو مقام قهرمانی کسب کرد

علیرضا خالقیان یک‌ساله، دو مقام قهرمانی کسب کرد

یک‌سال سابقه برای علیرضا خالقیان کافی بوده است تا ووشوکار نوجوان محله بهمن دو مقام قهرمانی برای خود دست‌وپا کند. اولی رتبه نخست در مسابقات انتخابی تیم ووشوی استان و دیگری مقام نخست استان در رقابت‌های جام فجر قهرمانان.

یک‌سال سابقه برای علیرضا خالقیان، ساکن محله بهمن مشهد کافی بوده است تا ووشوکار نوجوان محله بهمن دو مقام قهرمانی برای خود دست‌وپا کند. به‌دست‌آوردن رتبه نخست در مسابقات انتخابی تیم ووشوی استان (دی‌ماه ۹۱) و مقام نخست استان در رقابت‌های جام فجر قهرمانان (بهمن ۹۱)، تلنگری به اوست تا به استعداد ورزشی خود توجهی ویژه کند و آن را هرچه بیشتر بارور سازد.

او حالا دیگر باید بداند که به عنوان یک رزمی‌کار موفق باید بیش از گذشته تلاش کند تا خانواده و هم‌محله‌ای‌هایش هم بیش از گذشته به او افتخار کنند؛ هرچند از این هم نباید غافل باشد –و البته نیست- که قهرمانی در ورزش در کنار قهرمانی در اخلاق است که ارزش دارد.

 

ژیمناست بودم

رزمی‌کار نوجوان محله بهمن ۱۲ سال دارد و در کلاس دوم راهنمایی درس می‌خواند. او درباره ورود جدی‌اش به عرصه ورزش می‌گوید: ابتدا با رشته ژیمناستیک شروع کردم که حرکات نمایشی آن برایم جذاب و پسردایی‌ام مرا با آن آشنا کرده بود که خودش هم ژیمناستیک کار می‌کرد.

بعد از هفت‌ماه فعالیت، به‌دلیل رسیدن ایام امتحانات مدرسه این رشته را رها کردم. چند ماه بعد دوباره ورزش را شروع کردم اما این‌بار با رشته ووشو. علیرضا ادامه می دهد: پسردایی‌ام به کلاس‌های ووشو هم می‌رفت. من این ورزش رزمی را نمی‌شناختم اما تعریف‌های او از مربی‌اش آقای معراجی باعث شد با او به باشگاه منتظران قائم(عج) بروم. در آنجا از حرکات دست و پا و تکنیک‌های ووشو خوشم آمد و در کلاس‌های آن ثبت‌نام کردم.

 

تمرینات کششی اشکم را درمی‌آورد

کار به ثبت‌نام ختم نمی‌شود و پیگیری او به جایی می‌رسد که دو نشان طلا را به پرونده ورزشی خود اضافه می‌کند. ووشوکار نوجوان محله بهمن می‌گوید: من یک‌روزدرمیان به باشگاه می‌رفتم اما از دی‌ماه که در مسابقات انتخابی تیم استان مقام آوردم، مربی‌ام تمرینات فشرده‌ای را برایم درنظر گرفت؛ یعنی از آن زمان هر روز به باشگاه می‌روم و حدود دوساعت ووشو کار می‌کنم. وقتی به خانه برمی‌گردم، نیم‌ساعتی هم در خانه تمرین می‌کنم.

او عنوان می‌کند: گاهی تمرینات سنگین است؛ مثلا شده که تمرینات کششی اشکم را درآورد، اما هیچ‌وقت خسته نمی‌شوم و به کارم ادامه می‌دهم؛ چون می‌دانم ورزش برایم مفید است.علاقه علیرضا به ورزش منحصر به ووشو نیست، او می‌گوید: من والیبال هم کار کرده‌ام و در دی‌ماه با تیم والیبال مدرسه شهید گمنام توانستیم مقام سوم را در منطقه تبادکان به‌دست آوریم. همچنین فوتبال را دوست دارم و بعضی وقت‌ها در مدرسه بازی می‌کنم، در همین مسابقات جام فجر باشگاه ما تیم فوتسالی از خود ووشوکارها شرکت داده بود.

تمرینات کششی اشکم را درمی‌آورد، اما هیچ‌وقت خسته نمی‌شوم و به هدفم ادامه می‌دهم

 

ووشو به درسم لطمه نمی‌زند

از نوجوان ورزشکار محله می‌پرسیم که آیا وقت‌گذاشتن هرروزه برای ووشو به درس‌هایت لطمه نمی‌زند که پاسخ می‌دهد: درس‌هایم خوب است و سال گذشته هم با معدل ۱۸/۵ شاگرد دوم شدم. ووشو از نظر درسی مشکلی برایم ایجاد نمی‌کند، چون غیر از وقتی که برای آن می‌گذارم، روزی دو تا چهار ساعت هم درس می‌خوانم.

او ارتباط خوبی با رشته‌اش برقرار کرده، به‌طوری‌که: گاهی در خانه یا جا‌های دیگر حرکات ووشو را برای خانواده و دوستانم نمایش می‌دهم. پدر و مادرم هم تشویقم می‌کنند؛ آنها می‌گویند: آفرین که زحمت‌های مربی‌ات را هدر نمی‌دهی!

 

اخلاق ورزشی

علیرضا البته سعی می‌کند هرگز از توانایی رزمی‌اش سوءاستفاده نکند: در مدرسه هستند بچه‌هایی که دنبال دردسر می‌گردند و می‌خواهند دعوا راه بیندازند، اما اگر مزاحم من شوند، اعتنا نمی‌کنم و معمولا می‌روم گوشه‌ای می‌نشینم.

بی‌گمان باورهای مذهبی تاثیر مثبتی بر رفتار و منش انسان می‌گذارد؛ چنان‌که بر شخصیت علیرضا هم این تاثیر دیده می‌شود. یکی از ویژگی های محله بهمن ایمان و اعتقاد اهالی اش است؛جالب است بدانید که ووشوکار ما دستی هم در مداحی اهل‌بیت(ع) دارد: از سال گذشته مداحی می‌کنم.

هیئتی در محله داریم که در برنامه‌های آن شرکت دارم، یک‌بار در هیئت برای بچه‌ها زیارت عاشورا خواندم که بعدش مسئول هیئت به سراغم آمد و پرسید مداحی هم بلدی، گفتم بله. یک کتاب اشعار مداحی خریده بودم و برای خودم می‌خواندم که بعد از آن برای هیئت محله و نیز هیئت باشگاه مداحی می‌کنم. من این کار را دوست دارم، چون امام‌حسین(ع) را دوست دارم.

 

سفر پرماجرا!

از این ورزشکار کم‌سن‌وسال می‌خواهیم یک خاطره ورزشی برایمان تعریف کند. او می‌گوید: در مسابقات جام فجر قهرمانان که بهمن‌ماه در تربت حیدریه برگزار شد، به من و دوستانی که از طرف باشگاه اعزام شده بودیم خیلی خوش گذشت. برعکس فضای جدی باشگاه، استادمان در آنجا خیلی با ما شوخی می‌کرد و سفری شاد داشتیم.

آن رقابت‌ها اتفاق تلخ هم داشت؛ در یکی از مبارزه‌ها روی حریفم که ضعیف‌تر از من بود، فن کشتی یا همان کول‌انداز را اجرا کردم، او روی دستش افتاد و دستش شکست. حریفم از شدت درد گریه می‌کرد و من هم دلم برایش سوخت و هم نگران شدم. استادم هم به‌خاطر اینکه مراعات حریفی ضعیف‌تر را نکرده بودم، با تمرینات سخت بدن‌سازی تنبیهم کرد! 

 

* این گزارش یکشنبه، ۲۹ بهمن ۹۱ در شماره ۴۳ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44