
بتول پرهیزگار| مثل دو برادر و دو دوست؛ ديدن آنها من را به ياد دو شخصيت كارتوني كار و انديشه مياندازد. البته نميدانم كدامشان كار است و كدام انديشه. از كودكي دوستي خوبي با هم داشتهاند و تا حالا هم كه دركلاس اول دبيرستان درس ميخوانند، دوستيشان پابرجاست.
اين دو که دوستیشان در بازیهای کودکانه شکل گرفته، از همان زمان تصميم گرفتهاند از نيرو و استعدادهاي خودشان درست استفاده كنند. آن ها علاوه بر اينكه دانشآموزان موفقي هستند به رباتيك هم علاقه دارند و همین موجب شد در کلاسهای رباتیک كانون بيتالمهدي شركت كنند و بعد از اينكه رباتيك را ياد گرفتند، با تشکیل تیم دونفرهای به نام ذوالفقار ساخت ربات مسیریاب را شروع کرده و در مسابقات دانشآموزی استان شرکت کنند.
مهدی و غلامرضا یعنی همان دو دوست پرتلاش و خوش فکر که اعضای تیم ذوالفقار هستند، با اینکه در محله التیمور مشهد زندگی میکنند و مثل خیلی از هممحلهایهایشان از نظر مالی وضعیت خوبی ندارند، توانستهاند با تلاش و البته حمایتهای کانون بیتالمهدی در سال ۹۱ در مسابقات استانی مقام دوم را کسب کنند و سندی دیگر باشند برای اثبات استعداد بچههای التیمور که سالهاست مورد کمتوجهی مسئولان قرار گرفتهاند.
مهدي كوچكتر از غلامرضا به نظر ميرسد. وقتي از او ميپرسم كه آيا فكر ميكرده كه بتواند روباتی بسازد و در استان مقام کسب کند، در حاليكه نگاهش را به ميز مقابلش دوخته ميگويد: نهتنها فكر كسب مقام استاني را نميكردم، بلکه حتي فكر نميكردم بتوانم در مسابقات شركت كنم.
او ادامه میدهد: با اينكه روباتيك را خوب ياد گرفته بودم ولي نميتوانستم وسايل مورد نياز برای ساخت آن را بخرم و اگر مسئول كانون بيتالمهدي وسايل مورد نیاز را برایمان تهيه نمیكرد، نمیتوانستیم در مسابقات شرکت کنیم. خدا را شكر که ميتوانيم با کسب مقام دوم در استان تا حدودی زحمات او را جبران کنیم.
وقتی از او ميپرسم چه آرزويي دارد، ميگويد: آرزو دارم زودتر امام زمان(عج) ظهور كند چون شنيدهام با ظهور ايشان دنيا پر از عدالت ميشود و هركس به حق خودش ميرسد و به كسي ظلم نميشود.
آرزوي ديگري كه در ذهنش دارد، ساخت روبات لابيرنت و شرکت در مسابقات جهاني و کسب افتخار است، ميگويد: اگر در سطح كشور و جهان مقام بياوریم، شايد بتوانیم به همه ثابت كنیم استعداد در وجود بچههاي التيمور موج ميزند، فقط نياز به حمايت دارند.
در مسابقات بچههايي حضور پیدا کرده بودند كه وضعیت بسیار خوبی داشتند و حتی با روبات شرکت کرده بودند
در مسابقات بچههايي حضور پیدا کرده بودند كه وضعیت بسیار خوبی داشتند و حتی با روبات خريده شده شرکت کرده بودند؛ اين در حالي است كه ما براي خريد وسايل اوليه هم دچار مشكل بوديم، ولي با اين وجود توانستيم مقام بياوريم.
او خطاب به دوستان و همسنوسالانش ميگويد: از همسن و سالهاي خود ميخواهم كه قدر فرصتهايشان را بدانند و از آن درست استفاده كنند و وقت گران بهاي خود را در كافينتها و كلوپها كه هيچ خاصيتي ندارد نگذرانند، زيرا فرصتها برنمی گردد.
غلامرضا از مهدي كمحرفتر است و همان اول با تایید حرفهاي دوستش تکلیف ما را برای حرف نزدن روشن میکند، اما پاپیچش که میشویم، از زمانی حرف میزند که به خاطر کنجکاوی اسباببازیهایش را خراب میکرده.
میگوید: من هم ساخت روبات را در کانون بیت المهدی یاد گرفتم، از كودكي بيشتر از اينكه به اسباببازي علاقه داشته باشم، آنها را خراب میکردم؛ به طوری که اسباببازیهایم زياد دردستم دوام نميآورد، دوست داشتم بدانم كه داخل آن چه خبر است و فكر ميكنم همين حس كنجكاوي يكي از عوامل موفقيتم در ساختن روبات بوده است.
قصد داريم يك رو بات پيشرفتهتر بسازيم و در مسابقات كشوري و بعد از آن جهاني شركت كنيم
او ميگويد كسب مقام دوم استان براي ما كه به اين رشته علاقه داريم، تازه اول راه است و قصد داريم يك رو بات پيشرفتهتر بسازيم و در مسابقات كشوري و بعد از آن جهاني شركت كنيم.
وقتي از مهدي و غلامرضا در مورد موفقیتشان سوال میکنم، به یکدیگر اشاره ميكنند و هر دو میگویند: از مسئولان تقاضا داريم به وضعيت آموزشي منطقه التيمور رسيدگي كنند و بچههاي با استعداد را مورد حمايت قرار دهند.
*این گزارش یکشنبه، ۲ تیر ۹۲ در شماره ۵۹ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.