نمیتوان لحظهای چشم از آنها برداشت. با چشمان تیزبین نگاهمان میکنند و بعد از مدت کوتاهی به دنبال بازی خودشان میروند. باورمان نمیشود این همه به خانههای مسکونی نزدیک هستند و در حاشیه بزرگراه امام علی(ع) زندگی میکنند. روباههایی را میگوییم که برای رفع مشکلات ساکنان محله شریعتی، 25سال پیش به زمینهای رها شده آمدند و حالا همزیستی مسالمتآمیزی با ساکنان اینجا دارند.
اگر روباهها نبودند اکنون این اکوسیستم تعادل نداشت و اهالی بیش از اینها مشکل داشتند. این مردم سالهاست با انواع خزنده و جونده زندگی میکنند و مشکلات زیادی را از همسایگی با این زمینها تجربه کردهاند. حالا غیر از اینکه زمینهای خالی وسیع کنار گوششان، زیستگاه تعدادی از گونههای جانوری شده است، کارتن خوابها و بزهکاران هم اینجا را پناهگاه خلافهای خود کردهاند و همین موضوع امنیت شهروندان را به خطر انداخته است.
صحبت بر سر 146هکتار زمین رها شده است که از میدان قائم(عج) تا ابتدای بولوار امامیه ادامه دارد و بعد از سالها هنوز تعیین تکلیف نشده است. آذرماه سال گذشته بود که در پی گلایههای فراوان اهالی محلات مختلف منطقه در یک بازدید میدانی درباره مشکلات این زمینها گزارشی تهیه کردیم. در آن گزارش مسئولان وعده تعیین تکلیف این اراضی را تا پایان سال99 داده بودند.
با اینکه رئیس دبیرخانه جلسههای مشترک شهرداری و آستان قدس از تهیه طرح جدید و ارائه آن به کمیسیون ماده5 خبر داده بود ولی بعد از گذشت نزدیک به دو ماه از سال جدید هنوز خبری از این تغییرات نیست. دوباره با درخواست شورای اجتماعی و مردم محله شریعتی به حوالی این زمینها رفتیم تا باز هم از مشکلات 25ساله آنها بنویسیم.
زمینهای رها شده آستان قدس رضوی بعد از میدان قائم در حاشیه بزرگراه امام علی(ع) شروع میشود و تا ابتدای بولوار امامیه ادامه دارد. این زمینها در مجموع حدود 146هکتارند. با اینکه مشهد زمینهای رها شده زیادی دارد، اما تنها در منطقه 10 میتوان زمینهایی با این وسعت را آن هم درست در حاشیه یک بزرگراه اصلی و شریانی شهر دید.
به درخواست رئیس شورای اجتماعی محله شریعتی صبح زود به زمینهای ابتدای بولوار امامیه میرویم، تا با چشم خود مشکلات هر روزهای را که اهالی سالهاست با آنها دست و پنجه نرم میکنند ببینیم. قرارمان ساعت 5:30 صبح انتهای خیابان شهید نیک رفتار 5 است، جایی که بلوکهای بزرگ سیمانی زمینهای خالی را از قسمت مسکونی جدا میکنند.
خورشید تازه طلوع کرده و نسیم خنک بهاری صورتمان را نوازش میدهد. همراه با گروه مستندساز شهرآرا وارد زمین ها میشویم تا گونههای مختلفی از جانوران را در این زمینها ببینیم. حیواناتی که در سالهای اخیر بارها وارد خانه ساکنان این محدوده شدهاند و آنها را نگران کردهاند. زمین خاکی خاکستری و قهوهای تنها تصویری است که در برابر خود میبینیم. البته تعدادی درخت و درختچه نیز در انتهای مسیر دیده میشوند.
رئیس شورای اجتماعی محله شریعتی میخواهد روباههایی را نشانمان دهد که سالهاست در این زمینها زندگی میکنند و به نظر او به کمک ساکنان آمدهاند. آنها با خوردن انواع خزندگان و جوندگان از آمدن این حیوانات به خانه ساکنان جلوگیری میکنند.
حسین پژوهشگر که از ساکنان قدیمی این محدوده است میگوید: «این زمینها در گذشته پُر بود از درختان پسته کوهی، کاج سوزنی و گَز. در واقع اینجا یک جنگل تُنک بود که محل مناسبی را برای زندگی انواع و اقسام حیوانات مانند سگهای ولگرد، روباه، شغال، مار، مارمولک و حتی حیوانات وحشی مثل گرگ مهیا کرده بود.
این زمینها خودشان چند حلقه چاه دارند و آبراهی از اینجا رد می شد که درختان را سیراب میکرد و زندگی حیوانات این زمینها را راحتتر کرده بود. بعد از ساخت و ساز خانههای مسکونی به مرور آبراه جمع شد و زمینها ساختار امروزی خود را گرفت. حالا چند سالی است آستان قدس زمینها را قطعهبندی کرده و بولوار کشیده و آنها را آسفالت کرده است.»
با کشیدن این بولوارها زمین به چند قطعه بزرگ تبدیل شده است. قطعه اول را هنوز رد نکردهایم که رئیس شورا از ما میخواهد، آهسته قدم برداریم و سکوت کنیم. او چهار بچه روباه را در پایان قطعه روبهرو دیده که کنار کاج سوزنی با هم در حال بازی هستند و غذا میخورند.
گوشیها و دوربین را در میآوریم تا از این روباههای بازیگوش عکس و فیلم تهیه کنیم. همزیستی آنها با انسانها باعث شده تا با دیدن ما در جای خود بمانند و بازی را رها نکنند. بچه روباهها با سطل سفیدی بازی میکنند. یکی از روباها یک تکه گوشت به دندان گرفته و آن را میخورد. انگار نه انگار اینجا محدوده شهری است و چند متر آن طرفتر ساکنان محله زندگی میکنند.
اهالی میگویند وجود آنها در این زمینها برایشان موهبت و غنیمت است. از نگاه آنها قضیه ساده است: آنها حیوانات موذی و مزاحم را میخورند تا آرامش را برای ساکنان به همراه بیاورند. حدود یک ساعت اینجا به تماشا مینشینیم. حسین پژوهشگر میگوید: «وجود موش خرما، مار، انواع رتیل و عقرب، مارمولک یا به قول مشهدیها «کلپسه» باعث شد تا ساکنان برای حل این مشکل چارهاندیشی کنند.
شهرداری از پس جمعآوری این حیوانات برنمیآمد و سگهای ولگرد که خودشان ناقل بیماری هستند، تعداد محدودی از آنها را میتوانستند شکار کنند. تنها راهحل آوردن یک جفت روباه بود. 25سال پیش یک جفت روباه را از باغهای سمت عنبران به اینجا آوردیم و آنها سالهاست که با ما همزیستی مسالمتآمیزی دارند. غذایشان ازا ین زمینها تأمین میشود و ما هم از آنها مراقبت میکنیم.»
بعد از دیدن بچه روباهها سراغ لانه آنها میرویم. قطعه زمین خاکی دوم را تا انتها پیش میرویم. وسط این قطعه زمین چند سوراخ بزرگ حفر شده که ورودی خانه روباههاست و عمق زیادی دارد. آب این زمینها باعث شده خاک برای لانهسازی مهیا باشد و روباهها در جاهای مختلف زمین برای خودشان لانه بسازند. در یک سمت زمین ورودی ساختهاند و چند خروجی مختلف هم در قسمت های مختلف آن دارند.
پژوهشگر میگوید: «روباهها معمولا صبح زود که رفت و آمد زیادی در زمینها نیست، بیرون میآیند و غذایشان را شکار میکنند. معمولا سرصبح میتوان آنها را دید.» او در حالی که حفرههای ورودی و خروجی لانه روباه را نشانمان میدهد، میگوید: «روباه بسیار باهوش است. برای خانه بهجز ورودی، خروجیهای زیادی ساخته و در قسمتهای مختلف زمین هواکش هم دارد.
تنفس و روشنایی برای روباهها خیلی اهمیت دارد. این حیوانات در حفر خانه مثل یک معمار ماهر عمل میکنند.» رئیس شورای اجتماعی محله شریعتی خیلی خوب این حیوان را میشناسد و هنگام بازدید زمین از ویژگیهای مختلف روباه برایمان میگوید: «این بچه روباههایی که میبینید از جفت اول نیستند. در حال حاضر چهار قلاده روباه بالغ و 6قلاده توله روباه در این زمینها زندگی میکنند.
عمر روباه بین سه تا ده سال است و اینها از نسلهای بعدی آنها هستند. روباه برای شکار از نیروی مغناطیسی زمین کمک میگیرد و میفهمد طعمهاش کجاست. روباه از خانواده سگسانان است. تفاوت روباه با سگ در شناسایی سریع طعمه و سرعت زیاد شکار آنهاست. با اینکه روباه میتواند بیماری هاری را به انسان منتقل کند، ولی تا به امروز برای هیچکدام از ساکنان اتفاقی نیفتاده است.»
مسیرمان را به سمت انتهای زمینهای امامیه یعنی نزدیکی بولوار حجاب ادامه میدهیم. در طول مسیر لانه موشها را هم میبینیم: سوراخهایی کوچک با عمق کمتر. البته این زمین موشخرماهای چاق و بزرگی هم دارد که متأسفانه نتوانستیم آن را ببینیم. حسین پژوهشگر میگوید: «این زمینها مار هم دارد. خدارا شکر با وجود روباهها کمتر شدهاند، اما هنوز هم تعدادی از آنها در این زمینها زندگی میکنند. هوا که گرم میشود از لانه بیرون میآیند و به سمت خانهها میروند.»
هنوز تعدادی از درختان گز و کاج سوزنی در زمینهای آخر دیده میشوند. از آنها عکس میگیریم و به سمت بزرگراه امام علی(ع) مسیرمان را عوض میکنیم. در چوبیای از دور نشان از یک سرپناه زیر خاک دارد. پژوهشگر مرد کارتن خواب را میشناسد. در چوبی را بلند کرده و او را صدا میکند. هیچ عکسالعملی نمیبینیم و نمیشنویم.
سرپناه این کارتن خواب حدود 3 تا 5 متر عمق دارد و او برای خودش راه پله مارپیچ هم درست کرده است! موکت ورودی سرپناهش سبز یشمی است. با فاصله کمی از ورودی، سوراخی اندازه سوراخ خانه موشها وجود دارد، که دورش سیاه شده است. پژوهشگر میگوید: «دودکش است، وقتی آتش یا اجاقی پایین روشن میکند دودش از اینجا بیرون میآید.»
همانجا فیلم و عکس تهیه میکنیم و مسیرمان را به سمت دیگر زمین ادامه میدهیم. خورشید بالاتر رفته اما اثری از پدر و مادر روباهها نیست. هرچه منتظر میمانیم از لانه بیرون نمیآیند. کبوترهابر فراز آسمان دیده میشوند، آنها نیز بخشی از چرخه حیات این زمینها هستند. به سمت بلوکها برمیگردیم که چشممان به تعدادی بزهکار میخورد.
آنها در حال سوزاندن روکش سیمهای برق هستند. در ظاهر قصدشان فروش سیمهاست و بعد هم خرید مواد مخدر. پژوهشگر میگوید: «اینجا مکان خوبی برای خلافکارهایی مثل اینهاست. اهالی هم مجبورند بوی نامطبوع سوخت این مواد و مواد مخدر معتادان را تحمل کنند. وجود این افراد ناامنیهای زیادی برای ساکنان به دنبال داشته؛ دزدی و سرقت از خانه، مغازه و اتومبیل تا کیفقاپی و خفتگیری. روزی نیست که نگران حضور این افراد در این زمینها نباشیم.»
هنوز از زمین ها خارج نشدهایم که دم یک مار را میبینیم. پژوهشگر که بارها نمونه این نوع مارها را در این زمینها دیده است، میگوید: «این مار جعفری شاخدار و بسیار خطرناک است البته این مار مخصوص اینجا نیست و نمیدانم چطور از اینجا سردرآورده. مارهای اینجا اکثرا خاکی و بدون زهر هستند.
ولی به هر حال هرکس اینجا مار ببیند زهرهاش میترکد. بارها به گروههایی که برای ورزش به اینجا میآیند تذکر دادهام حواسشان را جمع کنند و کنار جدولها ننشینند.» همانجا به آتشنشانی زنگ میزنیم ولی تا آتشنشانی بیاید مار میرود. هرچند آنها بعد از گرفتن این حیوانات آنها را در زمینی دیگر رها میکنند!
تعدادی از ساکنان متوجه حضور ما میشوند و خودشان را میرسانند تا درد دلهایشان را بگویند. م. صادقی یکی از خانمهای خانهدار ساکن خیابان امامیه3 است و از گرد و خاک این زمینها شاکی است. او میگوید: «گرد و خاک امانمان را بریده است خانم! از کت و کول افتادهایم، روزی نیست که چندبار وسایل خانه را گردگیری و تمیز نکنم. همیشه باید حواسم به حبوبات و برنج باشد تا داخلش جونده و خزندهای نباشد. تا به حال دوبار موش در خانه دیدهام. تا تجربه نکنید حس و حال ما را نمیفهمید. مردم اینجا چه باید بکنند تا تکلیف این زمینها مشخص شود؟ دائم باید نگران خانه و بچهها باشیم. اینجا امنیت ندارد. بارها از خانهها، مغازهها و ماشینهایمان دزدی کردهاند. یک شب با آرامش نمیتوانیم به مهمانی برویم یا شب بیرون خانه بمانیم.»
جواد چوبداری یکی دیگر از ساکنان است که از او دزدی شده. او که ساکن خیابان امامیه3 است و چند سال پیش همانجا گیم نت داشته میگوید: «خانم یک سری به کلانتری قاسمآباد بزنید و تعداد پروندههای سرقت این محدوده را ببینید! چند سال پیش از من دزدی شد و هرچه داشتم را بردند.
مغازه مثل کف دست خالی شده بود. این زمینها شب تاریکِ تاریک میشود. هیچ تیر چراغ برقی در این زمینها نیست و این تاریکی، فضا را برای افراد بزهکار و دزد مهیا کرده است. بارها در اطراف همین زمینها مردها و زنها را خفتگیری کردهاند.» پژوهشگر در حالیکه صحبت هممحلهایش را تأیید میکند، میگوید: «تا زمانی که وضعیت زمین تعیین تکلیف شود، میتوانند اینجا دکه بزنند و شبها چند نفر نگهبانی بدهند. نصب چند تیر چراغ برق هم مؤثر است و به امنیت اینجا کمک میکند. در این صورت، افراد بزهکار به راحتی اینجا را برای خلافشان انتخاب نمیکنند. از طرفی اینجا نه مسجد دارد، نه نمازخانه تا پایگاه بسیج راه بیندازیم و بسیجیها شبها اینجا گشت بزنند. چند خانواده شهید اینجا زندگی میکنند. مردم هر بار دلشان میگیرد راهی همین زمینها میشوند ولی نه نیمکتی برای نشستن هست، نه فضای سبزی دارند که چند دقیقهای آنجا بنشینند.»
دوباره به سمت بلوکههای سیمانی برمیگردم و بازی روباهها را نگاه میکنم. آنها به محل سکونتشان عادت کردهاند و این اکوسیستم با وجود آنها تعادل خود را حفظ کرده. ولی اینجا شهر است، جایی که انسانها زندگی میکنند. آنها زبانی برای بیان خواستههایشان ندارند و بهزودی باید از اینجا بروند، حتی اگر مفید فایده باشند.
ساکنان این محدوده نگرانی دیگری هم دارند. این روزها کسانی هستند که میخواهند این بچه روباهها را شکار کنند و به قیمت گران بفروشند. پژوهشگر میگوید: «جای روباه در خانه نیست و نمیتوان با خودخواهی آنها را برای هوسهای زودگذر خود به دام بیندازیم. برای همین ساکنان در طول شبانهروز با سرکشی به این زمینها از بچه روباهها مراقبت میکنند و اجازه نمیدهند آنها طعمه این افراد شوند.»
علی مهدوی، کارشناس محیط زیست، معتقد است باید درباره این اکوسیستم مطالعات پژوهشی بیشتری انجام شود. او میگوید:« با توجه به گفته ساکنان، این زمینها تا قبل از سکونت مردم با وجود چاه، آب و خاک مناسب محل رشد خوبی برای این گونه از خزندگان و جوندگان بودهاند و سالهاست که آنها در این محدوده زندگی میکنند. بسیاری از مردم شناخت کافی و کاملی درباره آنها ندارند و با پیش فرض اینکه آنها مخل آسایش و آرامش ما هستند قصد تخریب یا از بین بردنشان را دارند. در حالیکه در کشور ما هیچ رتیل سمی وجود ندارد، بیشتر مارها بدون زهر هستند و مارمولک خلاف آنچه در تصور مردم وجود دارد به هیچ عنوان سمی نیست. بنابراین وجود آنها علاوه بر اینکه مشکلی ندارد، محاسنی نیز به دنبال دارد.
وجود این حیوانات جلوی رشد حشرات را میگیرد. حشرات ناقل انواع بیماری هستند و در صورت نبود آنها این مکان تبدیل به محل مناسبی برای حشرات میشود و آن وقت مسئله اصلی به وجود میآید. او به آوردن روباه به این اکوسیستم اشاره میکند و میگوید: «روباهها باعث شده اند چرخه اکوسیستم این محدوده به حالت تعادل برگردد و هر کدام از این دسته موجودات با شکار طعمه مورد نظرشان تعادل را در این اکوسیستم نگه داشتهاند. جایگاه هر کدام از این جانداران به این نظم کمک میکند. این اکوسیستمها در فضاهای مختلف شهری مثل بوستان ملت و هفت حوض نیز وجود دارد.» او به سنجاب زمینی یا همان موشخرما نیز اشاره میکند و میگوید: «سنجاب زمینی یا اصطلاحا موش خرما هیچ مشکلی برای ساکنان ندارد. در واقع موشهای خانگی یا فاضلاب هستند که ناقل بیماریاند.»
برای پیگیری بیشتر، موضوع را با مسئول حقوقی منطقه10 درمیان میگذاریم. حسین تازوحسن میگوید:« این اراضی بعد از تقاطع قائم از ابتدای بولوار اندیشه آغاز و تا ابتدای بولوار امامیه ادامه دارد و متعلق به آستان قدس رضوی است. طرح تفصیلی این زمینها مسکونی است و چند سال پیش بر اساس همین طرح قطعهبندی شد و معابر بخش بولوار حجاب تا بولوار امامیه آسفالت شد.
با اینکه فضای خدماتی این زمینها مشخص است اما هنوز به شهرداری واگذار نشده است. شهرداری در این سالها مکاتبات زیادی با آستان قدس داشته است. در این مکاتبات از آستان قدس خواستیم زمین را برای ساخت واحدهای مسکونی واگذار کند یا حداقل فضاهای خدماتی مثل احداث بوستان و معابر را در اختیار شهرداری قرار دهد تا بتوانیم اقدامات لازم را انجام داده و فضاهای سبز را در اختیار شهروندان قرار دهیم.
تازوحسن در ادامه توضیح میدهد: «آستان قدس یکی از بزرگترین مالکان مشهد است و میخواهد بر روی زمینهایش طرح اقتصادی اجرا کند. به همین علت دست نگه داشته است. مشاورانی نیز برای اینکار مشخص شدهاند و باید طرح نهایی را برای تصویب به استانداری بفرستند.»
تازوحسن با تأکید بر اینکه ساکنان این محدوده حق اعتراض دارند و زندگی در این شرایط برای آنها سخت است، میگوید: «با توجه به اینکه هنوز زمینها به شهرداری واگذار نشده است، شهرداری نمیتواند برای جمعآوری نخاله وارد این محدوده شود و انجام امور خدماتی با خود مالک است. اما اخطارهای لازم از طرف شهرداری برای آستان قدس فرستاده میشود.
تنها کاری که شهرداری بعد از توافقهای انجام شده با آستان قدس در این سالها انجام داده است، ایجاد بوستان خطی در حاشیه بزرگراه امام علی(ع) است. زمینهای حاشیه بزرگراه به عمق 20متر به شهرداری اجاره داده شد و این محدوده به بوستان خطی تبدیل شد تا منظره بزرگراه در زمان عبور و مرور خودروها زیبا باشد. درباره روشنایی معابر نیز ما حق ورود به زمینها را نداریم و آستان قدس باید در این زمینه اقدام کند.»