
در گوشهای، طرح بته جقه چشم نوازی میکند و در نقطهای دیگر طرح فیروزهای مسجد گوهرشاد نگاه آدمی را میدزدد. یک دور زدن در این نقطه از شهر، آلبومی از هنرهای اصیل ایرانی را برای ما به نمایش میگذارد.
اینجا نه نگارخانه هنری است و نه نمایشگاه کاشیهای سنتی، ما در یک فروشگاه لباس زنانه در نزدیکی حرمرضوی هستیم، فروشگاهی با لباسهای متفاوت. مانتوها، پیراهنها و لباسهای این مجموعه ترکیبی از پارچههای ساده و هنرهای اصیل ایرانی هستند که سبب تولید البسهای با هویت ایرانی شدهاند.
این مجموعه در عین زیبایی سنجی و به کارگیری هنر، نیاز بانوان محجبه به لباسهای استاندارد را پاسخ میدهد. بانوی موفق شهرما که این ایده را به مرحله اجرا رسانده است زکیه سادات حسینی است، او کاری کرده که لباسهای خاصش تا آن سوی مرزها رفته و خیلی زود مشتریهای خودش را پیدا کرده است.
«مرآیا» متولد یک ذهن خلاق است، ذهن زکیه سادات که سکون ندارد و از پس هر جرقهای دنبال رقم زدن یک اتفاق بزرگ است. او با وجود کار در زمینه تجارت بین الملل و فعالیت بازرگانی، ایده ایجاد مجموعه «مرآیا» را پرورش داده تا آن را در موقعیت امروزی قرار دهد. همین مرآیا هم قرار است پایه گذار یک اتفاق بزرگتر در آینده باشد.
زکیه سادات حسینی در یکی از شعب این مجموعه با ما گفتوگو میکند تا رازهای تلفیق دوخت لباس و هنر معماری و فرهنگ ایرانی را آشکار کند. او میگوید: «پوشاک دنیای متنوعی دارد، این موضوع، انتخاب را برای بانوان سختتر هم میکند. در این میان یک تفاوت اساسی وجود دارد و در سالهای اخیر با ورود لباسهای طرح غربی انتخابهای بانوان محجبه که پوشش کاملی دارند محدود شده است، مرآیا بخشی از این نیاز را برطرف میکند.»
حالا زکیه سادات از ورود هر مشتریای استقبال میکند و آن همه ابهام روزهای شروع به کارش برطرف شده است. او در بیان این موضوع میگوید: «من در شروع کار از شغلی که سروکارش با بانوان باشد میترسیدم، چون خودم میدانم بانوان سخت پسند هستند و تأمین نیازهایشان و جلب رضایت همه سلیقه ها، کار سختی است. با این حال از این مرحله گذشتم، بر ترسم غلبه کردم و در مسیری قدم گذشتم که همه مشغله من تلفیق هنر و اصالت است و این زیباست.»
لباسهایی که در ویترین این فروشگاه میبینیم کمتر به چشم ما یا هر بانوی دیگری آشنا میآید، اینجا تک تک لباسها طرح منحصربهفرد خود را دارند؛ چرا که طراحان و خیاطان آنها به این کار عشق میورزند.
حسینی تعریف میکند: «ما یک کار فرهنگی را شروع کردهایم که در ادامه یک برآیند اقتصادی داشته باشد، خروجی اقتصادی شرط بقای این اثرگذاری فرهنگی است. با همه این تفاسیر ما طرحهایی را به کار گرفتهایم که اصالت دارند و خاص هستند تا آن نمو فرهنگی را داشته باشند.»
سوزن دوزیهای آستین یک لباس بلند زنانه روی رگال از سیستان و بلوچستان میآید، طرح آینه کاریهای سرآستین لباس دیگری، سقفها و دیوارهای سراسرنور حرم را تداعی میکند و بر یقه لباس دیگری طرح کاشی کاریهای حرم مطهر جلوه گری میکند. برای دوخت هر کدام از این لباسها حسینی و همکارانش از یک گوشه ایران و معماری و فرهنگ آن الهام گرفتهاند و این همان اولویت کاری زکیه سادات و همکارانش بوده است.
از شغلی که سروکارش با بانوان باشد میترسیدم، چون میدانم بانوان سخت پسندند
او تعریف میکند: «برای طراحی و دوخت لباسهای مجموعه، تحقیقات مختلفی داشتیم از بنیاد پژوهشهای حرم گرفته تا استادهای معماری و هنری به ما مشورت دادند تا بتوانیم بهترین اثری که مدنظر مشتری هست تولید کنیم. البته در این میان، همیشه برای من جنبه فرهنگی کار از جنبه اقتصادی مهمتر بوده است و سعی کردهایم اصالت و فرهنگ ایرانی را در این آثار نشان دهیم.»
او تعریف میکند: «باید کار را شروع کنیم و در ادامه کار را برای لذت کار بخواهیم، اگر این شد پول خودش میآید.»
هنر ایرانی از پس افکار حسینی تا در و دیوار فروشگاه و دکور مجموعه هم رفته است. از آینه کاری و گچ بری این فضا میتوان به هنردوست بودن آدمهای این مجموعه پی برد.
گل ومرغ، شماره دوزی، تکه دوزی، سوزن دوزی، ضامن آهو، آثار معماری و کاشی سنتی از جمله طرحهایی هستند که بر لباسهای مرآیا دیده میشوند. در این لباسها هم طرح و زیبایی مهم است و هم پوشش اسلامی.
حسینی توضیح میدهد: «امروزه مُد مهم است، آثار اقتصادی و فرهنگی دارد و باید در این رقابت ورود کرد. متأسفانه مد اسلامی و ایرانی در این سالها از فضای کلی صنعت مد عقب مانده است و کار ما در این مجموعه، قدمی است برای کم کردن این فاصله!»
اصالت طرحها و پوشش کامل، دو وجهه کاری تولیدات زکیه سادات است. او میگوید: «برای اینکه بتوانیم در مقابل برندهای معتبر حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید یک محصول خوب ارائه دهیم، به همین خاطر در انتخاب طرحهایی که برگرفته از هنر ایرانی است، حساسیت به خرج میدهیم. پوشش کامل هم دیگر ویژگی کار ماست که جنبه اسلامی کار را کاملا حفظ میکند.»
تولید لباس بانوان با بهره گیری از هنرهای ایرانی، راز و رمزها و اتفاقات گوناگونی را با خود داشته است که باید آنها از زبان مدیر مرآیا شنید. او تعریف میکند: «چند ماهی گذشت که ایده را به مرحله اجرا برسانیم، روند تحقیقات و وارسی پروژه زمان بر بوده است، اما در همین سه ماهی که رسما مجموعه را راه اندازی کردیم، بازخوردهای خوبی گرفتهایم و توانستهایم نظر و توجه مشتریان را جلب کنیم.»
محصولات مرآیا، دو ندارد! یعنی هر لباس فقط و فقط یک دست دوخته میشود. این نگاه در نوع خود جالب است. حسینی میگوید: «ما فکر کردیم که برخی بانوان این وسواس را دارند که لباسشان شبیه لباس دیگری نباشد، به همین دلیل این موضوع را در کارمان لحاظ کردیم. البته دلیل اصلی اینکه ما از هر طرح لباس یکی تولید میکنیم، خاص بودن و مهم بودن طرح، رنگ، تکنیک و آثار هنریای است که در آن لباس به کار گرفته شده است.»
خیلی از کسانی که به مرآیا قدم میگذارند، مانند رهگذران امروز، میآیند در اینجا قدم میزنند، حالشان بهتر میشود و میروند. زکیه سادات توضیح میدهد: «علاوه بر فروش محصولات ما معرفیای از فرهنگ و هنر ایران داریم، خوشحالیم که این بستر در اطراف حرم و با حضور زائران خاجی مهیاست. اما اتفاق خوب دیگر این است که خیلی وقتها آدمها به فروشگاه ما میآیند درباره طرحها و اصالت آنها سؤال میکنند و بدون اینکه خرید کنند میروند، ما از این موضوع هم خوشحال میشویم چرا که توانستهایم بخشی از فرهنگ و هنر مملکتمان را معرفی کنیم.»
هر لباسی مانند داستان تولیدی که برای خود دارد، گاهی یک داستان فروش هم دارد، داستانهایی که در ذهن حسینی و همکارانش ماندگار است. مثل داستان یک لباس با طرح ضامن آهو برای زوجی که در حرم عقد کردند. حسینی میگوید: «این لباس را یک زوج خریدند و با حس متفاوتی بدرقه شدند که توجه ما را جلب کرد. یک لباس هم با طرح کاشیهای حرم داشتیم که وقتی مادرش آن را دید و متوجه هویت این طرح شد، گریه کرد.»
خیلی وقتها آدمها به فروشگاه ما میآیند و درباره طرحها و اصالت طرحها سؤال میکنند و این خوشحالکننده است
به واسطه مجاورت کسب و کار حسینی با حرم مطهر، اکثر مشتریان او زائران عرب زبان هستند. مشتریانی که هنر و سلیقه تیم مرآیا را پسندیدهاند و برخی شان مشتری ثابت این مجموعه شدهاند. با این اتفاق است که زکیه سادات کار خود را یک شغل ارزآور برای شهر مشهد تلقی میکند، چرا که خیلی مواقع سفارشات مختلفی را از کشورهای حوزه خلیج فارس دریافت میکند.
او میگوید: «ما متناسب با پوشش بانوان این کشورها لباسهایی را تولید میکنیم که هنر و اصالت ایرانی را به رخ میکشد، همین کار باعث شده تا هنر ما که پیشینه طولانی هم دارد به آن سوی مرزها راه یابد و در حوزه خلیج فارس بر تن ساکنان کشورهای منطقه باشد.»
ایده خامی که یک روز از ذهن زکیه سادات گذر کرد حالا منشأ کارآفرینی برای بیش از ۲۵ بانو است، بانوانی که از طراحی گرفته تا دوخت و فروش در این مجموعه مشغول هستند، زکیه سادات تعریف میکند: «افرادی که با ما کار میکنند همه مشهدی نیستند، بعضی مواقع ما یک اثر را برای یک دوخت و یا کار خاص به کلات میفرستیم، بنابراین هنرمندان و افراد توانمند را در نقاط مختلف استان شناسایی کردهایم و از توان آنها برای تولید استفاده میکنیم.
شجاعت اجرا کردن افکار و برنامههای کاری است که بانو حسینی از پس آن برآمده است و توصیه میکند بانوان دیگر هم به این موضوع دقت کنند.
زکیه سادات تعریف میکند: ««از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را» این مصراع از فروغ، بخش عمدهای از نگاه و باور من را در این سالها ساخته است. من و هر بانوی دیگری میتوانیم در این کشور کارهای بزرگ کنیم، باید خودمان را باور کنید و در مسیر هدف مان قرار بگیریم.»
* این گزارش دوشنبه یکم اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۱۵۹ شهربانو در روزنامه شهرآرا چاپ شده است.