
علی احمدآبادی زندگیاش را در مسیر قرآن وقف کرده است
علی احمدآبادی، قاری و مربی برجسته قرآن، بیش از بیستسال از زندگیاش را وقف قرائت، تدریس رایگان و تربیت قاریان کرده است؛ از مکتبخانه کودکی تا جلسات تخصصی در حرم مطهر و قرائت در بینالحرمین.
مسیر او داستان عشقی عمیق به کتاب قرآن و تأثیر بر نسلهای مختلف است. آثار تألیفی، جلسات آموزشی و خاطرات معنوی او نشان میدهد چگونه یک فرد با پشتکار و عشق میتواند نور قرآن را در زندگی خود و دیگران روشن نگه دارد.
کودکی و آغاز مسیر قرآنی
۵۱سال پیش، علی احمدآبادی در خانوادهای روحانی در محدوده طلاب مشهد متولد و بزرگ شد. پدرش شیخمحمد احمدآبادینیشابوری معروف به احمدی در مشهد شناخته شده است و پدربزرگش شیخ محمدحسن احمدآبادی، از علمای برجسته جغتای بود که آنجا حوزه علمیه تأسیس کرد و امام جماعت مسجد جامع آنجا بود.
علیآقا از پنجسالگی، آموزش قرآن را در محضر پدرش آغاز کرد و همچنان خود را شاگرد او میداند. او درکنار فراگیری قرآن، از دیگر استادان برجسته این رشته نیز نکات مهمی آموخت و از دهسالگی همراه با یادگیری، آموزش قرآن به کودکان را در گلشهر آغاز کرد.
علیآقا به درخواست پدرش در مکتبخانه، قرائت جزء سی قرآن را یاد گرفت و شبها همراه با او در جلسات قرآن حاضر میشد. صدای خوش قاریان و تفسیر آیات توسط پدر، انگیزهای مضاعف برای او ایجاد کرد تا قرائت صحیح قرآن را بیاموزد.
حضور در مسجد کرامت در ماه رمضان و شنیدن قرائت قاریان مطرح کشوری، اشتیاق او را برای یادگیری بیشتر برمیانگیخت. میگوید: تفسیر پدر از آیات و صوت دلانگیز قاریان، من را به یادگیری بیش از پیش مشتاق کرد.
شاگردی در محضر استادان برجسته
علیآقا یازدهساله بود که تلمذ حرفهای را آغاز کرد و شاگرد مرحوم حاجاحمد هروی شد. جلسات استاد هروی در مساجد مختلف مثل مسجد فقیه سبزواری برگزار میشد و حضور در این جلسات باعث شد علیآقا اصول تجوید مقدماتی و تکنیکهای صوت و لحن را از پدر و استاد هروی بیاموزد. سپس از حاجمحسن زاهد، فنون تلاوت، بهویژه سبک استاد مصطفی اسماعیل را فراگرفت.
او پیش از این با سبک استاد عبدالباسط عبدالصمد آشنا بود، اما از دهسالگی با شرکت در جلسات مختلف و گوشدادن به صدای استاد مصطفی اسماعیل، سبک خود را انتخاب کرد.
او میگوید: در یکی از جلسات استاد هروی به من توصیه کردند که براساس صدای استاد مصطفی اسماعیل تمرین کنم، چون صوت و لحنم به این استاد نزدیکتر بود؛ و تعدادی از نوارهای تلاوت استاد اسماعیل را دراختیارم گذاشتند.
تفسیر پدر از آیات و صوت دلانگیز قاریان، من را به یادگیری بیش از پیش مشتاق کرد
علیآقا تاکنون بیش از پانصدتلاوت استاد مصطفی اسماعیل را گوش داده و به تمام ریزهکاریها و ظرافتهای استاد دقت کرده است. به نظر او از هر صدتلاوت استاد، بیشاز نودتای آن مورد استقبال استادان و عموم مخاطبان قرآنی قرار میگیرد.
علاقه، شرط اول آموزش
عشق و علاقهاش به تدریس باعث شده است از همان زمان که خودش پیش استادان تلمذ میکرده به کوچکترها تجوید و روخوانی بیاموزد، اما بعداز خدمت سربازی، تدریس قرآن برای علیآقا جدیتر شد.
این ساکن محله کلاهدوز میگوید: چندوقتی بود که از سربازی برگشته بودم که آقای سیدفخرالدین مرتضوی، مسئول دارالقرآن کرمان، با من تماس گرفت. تازه به مشهد آمده بود و تعدادی از بانوان قاری و حافظ قرآن را برای زیارت آورده بود. چندجلسهای نکات آموزشی را به آنها آموختم.
هنوز یک هفته از رفتنشان نگذشته بود که آقای مرتضوی تماس گرفت و پیشنهاد کرد برای آموزش به سایر قاریان به کرمان بروم. بعد از آن آموزشهایش در کرمان و شهرهای دیگر مثل رفسنجان ادامه پیدا کرد. آقای مرتضوی با دانشگاه آزاد رفسنجان قرارداد آموزشی منعقد کرده بود و از علیآقا خواست که دوبار در ماه به رفسنجان برود و برای قاریان دانشگاه، کلاس برگزار کند.
او که کارمند آموزش و پرورش است، هشتسالی میشود که خادم حرم مطهر رضوی نیز شده است و پنجشنبهها در دارالقرآن حرم به متقاضیان مشاوره علوم قرآنی میدهد. او کلاسهای تجوید، صوت و لحن و قرائت را هم در صحنهای مختلف حرم، شبستانها و رواقها برگزار میکند. علاوهبراین، در مدرسه پریزاد کلاس دارد.
علیآقا معتقد است تدریس قرآن باید براساس علاقه ذاتی شاگرد باشد. اگر کسی بهخاطر خواسته والدین به کلاس بیاید و علاقهای نداشته باشد، ثبت نام نمیشود.
او تأکید دارد که یادگیری هر هنر و علمی به میل و اشتیاق شخص وابسته است و در کلاسهایش حس رفاقت و دوستداشتن محیط تدریس غالب است.
میگوید: بارها پدر و مادرها از من خواستهاند که فرزندشان قاری شود ولی اگر شوق و اشتیاق به آموزش را در فرزندشان نبینم او را ثبت نام نمیکنم. اشتیاق و علاقه شرط اول آموزش قرائت صحیح قرآن یا حفظکردن آن است.
جلسات قرآن حسینیه کاشمریها برای عموم علاقهمندان
حدود بیستسال است که علیآقا در حسینیه چهاردهمعصوم (ع)، متعلق به کاشمریهای مقیم مشهد، خیابان محمدآباد، جلسات عمومی قرآن بهصورت رایگان برگزار میکند.
این جلسات شامل مخاطب کودک تا بزرگسال است و در پایان هر جلسه، مهمانان فرصتی برای قرائت و پرسش دارند. بخش آموزش خواهران نیز توسط همسر علیآقا، خانم کلثوم گل قنددشتی، برگزار میشود و آموزش تجوید، ترتیل، احکام و مفاهیم قرآن را به بانوان ارائه میدهد.
اشتیاق و علاقه شرط اول آموزش قرائت صحیح قرآن یا حفظکردن آن است
علیآقا میگوید: حاجآقا نجفی، مسئول حسینیه، بیستسال پیش با من تماس گرفت و درباره جلسهشان صحبت کرد و گفت که هرهفته دوشنبهشبها آموزش قرآن دارند. قبلا جلسات در خانهها برگزار میشد تا اینکه یک نفر، منزلش را وقف حسینیه و محافل قرآنی کرد و حسینیه فعلی شکل گرفت و از آن زمان به بعد، جلسات ثابت در اینجا برگزار میشود.
جلسه بهصورت عمومی است و نیمساعت آخر هم به حاضران اختصاص دارد و آنها قرائت میکنند و سؤالاتشان را میپرسند.
علیآقا سهشنبه شبها در جلسهای دیگر شرکت میکند که تخصصیتر است و قاریان نوجوان و جوان برجسته مشهدی در آن حضور دارند و علیآقا مهارتهای ظریف تجوید، صوت، لحن و مقامات موسیقی قرآن را به آنها آموزش میدهد.
میگوید: در این جلسه تمرکز بر ارتقای تواناییهای فنی و معنوی قاریان است. این جلسات حدود پانزدهسال قدمت دارد و هدف تربیت قاریانی مسلط و متعهد است که با مفاهیم آیات، بیشتر آشنا شوند و تلاش کنند که هرآیه را براساس مفهوم با صوت و لحن مناسب بخوانند.
برکات ماندگار قرآن
برکات قرآن در زندگی علیآقا زیاد است و او چندتایی را برایمان تعریف میکند: دوره آموزشی سربازی را در اردوگاه محمد رسولالله (ص) سنندج گذراندم. زمانیکه به آنجا رسیدم، مسئول مربوطه برخورد مناسبی نداشت، اما چندروز بعد در مسجد پادگان مراسمی برگزار شد و از من خواستند قرآن قرائت کنم.
بخشی از سوره آل عمران را خواندم و معنی آیات را نیز بیان کردم. یکی از مسئولان آموزش خوشش آمد و از من خواست که هر شب برای پرسنل کلاس برگزار کنم. از آن به بعد همه به من احترام میگذاشتند و برخوردشان تغییر کرد.
یکی دیگر از برکات قرآن برای علیآقا، سفر زیارتی به مکه بود. دوستان کرمانی که در دارالقرآن کرمان شاگردش بودند، میخواستند نامش را برای سفر ثبت کنند، اما علیآقا فقط وقتی رضایت داد که کل خانواده او همراه شوند.
او میگوید: دوستان به من لطف داشتند؛ اما من بدون خانواده به سفر نمیرفتم. بعد از اصرارهای من، اسم همسرم را هم نوشتند؛ اما تازمانیکه اسم پسرها را ننوشتند، راهی نشدم و بعد از سفر توانستم هزینه را بهمرور به دوستانم پرداخت کنم. سفری بهیادماندنی بود.
برکات قرآن همچنین در تربیت فرزندان او نمایان شده است. پسرانش، محمدکاظم و محمدرضا، دورههای قرائت را گذراندهاند و مسلط هستند، اما تدریس نمیکنند. دخترش، هلما که هفتسال دارد در مهد قرآن تحصیل میکند و سورههای کوچک را حفظ است.
خاطره قرائت در غار حرا و مسجد النبی (ص)
علیآقا در اکثر جلسات مشهد و حرم مطهر قرآن قرائت کرده است. حضور در برنامه سیمای قرآن در تهران و قرائت در جمکران قم، بخش دیگری از فعالیتهای او در این سالها بوده است.
او در بینالحرمین و در حرم امامحسین (ع) و حرم حضرتعباس (ع) هم قرائت کرده است، اما قرائت در غار حرا یکی از خاطرات بهیادماندنی برای اوست. علیآقا میگوید: حس و حال آن لحظه قابل وصف نیست. در زمان کوتاهی که داشتم، سوره «علق» را خواندم.
تجربه ارزشمند دیگرم قرائت قرآن در مسجدالنبی (ص) در مدینه است. زمانیکه شروع به خواندن کردم، همکاروانیهایم گفتند که اینجا اجازه نداری با صدای بلند بخوانی؛ ولی من دلم را به دریا زدم با تمام توان شروع به خواندن کردم. مأمورهایی که برای تذکر آماده بودند، با شنیدن صدایم سر جایشان میخکوب شدند و چیزی نگفتند و گوش دادند. به لطف خدا تجربه دلنشینی بود که هیچوقت فراموش نمیکنم.
۲۵دقیقه در حرم حضرتعباس(ع) قرآن خواندم. تمام که شد،استاد گفت همه آنهایی که نوبت داشتند، وقتشان را به تو دادند
خاطره دیگر علیآقا از قرائت در مسجد حضرتعباس (ع) است. او میگوید: هر قاری فرصت دارد چنددقیقه در حرم حضرت عباس (ع) قرائت کند. همه با ترتیل میخواندند. نوبت به من که رسید، به قرائت خواندم. حدود ۲۵دقیقه قرآن خواندم. بعد که تمام شد، پیش استاد رفتم و گفتم قضیه چیست که زمان خواندنم طولانی شد. گفت «همه آنهایی که نوبت داشتند، وقتشان را به تو دادند.» بعد از آن دو شب دیگر هم نوبت قرائت برایم گذاشتند.
مصطفی طیرانی، متولد۱۳۶۷، قاری و عضو گروه بینالمللی تواشیح سیرتالنبی (ص)
مسیر قرآنی زندگی من از همان دوران کودکی آغاز شد و از پنجسالگی یادگیری قرائت قرآن را شروع کردم. از ده تا هفدهسالگی در محضر استاد علی احمدآبادی آموزش صوت و لحن قرآن را به سبک استاد مصطفی اسماعیل گذراندم.
استاد احمدآبادی برای تسهیل آموزش، مجموعهای از نغمات استاد اسماعیل را بهصورت تفکیکشده برایم روی کاست ضبط کرده بود. تمرین و ممارست با همین نغمات باعث شد که در دوران دبستان بتوانم مقام اول مسابقات قرائت کشور را به دست آورم.
در نظر من، استاد احمدآبادی انسانی است که بدون هیچ چشمداشت مالی، تنها دغدغهاش رشد شاگردان و آشنایی عمیقتر آنها با مفاهیم قرآنی است. او همواره تلاش میکند که شاگردانش علاوهبر مهارتهای صوتی و لحنی، با مفاهیم آیات نیز ارتباط برقرار کنند. همین نگاه باعث شده است بسیاری از شاگردانش امروز در جایگاههای ملی و بینالمللی بدرخشند.
ناصر طاهری، متولد ۱۳۵۲، قاری و استاد برجسته آموزش قرآن
از سال۱۳۶۰ به قرائت قرآن روی آوردم و در حال حاضر بیشاز ۲۵سال است که در جلسات دوشنبه و سهشنبه استاد احمدآبادی حضور دارم و این حضور مداوم را یکی از دلایل اصلی پیشرفت خود میدانم.
استاد احمدآبادی از برترین استادان کشور است؛ زیرا علاوه بر تسلط کامل به صوت و لحن، به معانی و مفاهیم آیات نیز اشراف دارد. من در جلسات آموزشی خودم که روزهای چهارشنبه برگزار میکنم، همین نگاه استاد را دنبال و تلاش میکنم شاگردانم را به درک درست مفاهیم قرآنی سوق دهم.
استاد احمدآبادی حقیقتا فردی صادق، متین و فروتن است؛ کسی که بیهیچ ادعا و تنها با نیت خالص، دانش خود را دراختیار شاگردان قرار میدهد. حضور در جلسات استاد احمدآبادی، فرصتی ارزشمند است تا هرکس بتواند بیشترین بهره را از آموزههای قرآنی ایشان ببرد.
آثار مکتوب و آموزشهای تخصصی
علی احمدآبادی علاوهبر فعالیتهای گسترده در تدریس و قرائت قرآن، چند اثر تألیفی مهم نیز دارد که هر یک در نوع خود سهم ویژهای در آموزش و فرهنگ قرآنی دارند.
کتاب «طنین اعجاز»
این کتاب به بررسی بهکارگیری مقامات، نغمات و الحان موسیقی قرآن براساس مفاهیم آیات میپردازد. علیآقا معتقد است که هر لحن باید با محتوای آیه همخوانی داشته باشد. برای مثال، مقام بیات برای آیات تأکیدی، مقام صبا برای آیات آرامشبخش و مقام حجاز برای آیات هشداردهنده مناسب است.
هدف این کتاب، کمک به قاریان برای تلفیق صحیح صوت و لحن با معنای آیههاست تا مخاطب هنگام شنیدن تلاوت، هم به زیبایی صوتی و هم به معنا دست یابد.
کتاب «الگوها در قرآن»
این اثر برای گروه سنی نوجوانان نوشته شده و شامل تلخیصی از زندگی پیامبران است. علیآقا با هدف تشویق نوجوانان به مطالعه آموزههای قرآنی و شناخت سرگذشت پیامبران، داستانها را بهصورت کوتاه و مفید ارائه میدهد تا برای خوانندگان جوان جذاب باشد. او معتقد است که بسیاری از کتابهای موجود درباره زندگی پیامبران طولانی و پیچیده است و نوجوانان تمایلی به خواندن آنها ندارند.
کتاب «سعادت زن در پرتو قرآن و روایات»
این کتاب با تمرکز بر مفاهیم قرآنی و جایگاه زن در اسلام نوشته شده و مخصوص بانوان است. در نگارش این اثر، همسر علیآقا، خانم کلثوم گل قنددشتی، همکاری کرده و با تجربیات خود درزمینه آموزش قرآن بانوان، مطالب کتاب را غنی کرده است.
* این گزارش شنبه ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۶ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.